سرمایه سینماگران در گرو مجوزهای ارشاد

ممیزی در فیلم‌ها وتوقیف آن‌ها، در دولت‌های مختلف اصولگرا و اصلاح‌طلب وجود داشته است
اگر نگاهی به تاریخچه سینما بیندازیم، با فیلم‌های توقیفی زیادی روبه‌رو می‌شویم که برخی از آن‌ها هرگز اجازه اکران نگرفته‌اند و تعداد بسیار زیادی از این فیلم ها با سانسور و تغییرات فراوان روی پرده رفته‌اند
به نظر نمی رسد قانون مشخصی برای ممیزی وتوقیف فیلم ها وجود داشته باشد
در هر دوره به نوعی و هر شخصی به شکلی، فیلم ها را سانسور، حذف یا توقیف کرده است


سانسور، توقیف، پایین کشیدن فیلم از پرده‌و... وقایعی هستند که سینمای ایران به خوبی با آن‌ها آشناست و به شکل غم انگیزی نيز با آن خو گرفته است.
این اتفاقات، پیش از انقلاب و پس از آن همچنان ادامه داشته است و وضع قوانین اسلامی و عرفی در سینمای ایران، کمکی به شرایط پیچیده نکرده اس. تاامروز فیلم های زیادی بوده اند که از پرده پایین کشیده شده‌اند یا با حذف ممیزی‌های فراوان که شیرازه اثر را از هم می پاشد، اکران شده‌اند و متاسفانه برخی فیلم ها نيز هرگز امکان نمایش عمومی نگرفته‌اند. فیلم‌هایی چون «ده» اثر عباس‌کیارستمی، «کویر مرگ» اثر اسماعیل براری یا «طلای سرخ » به کارگردانی جعفر پناهی و «مه‌بانو» به کارگردانی مجید بهشتی، به دلیل خودداری کارگردانان‌شان از دادن تغییرات در فیلم، هرگز به نمایش عمومی درنیامدند.
توقیف فیلم ها از ابتدای انقلاب تا امروز
ممیزی در فیلم‌ها وتوقیف آن‌ها، در دولت‌های مختلف اصولگرا و اصلاح‌طلب وجود داشته است. فیلم ها، پروانه ساخت دریافت می‌کنند و حتی مجوز اکران نيز می‌گیرند اما بعد از چند روز مانند فیلم «زندگی خصوصی» از پرده پایین کشیده می‌شوند. به راستی که چنین اعمالی، توجیه قابل ارائه ای ندارد؛ چرا که وقتی فیلمی دارای مشکل است، چگونه توانسته پروانه اکران بگیرد؟ تنها وزارت فرهنگ نیست که از اکران برخی فیلم‌ها جلوگیری می‌کند بلکه فشار از جناح‌های مختلف بر این وزارتخانه، دست آن‌ها را تنگ کرده است و در عمل وزارت ارشاد، نمی تواند از مجوزهایی که می‌دهد، دفاع کند و با حرکاتی از سوی تندروها تسلیم شده و فیلم را از پرده پایین می‌کشد یا اجازه اکران آن را نمی دهد.
اگر نگاهی به تاریخچه سینما بیندازیم، با فیلم‌های توقیفی زیادی روبه‌رو می‌شویم که برخی از آن‌ها هرگز اجازه اکران نگرفته‌اند و تعداد بسیار زیادی از این فیلم‌ها با سانسور و تغییرات فراوان روی پرده رفته‌اند و تعداد ديگري از فیلم ها نیز، بعد چند روز پس از اکران از پرده پایین کشیده شده‌اند. به نظر می‌رسد سینما در طول سالیان انقلاب و حتی پیش از آن، مسیری پر تلاطم بوده است. در یکی از بندهای قوانین نظارت بر سینماها که در نیمه دوم دهه 60 تنظیم شد، آمده است:« نمایش فیلم‌های نازل تکنیکی و هنری یا آثاری که ذوق و سلیقه تماشاگر را به انحطاط و ابتذال بکشاند،ممنوع است». به نظر می رسد این بند از قوانین نظارت هیچ گاه جدی گرفته نشده است و ممیزان، کیفیت و خطر انحطاط مخاطب را به کلی نادیده گرفته اند؛ چرا که معمولا روی پرده سینماها فیلم‌هایی به نمایش در می آیند که سلیقه مخاطب را روز به روز پایین‌تر می آورند اما بسیاری از فیلم‌هایی که از آن ها نام بردیم، ساخته تیم‌های حرفه ای هستند و هرکدام می توانند سینمای ایران را پیش ببرندكه به نظر می رسد فیلم های بی سروته، با موضوعات بسیار سطحی و بازی های آبکی به راحتی می توانند پروانه اکران دریافت کنند.
قوانین نا مشخص
نکته دیگر این است که به نظر نمی رسد قانون مشخصی برای ممیزی وتوقیف فیلم ها وجود داشته باشد. در هر دوره به نوعی و هر شخصی به شکلی، فیلم‌ها را سانسور، حذف یا توقیف کرده است. برای مثال فیلم «بانو» مهرجویی به دلیل دیدگاه خاصش نسبت به طبقه محروم پس از چند سال توقیف در سال ۱۳۷۰ به نمایش درآمد. همچنین «باشو ،غریبه کوچک» در سال ۱۳۶۵به کارگردانی بهرام بیضایی و بازیگری سوسن تسلیمی و عدنان عفراویان ساخته می‌شود، اما به دلیل آنکه مضمونش ضد جنگ تشخیص داده می‌شود تا سال ۱۳۶۸ فرصت نمایش پیدا نمی‌کند و ماجرای باقی فیلم هایی که سال ها در محاق توقیف بوده اند و اکران شده اند یا آن هایی که هرگز امکان اکران نیافتند نيز، به همين‌گونه ‌است.
اگر بخواهیم از ابتدای انقلاب تاکنون فیلم‌های توقیفی را نام ببریم به رقم بالایی می رسیم، پس به ذکر چند نمونه از معروف‌ترین این آثار بسنده می کنیم:
فیلم «باد ما را خواهد برد» ساخته عباس کیارستمی است که با وجود پروانه نمایش، هرگز اجازه اکران نگرفت؛درحالي‌که اين فیلم، به‌عنوان یکی از ۵۰ اثر برتر سینمای جهان در دهه گذشته میلادی توسط جشنواره فیلم تورنتو انتخاب شد و همچنین جایزه بزرگ سندیکای بلژیک نیز، به این فیلم اهدا شد. فیلم «حاجی واشنگتن» را علی‌حاتمی در سال 1361 ساخت که توقیف شد و تا پایان عمر این هنرمند، اجازه اکران نگرفت و سرانجام در سال 1377روی پرده رفت. اگر بخواهیم کمی جلوتر بیاییم، باید به فیلم «دایره»، ساخته جعفر پناهی اشاره کنیم؛ این فیلم اجازه اکران نگرفت اما تنها فیلم ایرانی برنده شیرطلایی جشنواره فیلم ونیز، در سال 2000شد و تنها توانست یک اجرای خصوصی در سینما سپیده داشته باشد. فیلم دیگری که در میان انبوه فیلم های توقیفی باید به آن اشاره کرد، فیلم «کویر مرگ» به کارگردانی اسماعیل براری است. این فیلم ماجرای مفصلی دارد و تنها دریافت پروانه ساخت آن ده‌ها سال به طول انجامید که سرانجام با حمایت شهید آوینی در سال 1380تولید و در جشنواره فیلم فجر همان سال نیز، نمایش داده شد اما سرانجام به دلیل مخالفت کارگردان با اضافه کردن ده دقیقه به فیلم، به محاق توقیف رفت. از دیگر فیلم‌هایی که هرگز اجازه اکران پیدا نکردند، می توان به دو فیلم «مرگ یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی و «نوبت عاشقی» محسن مخلباف اشاره کرد. و اما اگر از باقی فیلم های توقیفی چشم پوشی‌کنیم، بهتر است نگاهی بیندازیم به فیلم‌هایی که در دولت روحانی از توقیف بیرون نیامدند یا توقیف شدند.
سونامی فیلم های توقیفی
فیلم های «خرس» ،«مهمونی کامی» ، «این یک رویاست» ، « بلوک 9 خروجی 2» ، «پریناز»، «سپید و سیاه»،« صد سال به این سال‌ها»، «آشغال‌های دوست‌داشتنی»، «گزارش یک جشن»، «خیابان‌های آرام»، «عصبانی نیستم»، «زندگی خصوصی»، « فرزند صبح»، «زادبوم»، «زمهریر»، «هفت و پنج دقیقه»، «من مادر هستم»، «خانه دختر» و «رستاخیز»، از جمله فیلم‌هایی هستند که یا به طور کلی اجازه اکران نگرفتند یا اینکه چند روز بعد از اکران از پرده پایین کشیده شدند و تاکنون نیز تکلیف آن‌ها مشخص نیست.
اولتیماتوم وزیر فرهنگ برای تعیین تکلیف فیلم های توقیفی
وضعیت فیلم‌های توقیفی به جایی رسیده است که وزیر فرهنگ و ارشاد به تازگی وعده از شورایی داد که قرار است به شکل تخصصی به بازبینی فیلم‌های توقیفی بپردازد و اصلاحات لازم بر آن‌ها اعمال شود.
صالحی امیری گفته است: چنانچه اصلاحات روی فیلم ها اعمال شود، دوباره در شورا تایید می‌شوند و امکان اکران پیدا می‌کنند و از بلاتکلیفی درمی‌آیند. به طور کلی هدف ما در این مساله، خروج فیلم‌های توقیفی از بلاتکلیفی است تا یک بار برای همیشه تعیین تکلیف شود که فیلم‌های قابل اصلاح، اصلاح شوند و آن‌هایی که به هر صورت اصلاح نمی‌شوند، وضعیت مشخصی پیدا کنند.
وی در خصوص وضعیت این شورا بیان کرده است: هم‌اکنون شورا، دوباره در حال بازبینی فیلم‌هاست و با تهیه‌کنندگان و کارگردانان مذاکره می‌کند. در صورتي كه امکان اصلاح در چارچوب مبانی و قوانین تعریف‌شده در نظام سینمایی ما اعمال شود، اين فيلم‌ها مجوزخواهند گرفت اما اگر این اصلاحات انجام نشود، مجوز نخواهند گرفت. آنچه ما در فضای فعلی با توجه به تذکرات مقام‌معظم‌رهبری دنبال می‌کنیم، ایجاد سازوکارهای جدیدی برای اصلاح روش‌ها و دقت بیشتر در فرآیند تصمیم‌گیری و نظارت است که باید با ارزش‌های انقلاب و مبانی ارزشی و هنجاری نظام منطبق باشد. این از اصول قطعی ماست و ما در این خصوص فرمایش‌هاي رهبری را فصل‌الخطاب قرار می‌دهیم. همکاران من با تشکیل گروه‌های کارشناسی در بخش‌های مختلف وزارتخانه، در حال بررسی این دغدغه‌ها و رفع اشکالات هستند. طبق این سخنان قرار است به زودی تکلیف این فیلم ها روشن شود، اما آیا این مساله امکان پذیر است؟ محسن امیریوسفی در این باره می گوید: آشغال های دوست داشتنی، تنها فیلمی است که حتی یک بار نيز اجازه نمایش نگرفته است. من هم‌اکنون منتظر توفیق این وعده‌ها هستم.
عمر و سرمایه سینماگران، ارتباطی مستقیم با مجوزهایی دارد که از سوی وزارت ارشاد صادر می‌شود. سخنان قاطعانه وزیر فرهنگ برای مشخص‌کردن وضعیت فیلم‌های توقیفی، جای خوشحالی دارد اما در پايان باید ببينیم که این وزارتخانه تا چه اندازه می تواند از آثار سینماگران دفاع کند و تسلیم فشارهایی که به آن وارد می آید، نشود.