چرا روسیه نگران قزاقستان است؟


نگاه ایران به روسیه باید بر اساس منافع ملی، کوتاه مدت و مبتنی بر مقتضیات زمان باشد
آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان با دست گذاشتن بر تبعات اقتصادیِ ناشی از «کرونا» به آفتاب یزد گفت: «به طور طبیعی، قزاقستان و بسیاری از کشورهایی که ساختاری شبیه به این کشور دارند؛ تک ساحتی با حکومت‌های اقتدارگرایانه و شبکه دیکتاتوری، دیر یا زود درگیر چنین اعتراضاتی خواهند شد؛ گرانی حامل‌های انرژی در کنار بازار کساد انرژی که خود متاثر از تاثیرات جهانی کرونا است هر ملتی را عصبانی خواهد کرد.»
محمدعلی بصیری می‌افزاید: «این که ایران از کنار موضوع قزاقستان به آرامی عبور کرده ناشی از عقلانیت و زمان‌سنجی دقیق و هوشمندانه‌ی دستگاه دیپلماسی است زیرا در حالی که مذاکرات وین به مراحل حساسی رسیده، تحریک روس‌ها که در مذاکرات نقش ویژه‌ای دارند و به ظاهر هم که شده در زمین غربی‌ها بازی نمی‌کنند چندان منطقی به نظر نمی‌رسد ضمن آن که حضور روس‌ها در قزاقستان به هردلیلی که باشد بر اساس خواست حاکمان آلماتی صورت پذیرفته و از این جهت جای هیچ «ان قلتی» باقی نمی‌ماند! »
> چه اتفاقی افتاده است؟


اعتراض‌ها در قزاقستان از زمانی شروع شد که مقامات این کشور نفت‌خیز که سابقاً بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، سقف قیمت ثابت گاز نفتی مایع (گازوئیل) که مورد مصرف اتومبیل بسیاری از مردم است را برداشت و این مسئله باعث افزایش قیمت‌ها شد. کشور نفت و گازخیز قزاقستان یکی از مهم‌ترین کشورهای منطقه آسیای میانه است که معمولاً به‌عنوان یک کشور دیکتاتوری شناخته می‌شود. قزاقستان سال ۱۹۹۱ در آستانه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اعلام استقلال کرد. نور سلطان نظربایف که اولین بار در سال ۱۹۸۴، وقتی کشور جز جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی بود به رئیس‌جمهوری رسیده بود، تا سال‌ها رهبر قزاقستان باقی ماند اما او عاقبت در سال ۲۰۱۹، به دنبال یکی از معدود اعتراض‌های غیردولتی و به‌قصد آرام کردن شرایط از قدرت کنار رفت و توقایف که در واقع دست‌چین شده نظربایف بود در یک انتخابات خارج از موعد، به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید انتخاب شد. کیت ملینسون از چتم هاوس معتقد است: «نظربایف با مردم قزاقستان یک قرار اجتماعی داشت. مردم به حکومت وفادار بودند چون می‌دیدند شرایط اقتصادی کشور رو به بهبود است اما از سال ۲۰۱۵ شرایط رو به بدتر شدن رفت و در دو سال گذشته و در دوران همه‌گیری ویروس کرونا میزان تورم در قزاقستان بسیار بالا رفته است.»
> معترضان چه می‌خواهند؟
معترضان که از استعفای نظربایف در سال ۲۰۱۹ درس گرفته‌اند و می‌دانند کنار رفتن دولت، آن‌ها را به نتیجه موردنظرشان نمی‌رساند حالا ۵ خواسته اصلی‌شان را این گونه اعلام کرده‌اند:
- تغییر واقعی دولت
- انتخاب مستقیم دولت‌های محلی
- بازگشت به قانون اساسی سال ۱۹۹۳ که در آن محدودیت‌هایی در وظایف و قدرت رئیس‌جمهوری در نظر گرفته‌شده بود
-عدم آزار و بدرفتاری با فعالان مدنی
- فراهم کردن امکان رسیدن مردمی بدون وابستگی به نظام فعلی به مقام‌های قدرت
این اعتراض‌کنندگان هیچ رهبر مشخص یا از قبل شناخته‌شده‌ای ندارند. تحلیلگران می‌گویند برای دهه‌ها تمام مخالفان با اولین حرکت خفه‌شده‌اند و عملاً در قزاقستان نظام دموکراتیک متکی بر انتخابات وجود ندارد. گرگوری گولوسوف، کارشناس علوم سیاسی از دانشگاه اروپایی سنت پترزبورگ می‌گوید: «تحت یک حکومت خودکامه، اعتراض خیابانی عکس‌العمل عادی مردم است به سیاست‌های اقتصادی نامطلوبی که حکومت در پیش‌گرفته است.»
> رئیس جمهوری قزاقستان: به پلیس فرمان تیر بدون اخطار و مجوز کشتن داده‌ایم
در حالی‌که درگیری میان پلیس و معترضان در آلماتی پایتخت قزاقستان ادامه یافت، قاسم ژمات توکایف، رئیس جمهوری این کشور با رد درخواست‌های جامعه جهانی و همچنین روسیه برای مذاکره میان دولت و معترضان اعلام کرد: «گفت‌وگویی در کار نیست، راهزنان مسلح را نابود می‌کنیم.» توکایف در یک پیام تلویزیونی خطاب به شهروندان قزاقستان و با راهزن خطاب کردن معترضان گفت: «من به نیروی امنیتی و به ارتش دستور شلیک بدون اخطار و با قصد کشتن داده‌ام... ۲۰هزار راهزن که با نقشه‌ای روشن و با بالاترین سطح آمادگی برای جنگ، به بزرگ‌ترین شهر میهن، آلماتی حمله کردند.» رئیس جمهوری قزاقستان پیشنهاد جامعه جهانی برای پایان دادن به خشونت‌ها و گفت‌وگو میان دولت و معترضان را بی‌پایه و اساس و خیالاتی توصیف کرد. این هشدار و تهدید در حالی اعلام می‌شود که رئیس جمهوری قزاقستان پیش از این از بازگشت نظم به کشور خبر داده بود.
> روسیه: برخی مقام‌های آمریکایی نمی‌فهمند چه خبر است
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه با انتقاد از گفته‌های جن پسکی، سخنگوی کاخ سفید گفت شماری از مقام‌های آمریکایی نمی‌فهمند در قزاقستان چه خبر است. جن پسکی در یک کنفرانس خبری مشروعیت درخواست کمک دولت قزاقستان از پیمان امنیت جمعی را زیر سوال برده بود. زاخارووا با انتشار پیامی در تلگرام در واکنش به آن چه سخنگوی کاخ سفید گفته بود، نوشت: «همه به این واقعیت که برخی مقام‌های واشنگتن که همه چیز را نمی‌فهمند، اظهار نظر کنند و موضع خود را به‌عنوان موضع ایالات متحده جا بزنند، عادت دارند.»
> مداخله نظامی روسیه در قزاقستان
در پی ناآرامی‌ها در قزاقستان، دبیرخانه سازمان پیمان جمعی آسیای میانه به رهبری روسیه تصمیم گرفت نیروهای نظامی شامل واحدهایی از روسیه را تحت عنوان «نیروی حافظ صلح» برای کمک به سرکوب معترضان و تثبیت اوضاع به قزاقستان اعزام کند. به این ترتیب، بار دیگر شاهد حضور و مداخله نظامیان روسیه برای حفظ حکومت‌های متحد ولادیمیر پوتین، این بار در «خارج نزدیک» در منطقه آسیای میانه هستیم. همزمان بنوعی تاریخ در مقابل دیدگان تکرار می‌شود «بهره‌وری از مفاد یک پیمان مشترک برای مداخله نظامی مسکو»؛ تکراری که شاید بازنمای رویای ولادیمیر پوتین برای روسیه باشد: «بازگشت به روزهای اوج اتحاد جماهیر شوروری.» رئیس جمهوری و قدرتمندترین مرد روسیه در دو دهه اخیر، نشان داده که تمام تلاش خود را خواهد کرد تا در همسایگی روسیه خیزش و جنبش‌های اعتراضی و ضدحکومتی و احتمال سقوط نظام‌ها پانگیرد. شاید هم، هرنوع بی‌ثباتی در این کشورها مترادف دورانی است که در آن دیوارهای کمونیسم در کشورهای اروپای شرقی همچون مهره‌های دومینو یکی پس از دیگری افتادند تا سرانجام نوبت به خود مسکو رسید. میهمان دو دهه اخیر کرملین نمی‌خواهد به هیچ قیمتی اجازه آغاز «این بازی دومینو» را بدهد.
> بحران قزاقستان و سه تهدید جدید برای روسیه
پوشیده نیست که نورسلطان نظربایف گرایش به سمت روسیه داشت درحالی که قاسم ژُمارت توکایف، به چین گرایش دارد و البته موازنه مثبتی را نیز با ایالات متحده دنبال می‌کند. توکایف دیپلمات زبده‌ای است و سال‌ها به عنوان معاون دبیرکل سازمان ملل فعالیت داشته است. او که تحصیلات خود را در مسکو گذرانده و موضوع پایانه‌نامه‌اش، سیاست خارجی قزاقستان در شکل‌گیری نظم جدید جهانی بوده است، به خوبی می‌داند چگونه از موقعیت قزاقستان مطابق نظریه هارتلند بهره‌برداری کند و منافع حداکثری را در رقابت ابر بازیگران نظام بین‌الملل از جمله آمریکا، چین و روسیه جستجو کند. همین رفتار هوشمندانه از سه جهت می‌تواند برای کرملین نامطلوب باشد:
- نخست، با تثبیت توکایف و حذف نظربایف، به نظر می‌رسد که حضور چین در قزاقستان گسترش پیدا کند و تضاد منافع مسکو و پکن در این کشور، تنش‌هایی را میان آن‌ها به وجود آورد.
- دوم، این تحولات تنها چند روز پس از آغاز مذاکرات روسیه و غرب در خصوص اوکراین آغاز شده است؛ قطعا روسیه در مذاکرات پیش‌رو با آمریکا به دنبال آن بود که ملاحظاتش را معطوف به دونباس و شرق اوکراین پیش ببرد، اما در شرایط کنونی حتما آن‌ها در مورد قزاقستان هم گفت‌وگو می‌کنند و این موضوع می‌تواند یک اهرم فشار و برگ برنده برای واشنگتن برای کسب قدرت چانه‌زنی بیشتر باشد.
- سوم، رئیس‌جمهور قزاقستان با تروریست خواندن معترضان، از سازمان پیمان امنیت جمعی درخواست کمک کرد؛ موضوعی که بلافاصله نخست‌وزیر ارمنستان در گفتگو با سران دیگر کشورها از جمله روسیه این موضوع را پیگری کرد و سازمان پیمان امنیت جمعی اعلام کرد که برای مدت محدودی نیروهای حافظ صلح خود را به قزاقستان بفرستد. ترغیب روسیه برای ورود به قزاقستان جهت سرکوب اعتراضات حتما پیامدهایی را پیش روی مسکو قرار می‌دهد؛ از جمله آنکه در همان دقایق اولیه مطرح شدن این خبر، قیمت دلار در روسیه افزایش یافت و هر یک دلار آمریکا به بیش از ۷۸ روبل رسید. به هر حال نباید فراموش کرد که مرز میان روسیه و قزاقستان طولانی‌ترین مرز در جهان یعنی هفت هزار و ششصد کیلومتر است و قزاقستان با نوزده منطقه روسیه همسایه است. از این رو بدون شک امنیت قزاقستان برای روسیه اهمیت بسیاری دارد. همزمان باید به این نکته نیز توجه داشت که روسیه اکنون در کشورهای همسایه خود یعنی اوکراین و بلاروس و کمی آن طرف‌تر در سوریه درگیر است؛ بحران قره‌باغ هنوز آتشی زیر خاکستر است و حضور طالبان در افغانستان تهدیدی جدی در مرزهای جنوب شرقی خارج نزدیک روسیه به شمار می‌آید. در این شرایط اگر بحران قزاقستان نیز به آن اضافه شود، حتما پیامدهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی با خود به همراه خواهد داشد. نهایتا آنچه مشخص است خارج نزدیک روسیه طی سالیان اخیر محل بحران‌های متعددی بوده است که منجر به افزایش جدی تنش‌ها میان مسکو و غرب شده است و اکنون پنجره جدیدی از مشکلات پیش روی روسیه قرار گرفته است. موانعی که البته بیشتر توجه مسکو را به خود معطوف می‌کند و می‌تواند سناریوی مطلوب کاخ سفید و ناتو باشد؛ چرا که مجالی برای آنچه سیاست‌های توسعه‌طلبانه و بلندپروازی‌های کرملین می‌خوانند، نمی‌دهد.
> کرونا ریشه‌ی اصلی ناآرامی‌ها در آلماتی
محمدعلی بصیری استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان معتقد است: «وضعیتی که در قزاقستان رخ داده ناشی از سه عاملی است که اکثر کشورها با آن درگیر هستند و کشورهای تک محصولی نفتی بیشتر درگیر شده اند:
- یکی از عوامل بحث کرونا است که اقتصاد بسیاری از کشورها را کوچک کرده و تحت تاثیر قرار داده است.
- عامل بعدی آثار بین‌المللی کرونا است که رشد تجارت و اقتصاد جهان را کاهش داد و به تبع آن خرید انرژی نفت و گاز را هم کم کرد و کشورهایی که عمده درآمدشان از طریق فروش نفت است را بیشتر تحت تاثیر قرار داد.
- عامل سوم هم دولت‌های تک محصولی هستند. معمولا درآمد به صورت متوازن و درست توزیع نمی‌شود و همیشه بخش عمده‌ای از جامعه در حداقل‌ها و خط فقر هستند و شوک‌هایی که وارد می‌شود این‌ها را بیشتر تحت تاثیر قرار می‌دهد.»
وی ادامه می‌دهد: «این جامعه با وضعیتی رو به رو می‌شود که دولت قزاقستان به دلیل کاهش درآمد و کاهش صادرات ناشی از این عوامل به یکباره قیمت سوخت را افزایش می‌دهد که بتواند کسری بودجه را تامین کند و منجر به شورش و درگیری شدید بین مردم ناراضی و نیروهای دولتی می‌شود.»
> روسیه از ناامنی متحدانش می‌ترسد!
این استاد دانشگاه با اشاره به دخالت نیروهای نظامی روسیه اظهار می‌دارد: «با توجه به اینکه نیروهای نظامی قزاق قادر به کنترل اوضاع نشدند نیروهای نظامی روسیه وارد صحنه شدند تا این وضعیت بحرانی را مهار کنند. البته ورود روسیه به بحث قزاقستان چندین دلیل دارد: یک اینکه اینها عضو پیمان کشورهای شانگهای هستند و تعهداتی در بحث مقابله با ناامنی و تنش دارند و این عامل روسیه را تشویق برای ورود می‌کند. نکته دیگر اینکه روسیه از ناامنی متحدینی که ساختار حکومتی آن مانند خود روسیه (یعنی دولت متمرکز اقتدارگرا) و در همسایگی‌اش است و می‌تواند بی‌ثباتی روسیه را نیز به دنبال داشته باشد نگران است و به همین دلیل در این مسئله دخالت کرده است. عامل بعدی اینکه اگر این ناامنی و نارضایتی کنترل نشود می‌تواند در کشورهای دیگر هم در مجموعه فدراسیون خود را نشان دهد. مجموعه این عوامل سبب ایجاد انگیزه برای روسیه و ورود او شده است.»
> تنش آمریکا و روسیه بر سر اوکراین بخشی از ماجرا است؟!
بصیری با اشاره به این موضوع که: «در سیاست امکان و احتمال هر چیزی است» می‌گوید: «شاید غربی‌ها در مسئله قزاقستان دستی از دور بر آتش دارند تا تمرکز روسیه بر اوکراین را کاهش دهند اما باید منتظر تحولات بعد باشیم تا ببینیم این امکان قطعی و یقینی است یا خیر. اما ظاهر قضیه این احتمال را ضعیف نشان می‌دهد. به هر جهت امروز کشورها از مجموعه تحولات ناشی از کرونا متاثر شدند. حتی اروپا و آمریکا هم گرفتار مسائل ناشی از کرونا هستند بنابراین کرونا مبحثی بین‌المللی است و قزاقستان هم از آن مستثنی نیست کما اینکه برای روسیه هم این مسئله وجود دارد. بنابراین بعید به نظر می‌رسد آمریکا و غربی‌ها با هدف دور کردن روسیه از اوکراین این اقدام را رقم زده باشند اما باید برای پاسخ به این سوال منتظر تحولات بعدی قزاقستان باشیم.»
> گزینه‌ای به نام: «تمایل روسیه برای بازگشت به اتحاد جماهیر شوروی»
بصیری در ادامه به موضوعی مهم اشاره کرده خاطرنشان می‌کند: «اگر از منظر غربی و صرفا سیاسی نخواهیم به مسئله نگاه کنیم و از درون ساختار روسیه از لحاظ تاریخ، فرهنگ و تمدن از گذشته تا به الان نگاه کنیم می‌بینیم مجموعه کشورهایی که در گذشته در مجموعه تزار بود و بعد تحت اداره اتحاد جماهیر شوروی درآمد و امروز کمابیش در فدراسیون روسیه قرار دارند و با عنوان خارج دور از آن یاد می‌کنند اینها دارای فرهنگ و تمدن مشترک اقتدارگرایی هستند از لحاظ نژاد که اسلاو هستند از لحاظ ساختار دینی که ارتودوکس هستند و عمدتا کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها از گذشته با آن مشکل داشتند که مرکز آن امپراطور رم شرقی در برابر غربی بود و تا به امروز این واقعیت است که آن تحولات بنیادینی که در هزار سال گذشته در اروپای غربی رخ داد و بحث دموکراسی، آزادی و حقوق بشر را گام به گام با تحولات فکری در فلاسفه و مکاتب غربی آن‌ها را به این جایگاه رساند این روند را طی نکرده و اساسا روس‌ها و متحدین آن روندی که غرب طی کرده تا به این جایگاه دموکراسی و توسعه رسیده را یا درک نمی‌کنند یا اساسا تهدید می‌دانند متقابلا غربی‌ها هم نسبت به روس ها. بنابراین واقعیت اینکه روسیه و مجموعه متحدین او همچنان اقتدارگرایی با محوریت آقای پوتین تحت عنوان نئوتزاریسم مطرح است یک واقعیت تاریخی فرهنگی است که در این مجموعه هست و این‌ها را نمی‌شود با یک تحول یک شبه جبران کنند لذا آنچه که الان در مجموعه روسیه می‌بینیم کم و بیش مانند همان است که آقای پوتین دارد اجرا می‌کند شاید قزاقستان وضعیتش بهتر است اما بقیه مجموعه متحدین که اطراف ایشان هستند مثلا در بلاروس رئیس جمهور اقتدارگرایش آقای لوکاشنکو در انتخابات اخیر که بازنده شد می‌گویند در تفکر ما و قانون اساسی ما هیچ گاه زن حق ندارد قدرت گیرد که بخواهد رئیس دولت و کشور شود این تفکر هیچ گاه در دموکراسی غرب نیست در حالی که این‌ها هنوز این تفکر را دارند همین مسئله در روسیه است در قزاقستان است در تاجیکستان است و همین طور در ارمنستان و... بنابراین، این اختلاف یک اختلاف ریشه ای، فلسفی، تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که این فاصله را بین روسیه و متحدینش از یک طرف و غربی‌ها و مجموعه‌شان از طرف دیگر همچنان نگه داشته و صرف یک تهاجم تبلیغاتی و اتهام و برچسب رسانه‌ای نیست، یک موقعیت هزارساله در این مجموعه است که زمان نیاز دارد. معتقدیم دموکراسی و حقوق بشر و آزادی‌ها یک پروسه بلند مدت زمانبر است که تحولات ریشه‌ای باید چندین نسل در آن‌ها ایجاد شود تا بتوانند به آن ساختارها برسند. نه از طریق زور می‌شود به یک منطقه کشور وارد کرد نه از طریق تبلیغات و فشار رسانه‌ای می‌شود آن را تغییر داد نه از طریق ارتباط یک دهه‌ای حداقل‌ها مثلا مبادلات انسانی یا توریسم و تاجر و مستشار. چنین وضعیتی را محموعه روسیه و متحدین
از جمله قزاقستان دارند و واقعیات این تفاوت‌ها را در آن‌ها ایجاد کرده نه صرف اتهام و برچسب.»
> دستگاه دیپلماسی ایران چراغ خاموش واکنش نشان داد، چرا؟
این استاد دانشگاه با اشاره به واکنش رسمی جمهوری اسلامی و مجموعه انتقاداتی که شد و می‌شود به آفتاب یزد می‌گوید: «در شرایط خاصی که مذاکرات در جریان است و طرفین غربی زیاده‌خواهی می‌کنند و تا حدودی روسیه و چین تلاش دارند که بی‌طرف باشند یا تا حدودی به نفع ایران چانه زنی کند این عقلانی است
که مسئولان ما حساسیت روسیه را برنینگیزند و شاید این مصلحت کشور است که برخورد محتاطانه داشته باشند اما به عنوان معلم تاریخ اگر بخواهم تحلیل تاریخی بگویم به هر جهت دعوای گذشته روس و انگلیس در ایران علی رغم جنگ جهانی دوم که این تضعیف شد و بعد شوروی با آمریکا به گونه‌ای دیگر در ایران رقابت می‌کرد و علی رغم اینکه امروز شوروی نیست و روسیه است ولی گذشته حافظه تاریخی ما ایرانی‌ها و روس‌ها هیچ گاه تغییر نمی‌کند کما اینکه گذشته ذهنی ما نسبت به انگلیسی‌ها هم تغییر نمی‌کند اینکه انگلیسی‌ها استعمارگر بودند تفرقه می‌انداختند و حکومت می‌کردند این را نباید ما با تعارفات رسانه‌ای مخلوط کنیم و بگوییم امروز دیگر انگلیس آن انگلیس نیست و دیگر آن مسائل را در خاورمیانه دنبال نمی‌کند در مورد روسیه هم این مسئله وجود دارد چون روس‌ها همچنان استراتژی اقتدارگرایی را دنبال می‌کنند. اهداف بلند مدتی که آن‌ها در دستیابی به آبهای گرم برای کنترل ایران و برای تضعیف همسایگان از دوره تزارها داشتند و در زمان شوروی ادامه پیدا کرده و امروز هم در فدراتیو روسیه همچنان این استراتژی مد نظر است این را نباید غفلت کنیم و از آن به راحتی عبور کنیم یعنی ذکاوت و دانایی بلندی می‌خواهد و مدیران و سیاست گذاران ما که همچنان که از برگه روسیه در چانه زنی استفاده می‌کنند باید حواسشان به مطامع گذشته روسیه باشد و عدم توجه به‌ایم مسئله اشتباه بزرگی است که ممکن است به منافع ملی کشور ضربه زند و این واقعیت دارد که ۵+۱ با همه تعارضات ظاهری و منافع کلانی که بعضا دارند و اختلافات در منافع تاکتیکی ممکن است نداشته باشند هیچ گاه آن‌ها نمی‌خواهند در ایران دولت مقتدر مستقل منطقه‌ای روی کار آید نه آمریکا نه اروپا و نه چین و روسیه. در حالی که اراده ایرانی‌ها در صد سال گذشته این بوده که این جایگاه را احیا کند. اگر ایران بخواهد آن را دنبال کند مزاحم منافع آن‌ها یعنی روس ها، انگلیسی‌ها، آمریکایی‌ها، فرانسوی‌ها و چینی‌ها است.»