تحقیر بازنشستگان


آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعراء: فروش اقساطی اقلام غذایی برای بازنشستگان در برخی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای طرحی‌ است که با هدف تکریم بازنشستگان در حال اجرا است.اما به نظر می‌رسد این طرح نه تنها تکریم بازنشستگان را در پی ندارد بلکه خبر از اقتصاد بیمار کشوری می‌دهد که افراد بعد از سال‌ها تلاش و کار کردن در این کشور حتی قادر نیستند مواد غذایی مورد نیاز خود را تهیه و باید به صورت قسطی این مواد را خریداری کنند. برای مثال اواسط شهریور ماه سال جاری صندوق بازنشستگی کشوری و یک فروشگاه زنجیره‌ای با انعقاد تفاهم‌نامه‌‌ای امکان خرید اقساطی بازنشستگان تا سقف
۱.۵ میلیون تومان از این فروشگاه‌های زنجیره‌ای را فراهم کردند.ای کاش الان خانم بهاره رهنما باردیگر اظهارات گهربار خود را
در این باره بیان می‌کردند که آیا بازنشسته‌ای که بعد از 20 الی 30 سال کار کردن موادغذایی خود را به صورت قسطی تهیه می‌کند هم بی‌عرضه است؟ یا اقتصاد بیمار جامعه‌ای که بویی از عدالت در توزیع منابع نبرده ‌ باعث ناتوانی بیش از اندازه مردم شده است؟
>با این طرح چه مشکلی از بازنشستگان حل می‌شود؟


بازنشسته‌ای با حدود 30 سال سابقه کار در مورد این طرح به آفتاب یزد گفت:« من الان در ‌60 سالگی برای پر کردن سفره خود با مشکلات متعددی مواجه هستم. با این طرح چه مشکلی از ما بازنشستگان حل می‌شود؟ سال‌ها کار کردیم تا در روزگار پیری خود آرامش و راحتی داشته باشیم. حال نه تنها راحتی نداریم که خود مسئولین هم می‌دانند از تهیه اقلام غذایی نیز ناتوان شده ایم. من با اینکه بعد از بازنشستگی بازهم کار می‌کنم اما درآمد من کفاف هزینه‌های زندگی را نمی‌دهد.»
فرزند یکی از بازنشستگان به آفتاب یزد گفت:« بارها شده است که مادر من برای خرید به همین فروشگاه‌های زنجیره‌ای مراجعه کرده و چون موجودی حسابش کافی نبوده مجبور شده است اقلامی را از سبد خرید خود حذف کند. این‌ها همه توهین به این قشر است؛ قشری که با امید به آینده‌ای روشن کار کرده است و حالا در روزگار پیری خود حقوقش کفاف مخارج را نمی‌دهد. آقایان مسئول از قیمت‌ها خبر دارند؟ برنج کیلویی 70 هزار تومان است و 20 کیلوی آن می‌شود یک میلیون و 400 هزارتومان! در حالی به طرح تکریم خرید قسطی بازنشستگان افتخار می‌کنند که امکان خرید قسطی تا سقف 1 میلیون و 500 هزارتومان را برای آنها فراهم کرده است.»
> دو نگاه آسیب زا به بازنشستگی
محمدصالح نشان روانشناس و استاد دانشگاه در این باره به آفتاب یزد گفت:«ابتدا یک نگاه مختصری به بحث بازنشستگی و تاثیرات آن باید داشته باشیم.اساسا بسیاری از پژوهش‌ها نشان می‌دهند که بازنشستگی می‌تواند زمینه ساز افسردگی در بسیاری از افراد شود.افسردگی به واسطه شرایطی از قبیل کناره‌گیری از کار و شرایط اجتماعی، از دست رفتن فرصت فعالیت‌های ثمربخش قبلی، احساس فقدان نقش و مسئولیت، احساس خارج شدن از گردونه و از دست رفتن هویت شغلی و حرفه‌ای می‌تواند ایجاد شود.متاسفانه معمولا دو نگاه آسیب زا به بازنشستگی در جامعه به چشم می‌خورد، اولی نگاه ترحم آمیز است که به واسطه برداشت‌های غلطی که از بازنشستگی می‌شود از قبیل از کار افتاده، ناتوان بودن فرد، ناکارآمدی در مدیریت زندگی، نیازمند انعام و صدقه بودن و...ایجاد می‌شود و سیاست‌های مرتبط با امور بازنشستگان را در جهت حمایت‌های غلط و بعضا سخیف از این قشر تنظیم می‌کند. به گونه‌ای که منجر به از دست رفتن کرامت انسانی و اجتماعی فرد می‌شود. نگاه دوم نگاه ارزش‌گذاری بر مبنای دستاوردهای مالی است. از آن جا که شرایط تورمی و بیمارگون اقتصاد کشور اجازه تامین بسیاری از حداقل اندوخته‌ها را به فرد نمی‌دهد، بسیاری از بازنشستگان در پایان سال‌ها خدمت به جای تکریم و احترام با نگاه‌های سرزنش آلود به معنای اضافی بودن، سربار بودن، بی‌عرضه بودن، مصرف‌کننده صرف بودن و... مواجه می‌شوند.این قبیل قضاوت‌ها را حتی بعضا به شکل عیان و بسیار آزار‌دهنده از جانب افراد مشهور و به اصطلاح سلبریتی دیده ایم.»
>برنامه‌های دقیق و منسجم سایر کشورها
وی ادامه داد:«این رفتار می‌تواند شاهدی بر پراکندگی شدید و فواصل به شدت نجومی در طبقات اجتماعی در جامعه ما باشد. حال آنکه بسیاری از کشور‌ها برنامه ریزی‌های دقیق و منسجمی برای دوران بازنشستگی فرد دارند به گونه‌ای که حداقلی از سطح رفاه را برای فرد رقم بزنند، فرصت‌هایی را برای استفاده بهینه از زندگی و لذت بردن از شرایط موجود زندگی بر مبنای توانمندی‌های فرد فراهم کنند و حتی یک نگاه خردورزانه‌ای به فرد دارند که این نگاه او را
نه به عنوان فردی ناتوان در انجام کارها بلکه فردی که می‌تواند
کوله باری از تجارب باشد در نظر می‌گیرد.کشور ما نیازمند بازنگری جدی در سیاست‌های مرتبط با بحث بازنشستگی است.»
>تحقیر بازنشستگان
امیرمحمود حریرچی جامعه شناس نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:«من برای این گونه طرح‌هایی که ادعای تکریم را دارند واژه تحقیر را به کار می‌برم. این طرح‌ها فرد را کوچک می‌کند چون فکر می‌کنند فراهم کردن امکان خرید اقساطی تا سقف یک و نیم میلیون تکریم فرد بازنشسته است.ما به اسم تکریم و به بهانه‌های مختلف به دنبال تحقیر بازنشسته‌ها هستیم. به جای این گونه طرح‌ها باید دریافتی بازنشستگان و کیفیت زندگی آن‌ها مورد توجه مسئولین قرار بگیرد. همه زندگی بازنشستگان که حول مواد غذایی شکل نگرفته است بسیاری از آن‌ها هنوز مستاجر هستند و خانه‌ای از برای خودشان ندارند.این نوع کار‌ها نمایش است و روز به روز این نمایش‌ها و مانور‌ها به اشکال مختلف بیشتر می‌شود. عده زیادی از بازنشستگان بر این اعتقاد هستند که حقوق آن‌ها پایمال شده است و اندازه تلاش و زحمت خود طی سالیان زیاد دریافتی ندارند.بازنشستگی موقع زندگی کردن با آرامش به وسیله دریافتی‌ها است در صورتی که امروز بسیاری از بازنشستگان برای گذران زندگی خود در حال کار کردن هستند.این طرح‌ها دردی از بازنشستگان دوا نمی‌کند.مسئولین به جای اینکه حق بازنشستگان را به آنها بدهند به نوعی در حال صدقه دادن به آن‌ها هستند. این طرح‌ها چیزی جز صدقه دادن به این گروه نیست. کشور را که به صورت صدقه‌ای نمی‌شود اداره کرد. بازهم می‌گویم مسئولین نباید فکر کنند که ارباب مردم هستند.»
>توهین به بازنشستگان
علیرضا شریفی یزدی استاد دانشگاه و جامعه شناس نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:«مسئله سالمندی در کشور ما در حال
تبدیل شدن به یک معضل جدی است و دوره سالمندی هم طبیعتا هم معنا با بازنشستگی است. شما وقتی می‌خواهید از یک بازنشسته تکریم
کنیم علی القاعده باید زیر ساخت‌های آن از قبل فراهم شده باشد تا فرد بعد از گذشت 30 سال کار کردن بتواند با فراغ بال گذران زندگی کند.واقعیت امروز جامعه ایران این است که ما همچین ساختار‌هایی نداریم یعنی حقوق بازنشستگان در حوزه‌های مختلف همان بحث خط فقر است و بیشتر از آن نیست. به همین دلیل ما می‌توانیم بگوییم به عبارتی تا سال‌های طولانی ما در ایران بازنشستگی نداریم و فرد بعد از بازنشستگی از یک کار به کار دیگری مشغول می‌شود. من معتقدم این نوع طرح‌ها با نیت خیر بسته می‌شود ولی یقینا
نه تنها تکریم شخص بازنشسته نیست بلکه به نوعی توهین به او تلقی می‌شود. اولین اثر روانی این نوع طرح‌ها بر روی افراد پایین افتادن اعتماد به نفس آن‌ها است.وقتی اعتماد به نفس افراد پایین
بیاید دچار انزوای اجتماعی می‌شوند و سعی می‌کنند از جامعه دوری گزینی کنند. از سوی دیگر این طرح چه دردی را از جامعه دوا می‌کند؟ این طرح بدان معنا است که حقوق بازنشستگان کفاف زندگی آنها را نمی‌دهد لذا این طرح‌ها نوعی اهانت به بازنشستگان است. راهکار این است که در گام اول حقوق این گروه واقع بینانه‌تر باشد تا خود افراد تصمیم بگیرند چگونه نیازهای خود را برطرف کنند. اما یک نگاه بدبینانه هم وجود دارد و آن این است که هرگاه یک مجموعه اقتصادی می‌خواهد چرخش بچرخد و میزان فروشش بالا رود به طرح‌های اینچنینی روی می‌آورد و آن را به عنوان یک فرصت قلمداد می‌کنند تا افراد وادار شوند از یک فروشگاه خاصی خرید کنند.»