تغییر توازن در میدان؛ گفتگوی متوازن با آمریکا

هرودوت میگوید «جنگ پدر همه چیز است» و کلاتزویتس نیز در تئوری جنگ می‌گوید؛ مذاکره موفق در حالت توازن قدرت بدست نمی‌آید بلکه بعد از نتیجه نبرد حاصل خواهد شد. در پایان نبرد، طرف پیروز با هدف مشروعیت بخشی سیاسی به نتیجه نبرد و طرف بازنده با هدف حفظ پرستیژ وارد مذاکره میشوند. با بهره از دیدگاه هرودوت و کلاتزویتس بهتر است بگوییم، مذاکره موفق در شرایطی که دو طرف به لحاظ ذهنی خود را پیروز فرض می‌کنند، حتی اگر توهم برتری داشته باشند نیز حاصل نخواهد شد...
عرصه تقابل ایران و آمریکا پس از خروج ترامپ از برجام، آغاز نبردی خاکستری
‏Gray zone warfare بود که طی آن طرف آمریکایی با اعمال تحریم‌های کمرشکن و طرف ایرانی با مقاومت مثال زدنی در مقابل تحریم‌ها و کاهش تعهدات هسته‌ای در موافقنامه برجام به جنگ یکدیگر رفتند.
تقابل طرفین در آغاز، جنگ مواضع


‏war of positio- یا به تعبیر رهبری جنگ اراده‌ها بود و در این وضعیت هرگونه مذاکره بی‌نتیجه و نشان از ضعف تلقی می‌شود چرا که دو طرف باید ضمن نمایش قدرت، توانایی خود در مواجهه با بحران را اثبات کنند.
حالا به نتایج جنگ خاکستری پس از ۳ سال نظری بیفکنیم. بدون تردید ایران از ناحیه تحریم‌ها بخصوص در حوزه انرژی و بانکی آسیب دید و مردم به طور خاص بار تحریم‌های کمرشکن را تحمل کردند اما آیا تحریم‌ها موجب شورش‌های اجتماعی و سست شدن مواضع جمهوری اسلامی شد؟
آیا تحریم‌ها در بازگشت ایران به فعالیت‌های هسته‌ای مانع جدی ایجاد نمود؟ بدون تردید صبر مردم فهیم و انقلابی ایران در همراهی با مسئولین، نشان از درک و فهم بالای آن‌ها از بحرانی است که آمریکای دوران ترامپ با زورگویی بر کشور تحمیل کرده است. پاسخ درخور مسئولین به رنج و صبر مردم، تلاش همه جانبه برای رفع تحریم‌های ظالمانه است. مقاومت مردم ایران در برابر تحریم‌ها یک پیروزی بزرگ محسوب میشود.
حالا وضعیت طرف آمریکایی را ببینیم. آمریکا از برجام خارج شد تا برجام جدیدی توسط ترامپ با ایران به امضاء برسد. خارج شد تا ایران نیز از برجام خارج شود. خارج شد تا شورش‌های اجتماعی در ایران شکل بگیرد. خارج شد تا فعالیت‌های هسته ای، موشکی و منطقه‌ای ایران متوقف شود. خارج شد تا اجماع جهانی علیه ایران مانند دوران اوباما ایجاد شود.
اکنون که به سه سال سخت می‌نگریم هیچ کدام از این اهداف محقق نشدند.
در یک کلام، هدف ایران مقاومت جهادی در برابر زورگویی آمریکا بود که حاصل شد. هدف امریکا اما استیصال ایران بود که حاصل نشد.
پس نتیجه نبرد خاکستری که بار اصلی آن را مردم صبور و شریف ایران به دوش کشیدند، برد ایران و باخت آمریکا است. این نتیجه‌گیری نویسنده این سطور نیست بلکه اقرار مسئولین فعلی دولت بایدن است که خروج از برجام را اشتباه محض و حماقت آمریکا در دوره ترامپ میدانند.
حالا در این شرایط مذاکره با امریکا به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم نتیجه بخش خواهد بود. پس از سفر موفقیت آمیز وزیرخارجه ایران به چین و سفر رئیس جمهور به روسیه، مذاکره احتمالی با آمریکا مصداق هوشمندی و توازن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. سیاست متوازنی که در وضعیت تغییر توازن قدرت به نفع ایران در جنگ خاکستری حاصل میشود.