روزنامه اعتماد
1396/04/07
اخلاق را در جامعه نهادينه كنيم
اخلاق پايه و اساس بسياري از رفتارهاي فردي و اجتماعي است كه هر فرد در زندگي خود براساس آن عنصري اجتماعي، اخلاق گرا و همچنين ضابطهمند قلمداد ميشود.اخلاق در عمده كتابهاي مذهبي، ديني و ملي از جمله «گاتها» منشا يگانگي در عبوديت خداوندگاري است كه بشر به «انسان» و «انسانيت» وصف شده است و از اين طريق جامعه را روحاني و منزه جلوه ميكند.
امروزه اخلاق در تمامي حوزهها اعم از خانواده، اجتماع وسياست سر لوحه و سرمشق گفتار، كردار و منش هر فرد و شخصيتي علمي، سياسي و به طور عام بدنه اجتماع است كه نبود آن سبب رخداد بسياري از ناهنجاري هاي «كلگرا» ميشود.
هيچ تفاوت و مرزبندياي در رعايت اخلاق در بين اركان اجتماع و سياست در كنترل جامعه و نظام حاكم نيست تا از اين طريق بتوان پوششي بر اعمال غيرانساني، غيراجتماعي و غيرقانوني انجام داد و از اين منظر به اعمال شخصي يا حزبي و جناحي خود «در پوش پختگي» ملغمهاي از آنچه بار نهاده، بگذاريم و منتظر نذر آن به جامعهاي شويم تا از بركات آن، افراد جامعه بيدار امروزي را تغذيه كنيم.
اخلاق درجوامع امروزي شالوده و ساختار حكومتهاست كه رگ و پي اتصال آنها به بستر اجتماع است و از اين مسير به «پمپاژ تفكر و تعقل» به شريانهاي حياتي جامعه نفوذ ميكنند تا باعث قوام و پايداري خود شوند بر اين اساس چنانچه خوراك يا تفكري مغاير با «اشتها و سليقه اجتماعي» روان شود اين خود سرآغاز بروز نارضايتي و پس زدن محتويات «ناسازگار با طعم اجتماع» است كه غالبا همراه با اعتراض و تحولخواهي است. تاريخ جوامع و غور در آنها بهترين شواهد بر ادعايي است كه در هر جامعهاي كه دغدغه اخلاق و آزادي بر روزمرّگي فايق آمده، آن جامعه مسير پيشرفت خويش را تا نهايت توسعه در تمامي زمينههاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي را طي كرده و در غير اين صورت بر مدار «تزلل فكري و عقيدتي» سير كرده و به قول برتراند راسل:
«جامعه بدون آزادي فكري ملالانگيز و كسالتآور است و در چنين صورتي از انبوه مورچگان جالبتر نخواهد بود.»
در اين خصوص اتفاق و رويكردهاي سياسي اخير كه به انحاي گوناگون در محافل سياسي، مذهبي عليه جريان شفاف انتخاب مردمي در حال شكلگيري و پيادهسازي است نشان از نوعي بياخلاقي است كه شوربختانه گريبانگير جامعه سياسي امروز ايران شده- هرچند رگههاي آن ريشه در ساليان دراز دارد- و ميرود تا «رسمالخط» آموزش ادبياتي در جامعه شود كه از آن به عنوان «نافرماني» ميتوان ياد كرد.
يادمان باشد، فرمان هميشه در يك دست نميچرخد و يادمان نرود فرمان اگر در دست «عقلگرايي» طي طريق كند، شايسته است از همان مسيري براند يا برانند كه توده مردمي در انتخابات اخير راه را نشان داده و به سوي توسعه همهجانبه ادامه ميدهند و از اين گريزي نيست كه اين فرمان، راي ملتي است كه جامعه را به سوي رستگاري هدايت ميكند.
سایر اخبار این روزنامه
آتشبه اختيار يعني كارفرهنگي خودجوش نه بيقانوني
سناريوي توهينهاي زنجيرهاي
نقشه عبور از حاشيهسازي مخالفان روحاني
حقوق شهري و حق بر شهر
اخلاق را در جامعه نهادينه كنيم
براي ساختن ايران دستنياز به سوي همه مردم دراز ميكنم
همه راهها به « بهشتي » ختم ميشود
دولتها اصرار كردند وارد سازندگيشويم
رونق با تورم ميآيد
نقد سياسي قرباني هجو سياسي
پيروزي نيم بند ترامپ
دستگيري هشت نفر به اتهام كلاهبرداري در امتحانات نهايي
سانسور سريال «زير پاي مادر» در آخرين قسمت