وقتی مدیریت ورزش دور از شایستگی و تخصص باشد

روزی نیست که قهرمانانی که با وجود کمبود‌ها و مصائب متعدد موفق به مدال‌آوری شده‌اند، از وضعیت حاکم بر ورزش کشور شکوه و گلایه نکند، حتی مدیرانی که در فدراسیون‌ها و سایر بخش‌های ورزش هم مسئولیت دارند از وضعیت روندی که در سیستم مدیریتی کلان ورزش در جریان است، به ستوه آمده‌اند و نسبت به بی‌توجهی‌ها و نبود همکاری دستگاه‌های مختلف گلایه‌مندند. برای تبیین چنین شرایط سخت و غیرقابل قبولی که بر ورزش سایه افکنده، تنها مرور چند مصاحبه انتقادی که دیروز در رسانه‌ها منتشر شد، کافی است.
یکی از این قهرمانان، سیدستار صید بود، پرآوازه‌ترین اسکی‌باز صحرانوردی ایران که سابقه حضور در دو المپیک زمستانی را دارد و مجوز حضور در سومین المپیک را که از هفته آینده در چین آغاز می‌شود هم در دست داشت، اما به دلیل مثتب شدن تست کرونا نمی‌تواند به چین برود. او با وجود چنین سابقه‌ای و داشتن مدال برنز بازی‌های زمستانی آسیایی و رکورد فوق‌العاده‌ای که با فاصله نسبت به رقبایش دارد، حتی از بدیهی‌ترین و اولیه‌ترین امکانات تمرینی هم برخوردار نیست. صحبت‌های او درباره سختی‌ها و مرارت‌هایی که در اردو‌های آماده‌سازی می‌کشد و تمرین روی آسفالت جاده‌ها، بدون داشتن حق بیمه و شغلی که برایش فراهم شده باشد، تنها بخش کوچکی از مصائبی است که یکی از برترین اسکی‌بازان کشورمان با آن روبه‌روست. دومین گلایه دیروز را هم سعید افروز داشت، قهرمان پرتاب نیزه پارالمپیک که گفت خبری از وعده‌های مسئولان درباره استخدام و پاداش‌ها نیست و مدیران با گذشت سه ماه از بازگشت او از پارالمپیک، دیگر جواب تماس‌هایش را هم نمی‌دهند.
تنها ورزشکاران نیستند که از این وضعیت ناراضی هستند، بلکه برخی مدیران فدراسیون‌ها هم دل پری از جولان سوء‌مدیریت‌ها و بی‌تفاوتی در رسیدگی‌ها دارند، مانند علیرضا سهرابیان، رئیس فدراسیون قایقرانی که دیروز در حاشیه بازدید رئیس کمیته ملی المپیک از اردوی قایقرانان برای بازی‌های آسیایی هانگژو به شدت از همکاری نکردن دستگاه‌های مختلف گلایه و عنوان کرد مدت زمان ورود قایق‌هایی که برای تمرین خریداری شده بود به داخل کشور را باید در کتاب گینس ثبت کرد، چراکه این قایق‌ها یک ماهه از چین به ایران رسید و سه سال در گمرک توقیف شد. او همچنین کنایه‌ای هم به برخی مسئولان زده، مدیرانی که به قول او باید الان به رشته قایقرانی که برای بازی‌های آسیایی آماده می‌شود کمک کنند، نه اینکه وقتی قایقرانان مدال گرفتند، سریع به فرودگاه بیایند و بخواهند عکس‌های یادگاری خود را بگیرند که شاید در زمان انتخابات به دردشان بخورد!
البته این گلایه‌ها چه از زبان یک قهرمان و چه یک مدیر فدراسیون، مربوط به دیروز یا امروز نیست، اما نکته تأسف‌برانگیز آنجاست که با وجود نقد‌هایی که به مدیریت حاکم بر ورزش وارد است این سیستم بدون اینکه راه اصلاح را در پیش بگیرد، در همان مسیر غلط قبل در حال حرکت است. اصرار بر ادامه این روند، باعث شده نارضایتی از وضعیت ورزش کشور روز به روز بیشتر شود و شاهد باشیم که کمتر قهرمانی از شرایط تمرینات، اردو‌ها و رسیدگی‌هایی که باید بشود، رضایت دارد. البته همواره اینطور بوده که به جز برخی رشته‌های خاص مانند فوتبال که نازپروده سیستم مدیریتی هستند، بقیه رشته‌ها که تمام بار مدال‌آوری بر دوش آنهاست با بی‌توجهی‌های زیادی نسبت به افتخاراتی که برای کشور کسب می‌کنند، روبه‌رو هستند.


ورزش، اما برای رسیدن به یک شرایط نرمال به یک دگردیسی مدیریتی احتیاج دارد، به تغییر نگاه در رسیدگی‌هایی که صورت می‌گیرد. اینکه قهرمان و مدال‌آور به اندازه شأن یک قهرمان و یک مدال‌آور مورد توجه قرار بگیرد و برایش حداقل‌ها فراهم شود و اینطور نباشد که یک قهرمان اسکی به جای تمرین یک در کمپ، در جاده تمرین کند! مدیران هم اگر قولی می‌دهند، پای حرف‌شان بایستند، نه اینکه در یک شرایط احساسی و از روی جوی که وجود دارد، وعده بدهند و بعد هم حتی تلفن قهرمان را جواب ندهند.
علاوه بر آن برای کمک به ورزش، دستگاه‌های مختلف هم پای کار بیایند و برخلاف امروز که سنگ‌اندازی و مانع‌تراشی می‌کنند، راه ورزش را هموارتر کنند تا مانند امروز نباشد که گمرک سه سال قایق‌های قایقرانان را ترخیص نکند تا قایقی که ملی‌پوشان قایقرانی برای المپیک توکیو روی آن حساب کرده بودند، حالا برای المپیک پاریس روی‌شان حساب باز کنند!
با توجه به شرایط موجود و حضور مدیرانی خالی از هرگونه شایستگی و تخصص که با یک نگاه سطحی برای ورزش تصمیم می‌گیرند، ورزش راه سختی برای رسیدن به روزی که شأن قهرمانان حفظ شود، پیش‌رو دارد و همچنان باید باز هم شاهد گلایه‌ها باشیم، شکوه‌هایی که برای پایان آن، ورزش خانه‌تکانی مدیریتی می‌خواهد.