خودروسازان ککشان هم نمی‌گزد!

یحیی آل اسحاق تحلیلگر مسائل اقتصادی وضعیت کنونی خودروسازی کشور فاجعــه است، با نرخ ارز ۳۰هزار تومان قیمت تمام شده پراید باید ۵۰ میلیون تومان باشد، پراید مصرف ضعیف‌ترین قشر جامعه است اما این قشر مستضعف باید ۱۵۰ میلیون تومان بابت آن بدهد. خودروسازان ایران حدود ۸۰هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکار هستند و در عین حال نظام و ملت هر حمایت و تعرفه ۹۰درصد را تحمل کرده‌اند تا این‌ها رشد کنند، اکنون کارشان به اینجا کشیده که در یک تصادف یک ایربگ عملکرده ندارند. خودروسازی در ایران حدود یک میلیون بازار دارد و هر خودرو سازی که یک میلیون مشتری داشته باشد، با یک فرصت بزرگ مواجه است؛ در حالی که خودروسازی‌های همانند خودروسازی‌های ما در دنیا حدود چندهزار تولید دارند نه یک میلیون بازار مصرف؛ و اینگونه نیست که مردم در صف بایستند، نوبت بگیرند، قرعه‌کشی کنند و پیش‌پرداخت بدهند و با هزاران درد سر یک خودرو خریداری کنند. فاصله بین قیمت تمام شده و قیمتی که به مردم فروخته می‌شود دست یک عده‌ای رانت‌خوار می‌رود که همه از آنها می‌نالیم. خودروسازی‌ها به حیاط خلوتی برای برخی جریان‌های‌سیاسی بدل شده‌اند که از هر طرف که نگاه می‌کنیم مرکز فساد و مرکز تامین مالی برخی جریان‌های سیاسی و ذینفعان بازدارنده رانت‌خوار هستند. آیا با انحصار خودکفایی ایجاد می‌شود و آیا هر محصولی به هر قیمتی و به هر شرایطی تولید شود باید از آن حمایت کرد و نباید بگوییم بالای چشمت ابروست؟ چرا قیمت تمام شده و کیفیت این گونه است؟ اگر یک مدیر اقتصادی در خودروسازی باشد ، نخستین کاری که می‌کند این است که کیفیت و قیمت تمام شده و مسائل فنی را مورد بررسی قرار می‌دهد و یکی دیگر از گرفتاری‌های ما برخورد سیاسی با این صنعت است و تا زمانی که این برخورد سیاسی به برخورد اقتصادی و فنی مهندسی تبدیل نشود همین آش و همین کاسه است. یکی از شخصیت‌های سیاسی می‌گفت که ابتدای جاده تهران کرج دو صنعت هوافضا و دیگری خودروسازی هست که سرنوشتی جدا از هم دارند، چون این دو صنعت دو رویکردی متفاوت با هم داشته‌اند و مشکل بر سر رویکردها و نگاه‌ها هست. بدتر از همه این‌ها این است که یک پررویی مزمن در خودروسازی‌ها هست و در حالی که ۸۰ هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکار هستند و خودرو ۵۰ میلیونی را ۱۵۰ میلیون می‌فروشند و به ریش مردم می‌خندند و ککشان هم نمی‌گزد. تا زمانی که خودروسازی‌ها احساس کنند انحصار در اختیارشان هست هیچ‌کسی نمی‌تواند برای خودروسازی کاری کند، قدرت و مافیایی که در خودروسازی‌هاست، هر دولتی بیاید همین کار را می‌کند و اساساً به دولت‌ها ربط ندارد و خودشان دولت در دولت هستند. تا زمانی که نظام انحصار و حمایت‌های بی‌منطق هست و معنای خودکفایی و حمایت، درست ترجمه نشده و با ذی‌نفعان با التماس و خواهش برخورد شود و قاطعانه برخورد نشود، مشکل حل نمی‌شود. نگاه به صنعت خودروسازی اگر به‌صورت مبنایی عوض نشود، ذی‌نفعان بازدارنده همه را به صلابه می‌کشند.