عصبانیت از متانت و اعتدال

آرمان- حمید شجاعی: انقلابیون اصیل در مقاطع مختلف همیشه آماج حملات تنددلواپسان زمان خود بوده‌اند. دلواپسان همان کسانی هستند که هیچ‌گاه ضرورت‌های زمانه خویش را تشخیص نداده و همواره به افراط و تفریط رفتار کرده‌اند. انقلاب و کشور هم کم از این افراد ضربه نخورد. در ابتدای انقلاب که بازار انقلابیگری داغ‌تر از حال حاضر بود، بسیاری در صفوف انقلابیون واقعی رخنه کردند و ضربات هولناکی به انقلاب وارد کردند. اگر نیم‌نگاهی به کسانی که بزرگان انقلاب را هدف تیر خشم و تعصب خود کردند بیندازیم، خواهیم دید که بسیاری از این افراد شاید نماز شبشان نیز ترک نمی‌شده، اما به علت درک نادرست از انقلاب و مفاهیم دینی و قرائت‌های خودسر موجب خسران کشور و انقلاب شدند. این‌گونه بود که بزرگانی چون شهید بهشتی، شهید مطهری و شهیدان رجایی و باهنر قربانی این تعصب بدون تعقل شدند. جمله‌ای از مرحوم آیت‌آ... هاشمی رفسنجانی وجود دارد که می‌گوید: روزی در جمع یاران به بهشتی گفتم این تهمت‌های تلخ آزارت نمی‌دهد؛ نگاهم کرد و گفت: این آسیاب به نوبت است. نوبت تو هم خواهد رسید. بله نوبت آیت‌ا... هاشمی هم فرا رسید که آماج تیر تهمت‌ها، افتراها و هجمه‌ها قرار گیرد، اما اکنون نوبت حسن روحانی است که این تهمت‌ها و اظهارات تلخ و گزنده را دریافت کند ودم نزند. می‌توان این‌گونه نوشت که باید بچشد عذاب تنهایی را هر کس که زعصر خود فراتر باشد.
بهشتی و صبوری برهجمه‌‌ها و اهانت‌ها
«بهشتی یک ملت بود»؛ این سخن امام خمینی(ره) پس از حادثه ترور شهید بهشتی در حزب جمهوری اسلامی بود، اما چرایی این موضوع مهم است. اینکه چه جریاناتی و چرا به شهید بهشتی حمله و هجمه می‌کردند، جای تامل دارد. از این روست که شهید بهشتی را شهید مظلوم می‌نامند. علیرضا بهشتی، فرزند شهید بهشتی در این ارتباط می‌گوید:«دو جریان فکری تحجر و التقاط، هجمه‌ای را علیه ایشان شروع کردند که صرفا انتقاد از رفتار، گفتار و مواضع ایشان نبود، بلکه بیشتر دروغ‌پراکنی و شایعه‌پراکنی‌هایی بود که اساس نداشت. آنها نگران نقش محوری شهید بهشتی در آینده جمهوری اسلامی بودند. بنابراین تخریب چهره‌ ایشان و ترور شخصیتی در دستور کار این گروه‌ها قرار گرفت و عده‌ای از مردم هم این شایعه‌ها را باور می‌کردند، چون جو عمومی برای شایعه فراهم بود؛ البته هنوز هم هست. این شایعه‌ها تا زمانی که ترور فیزیکی انجام شد، ادامه پیدا کرد.» بله، شاید کمتر کسی چون بهشتی می‌توانست هجمه‌ها را از هر طرف تحمل کند و زمانی که بدترین هجمه‌ها توسط منافقان، لیبرال‌ها و گاه برخی از به‌ظاهر دوستان بر او وارد می‌شد، معتقد باشد، اگر بر حق باشیم خدا از ما دفاع خواهد کرد. این سخن بهشتی بود که می‌گفت: «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت»، اما متحجران، لیبرال‌ها و التقاطی‌ها با حمله و هجمه به بهشتی تلاش داشتند او را در میان مردم تخریب کنند و زمانی که دیدند حریف آزاد‌اندیشی و صبر و بردباری او نمی‌شوند، او را به شهادت رساندند. گویا تاریخ در حال تکرار است و انقلابیون یکی پس از دیگری باید طعم تلخ این اهانت و هجمه را بچشند.
روحانی صبور و قاطع


طی سال‌های اخیر توهین‌ها و و هجمه‌های افراطیون همه را به یاد ابتدای انقلاب و و حملات به شهیدان بهشتی،مطهری و... می‌اندازد. آیت‌ا... هاشمی که خود در این راه جفاهای بسیار دید و صبوری کرد، در خاطرات خود میگوید: «چقدر این روزها سخت می‌گذرد و من تا نیمه راه آمده‌ام. مشیت این بود که بمانم تا نوبت به من برسد.» اکنون پس از رحلت آیت‌ا... نوبت به حسن روحانی رسیده است؛ کسی که شباهت خاصی به‌لحاظ مظلومیت با بهشتی داشت. حسن روحانی رئیس‌جمهوری است که از جایگاه‌های مختلف توهین‌ها و هجمه‌ها را می‌شنود، اما دم برنمی‌آورد، چون فقط به‌فکر پیشرفت و اعتلای کشور و انقلاب است. ابنجاست که سخن شهید بهشتی که گفت ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت، معنا پیدا می‌کند. روحانی رئیس‌جمهور محبوبی است که 24‌میلیون رأی مردم را پشت سر خود می‌بیند و از اقلیت تریبون‌دار اهانت می‌شنود. همین صبوری و مظلومیت اوست که محبوبیت او را در نزد مردم افزایش داده است. روحانی نیز مانند بهشتی زبان دیپلماتیک را می‌فهمد و برای عزت ایران مذاکره می‌کند، اما در عین حال ایستادگی بر مواضع اصولی خودرا نیز از یاد نمی‌برد. بهشتی از سوی مارکسیست‌ها،‌ التقاطی‌ها و متحجران در معرض هجمه و تخریب بود و روحانی از سوی دلواپسان منفعت‌طلب. گرچه اساسا شرایط دوران ابتدای انقلاب با شرایط حال حاضر که حدود 40سال از انقلاب و تثبیت نظام می‌گذرد قابل مقایسه نیست، اما‌‌ مظلومیت بهشتی و روحانی یکسان است. البته نقطه مشترک انقلابیون اصیل که مورد حمله و هجمه قرار می‌گیرند صبوری است. صبوری بهشتی، صبوری هاشمی و اکنون صبوری حسن روحانی است که مخالفانش را بیشتر عصبانی می‌کند.