باز وعده خصوصی‌سازی

بازی را می‌شد پیشتر از این‌ها خاتمه داد، پیش از آنکه تمام باور مردم در خصوص وعد‌های آقایان به نقطه پایان برسد و مسیر بی‌اعتمادی را بپیماید. اندکی صراحت‌لهجه می‌خواهد و جسارت قبول واقعیت و البته گام برداشتن در مسیر درست. پرواضح است که نه شرایط مهیاست و نه امکانات لازم. واگذاری سرخابی‌های پایتخت به بخش خصوصی، اجاره دادن زمین تمرین نیست که با عقد یک قرارداد و با اندکی بالا و پایین کردن معامله جوش بخورد. بحث بر سر سرمایه‌ای عظیم است، مسئله دو تیم مطرح و پرطرفدار کشور است که اشتباهی کوچک می‌تواند به قیمت نابودی آن بعد از سالیان سال فعالیت بینجامد. نه آنکه اوضاع امروز دندانگیر باشد و قابل توجه نه، اما واگذاری داستانی متفاوت است با اصولی که در صورت عدم رعایت به نابودی محض می‌انجامد. درست مثابه اتفاقی که برای راه‌آهن تهران رخ داد. تیمی با قدمت که از صفحه فوتبال محو شد و کسی خم به ابرو نیاورد بابت سرنوشت شومی که گریبان یکی از تیم‌های قدیمی پایتخت را گرفت.
وزیر ورزش نیامده جای درس گرفتن، پا جای پای همتایان قبلی خود گذاشت و قبل از هر چیزی وعده واگذاری داد. بهمن، اما رو به پایان است و خبر قابل توجهی نیست که نوید اتفاقی تازه را داشته باشد. حرف از قیمت‌گذاری به میان آمده، اما آنچه امروز بر سر زبان‌ها افتاده، داستان تازه‌ای نیست. سرخابی‌های پایتخت پیشتر نیز قیمت‌گذاری شده‌اند و خریدارانی هم پا پیش گذاشتند، اما نتیجه نگفته پیداست، وقتی همچنان آنچه شاهدش هستیم چیزی جز مشتی وعده و وعید نیست. شایعه‌های نگران‌کننده‌ای هم در این میان شنیده می‌شود، از میل آقایان برای واگذاری دو باشگاه به دو اپراتور نامی، اما عدم رعایت اصول واگذاری، آینده روشنی در پی نخواهد داشت و این مهم‌ترین مسئله‌ای است که وزیر ورزش و دست‌اندرکاران خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال باید آویزه گوش‌شان کنند اگر برای برداشتن باری از دوش دولت و هدایت این دو تیم به مسیر موفقیت فکر خصوصی کردن آن‌ها را از سر می‌گذرانند.
بدهی‌های هنگفت ناشی از حضور مدیران ناکارآمد از یک‌سو و عدم توانایی در درآمدزایی از سوی دیگر در کنار خالی بودن جیب سرخابی‌ها از سهم حق پخش و اجرایی نشدن کپی‌رایت در ایران از جمله مشکلاتی است که قبل از واگذاری سرخابی‌های پایتخت به بخش خصوصی باید به صورت جدی مورد بررسی قرار گیرد و حل و فصل شود تا بعد از واگذاری که البته امید چندانی به آن نیست، مشکلات چند برابر نشود!
داستان، اما به همین‌جا ختم نمی‌شود و بررسی دقیق خریداران و گرفتن ضمانت اجرایی از جمله موارد دیگری است که در این مسیر می‌تواند به سعادت یا نابودی پرسپولیس و استقلال بینجامد. مسائلی که بررسی موشکافانه و حل‌و‌فصل آن‌ها نیازمند زمانی بیش از آن چیزی است که آقایان وعده می‌دهند، زمانی که هر ماه تمدید و به ماه آینده موکول می‌شود، اما تنها یک ترفند برای بازی با افکار عموی است تا حل مشکلی که چندین وزیر تا به امروز وعده حل آن را داده‌اند و برخلاف شعار‌های دهان پرکن، کوچک‌ترین قدمی برنداشته‌اند که اگر غیر از این بود داستان خیلی پیشتر‌ها باید ختم به خیر می‌شد، نه آنکه بعد از گذشته ۱۶، ۱۷ سال همچنان در حد شعاری باشد که وعده رسیدگی به آن تا پایان هر ماه داده می‌شود.
بی‌شک اگر امروز وزیر ورزش صراحتاً عنوان کند که تا یک یا دو سال آینده به دلیل وجود مشکلات اساسی، شرایط برای خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال مهیا نیست، مسئله قابل قبول‌تر از آن است که در پایان هر ماه وعده جفت و جور شدن کار در پایان ماه بدی را بدهد و حرف‌های خود را نیز بی‌اعتبار کند. قیمت‌گذاری سرخابی‌های پایتخت دردی از دو تیم دوا نمی‌کند، وقتی حتی در زمینه بدهی‌ها نیز شفاف‌سازی نشده است و مطرح کردن این داستان بیشتر به نمایشی می‌ماند برای آنکه سران دو باشگاه را برای خریدن زمان بیشتر به جان هم بیندازد و این بی‌هیچ شک و تردیدی نمی‌تواند گام مؤثر و مفیدی برای واگذاری دو تیم پرطرفدار پایتخت باشد.