ز«پوتین» نجوید کسی مردمی!

رضا قاسم‌پور تحلیلگر حقوق بین‌الملل  تریبون‌داران رسمی هر چقدر هم در تلاش برای تطهیر روسیه مایه گذاشته و تقلا نمایند تجربه تاریخی و توسعه طلبی‌های پوتین باعث شده تا از منظر مردم ایران، دولت روسیه (نه مردم روسیه) حکم همان سگ را داشته باشد که البته پاک شدنی نیست. فراموش نمی‌کنیم که در طول تاریخ، ایران بیش‌ترین آسیب را از جانب روسیه تزاری و غیر تزاری دریافت کرده است. تحمیل عهدنامه‌های ننگین گلستان و ترکمن‌چای و جدا کردن ده‌ها شهر ایران، به توپ بستن مرقد مطهر امام‌رضا‌(ع)، نقش روس‌ها در به ثمر نرسیدن جنبش‌های آزادی‌خواهانه در اقصی نقاط کشور به ویژه کشتار آزادی‌خواهان تبریز، به توپ بستن مجلس شورای ملي به فرمان کلنل لیاخوف روسی، عدم تحویل ذخایر طلای ایران در زمان محمد مصدق و تضعیف ملی شدن صنعت نفت، حمایت تسلیحاتی از صدام در طول هشت سال جنگ تحمیلی، بحث حقوقی دریاچه خزر و تقلیل سهم ایران از پنجاه درصد به حدود ۱۰درصد، تحویل ندادن بهنگام موشک‌های ِاس ۳۰۰، امضای قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، کش دادن ساخت نیروگاه اتمی بوشهر و گروکشی و بالا بردن هزینه‌های ساخت نیروگاه نسل چندم تنها گوشه‌هایی از اقدامات، دست‌اندازی‌های مکرر روس‌ها به حریم ماست. از سوی دیگر، برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران برای توجیه این پیشینه تاریخی که در ذهن و روان ایرانیان نقش بسته است، شروع به توجیه آن به بدترین وجه نموده و در آموزش و پرورش با تحریف تاریخ و دست بردن به واقعیات تاریخی سعی کردند تا چهره بزک کرده‌ای از روس‌ها  نزد افکار عمومی بسازند. آیا می‌توان حتا یک نمونه قابل ذکر از خدمات روس‌ها را به کشور ایران ذکر کرد؟ دانش‌آموزان ایرانی در همین کتاب‌های تاریخ غیر از تجاوز، حمله نظامی، تحمیل عهدنامه‌های ننگین، زمینگیر کردن جنبش آزادی‌خواهی و مشروطه‌طلبی، اشغال، تصاحب قلمرو سرزمینی و بدعهدی خاطره دیگری از روس‌ها ندارند. از منظری دیگر در داستان برجام نیز روسیه با زرنگی تمام با کارت ایران رندانه بازی کرده و به جای کمک به همسایه و هم‌پیمان استراتژیک خود سعی کرده نقش بالانسر را در مناقشه بین ایران و غرب بازی کرده و هماره دست ایران را در موقعیت‌های حساس در حنا بگذارد. لذا دل بستن به پوتین در درگیری احتمالی با آمریکا دست کردن در دهن تمساحی است که در ساحل آرامش مترصد غفلت و اشتباه صید گریز پای خویش است. در کشاکش حمله به اوکراین عده‌ای به جای محکوم کردن سعی دارند وادادگی اوکراین در برابر ارتش روسیه را به تحویل نابخردانه موشک‌های اتمی شوروی مستقر در اوکراین (در قرارداد چندجانبه با روسیه) نسبت دهند در حالی که اوکراین هرگز یک «قدرت اتمی» نبود بلکه کلیدها در دستان مسکو بودند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سلاح‌های اتمی شوروی در اوکراین باقی مانده بود. مسکو کلیدها را در اختیار داشت و اوکراین نمی‌توانست از آنها استفاده کند. آنها در نهایت به روسیه بازگردانده شدند. این بحث مهمی است مخصوصا آنکه افراد به اشتباه ادعا می‌کنند که سلاح‌های اتمی می‌توانستند اکنون از اوکراین محافظت کنند. ماحصل تمام این بحث‌ها به هیچ وجه وادادگی در مقابل غرب و کرنش در برابر آمریکا نیست بهترین سیاست خارجی ما در شرایط فعلی همان شعار «نه شرقی و نه غربی» است. منافع ملی چراغ راهنمای ماست. به نظر می‌رسد تعامل سازنده با کلیت جهان می‌تواند شاه کلید پیشرفت و توسعه باشد. گرچه دولت رئیسی در شعارهای انتخاباتی توافق برجام را وادادگی تلقی می‌کرد امروز خودش به جد پیگیر حل و فصل مناقشه با غرب است.