روسيه از «آن طرف ميز» به «اين طرف ميز» پريد

عکس: آرمان‌ملی / حجت ‌ سپهوند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌/ آرمان ملی- نازنین فرازی: مذاکرات وین به مرحله نهایی خود رسیده، علی باقری کنی به تهران بازگشت و نماینده اتحادیه اروپا می‌گوید که دیگر مذاکره‌ای در کار نیست و زمان آن فرا رسیده که تصمیمات سیاسی به مذاکرات وین پایان دهد، اما در این برهه حساس و پایانی روسیه ناگهان میز را واژگون می‌کند و خواستار تضمین‌هایی است که تحریم‌های آمریکا مانع همکاری آتی این کشور با تهران نخواهد شد! در این‌باره با دکتر یوسف مولایی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو نشستیم. این استاد دانشگاه با بیان اینکه به قدری این خواسته غیرمنطقی و نامتعارف است که گمان می‌کنم سوءتعبیر یا سوءتفاهم یا حتی سوءترجمه صورت گرفته، این درخواست روسیه را نوعی باج‌خواهی دانست و ادامه داد که روسیه که با دیگر اعضای برجام در آن سوی میز بود، اکنون به این طرف میز آمده است. موضوعی که برای ایران هم خوشایند نیست و نقض حاکمیت ملی ایران محسوب می‌شود. مولایی با بیان اینکه جنگ روسیه با اوکراین نیز به صلح و امنیت و نظم بین‌الملل ضربه می‎زند، بهترین اتفاقی که در این مورد می‌تواند بیفتد را دست کشیدن روسیه از جنگ دانست که به مرزهای خود بازگردد، به اوکراین غرامت دهد و عذرخواهی کند که البته بعید به نظر می‌رسد. وی ایران را هم در اینکه وفاداری خودش را به اصول و روابط حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد نشان دهد، ذینفع دانست و افزود که باید این عمل را محکوم کند. گفت‌وگوی «آرمان ملی» با یوسف مولایی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل را در ادامه می‌خوانید.  روسیه در جریــان مذاکـــرات وین خواستار تضمین‌هایی اســت که تحریم‌های آمریکا مانع همـکاری آتی این کشور با تهران نخواهــد شد! این خواسته را در این برهه زمــانی چطور ارزیابی می‌کنید؟ به لحاظ ساختــار تعریف شده برای مذاکرات وین، همچنین اهداف و نتایج آن اصلا هیچ ربطی به مسأله تحریم‌های روسیه نداشت. این موضوع کلا دو پایه داشت: نخست، لغو تحریم‌های ایران و دوم اینکه فعالیت هسته‌ای ایران راستی‌آزمایی و رصد شود و از فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز انحرافی نداشته باشد. ایران این محدودیت‌ها را بپذیرد و در مقابلش تحریم‌ها لغو شود. الان در هیچ جای این ساختار و سازوکار تعریف نشده که روسیه برای خودش امتیازی بگیرد، تضمینی بگیرد و یا شرط و شروطی بگذارد. ورود یک عضو برجام به این معادله که بخواهد سهمی از این مشارکت یا همکاری برای صلح یا تامین امنیت جهانی ببرد، هیچ جا دیده نشده و امری کاملا غیرمتعارف، غیرحقوقی و فرصت‌طلبی است. ضمن اینکه انعکاس و بازتاب بدی دارد به‌گونه‌ای که گویی ایران شریک روسیه است و وقتی قرار است نظر ایران تامین شود، باید نظر روسیه هم تامین شود. در حقیقت روسیه از آن طرف میز به این طرف میز پرید. روسیه با 1+4 که 5+1 می‌شدند، یک طرف میز و ایران طرف دیگر میز بود. امتیازاتی اگر وجود دارد بین ایران و مجموعه 1+5 دارد رد و بدل می‌شود و تکالیف هم همین‌طور و روسیه اصلا نمی‌تواند امتیاز ویژه‌ای طلب کند و حضور روسیه بیشتر به عنوان عضو دائم شورای امنیت است. چون این پرونده ماهیت امنیتی دارد در اینجا حضور دارد. این برای اولین‌بار است که طرف مذاکره برای خودش امتیازی قائل است که به این طرف میز مربوط است. باید به ایران امتیاز دهند و نه به روسیه که آن طرف میز است. لذا درخواست روسیه خیلی غیرعادی، غیرمتعارف و غیرحقوقی است و اینکه چگونه به خودش اجازه می‌دهد که اینگونه موضوع را مطرح کند، جای سوال و تعجب دارد. این موضوع برای اعتبار ایران خیلی مسأله دارد و به نحوی به نظر می‌رسد که با این مطالبه روسیه منافع‌مان به منافع آنها گره خورده باشد و یک جور باج‌خواهی و گروکشی است. موضوع به‌قدری غیرعادی است و نمی‌تواند واقعی باشد که گمان می‌کنم شاید اصلا یک اشتباه صورت گرفته است!  گفته می‌شــود که ممکن است روسیه از برجـــام خارج شــود. در اینصورت چه اتفاقی برای برجــام و پرونده هسته‌ای ایران می‌افتد؟ سرنوشت برجام به گونه‌ای رقم خورد که مدت‌ها آمریکا خارج از آن بود و اکنون برخی اخبار حکایت از آن دارد که روسیه برجام را ترک خواهد کرد. همان‌طور که آمریکا مدت‌ها کنار بود، حال روسیه کنار بکشد. بود یا نبود روسیه در برجام مشکلی ایجاد نمی‌کند. چون از اول هم طرف اصلی ما آمریکا بود و با موقعیت خاص اقتصادی که داشت، ما را تحت فشار قرار می‌داد. امضای روسیه اصلا الزامی نیست و بیشتر مسأله ایران آمریکا و شورای امنیت است که ما را تحریم می‌کند. روسیه اگر برجام را امضا نکند، علیه ایران چه اقدامی می‌خواهد انجام دهد و از چه موقعیتی می‌خواهد استفاده کند؟ آیا به عنوان یک طرف خواهان اجرایی شدن ترتیبات ماده 36، 37 (سند برجام) خواهد شد که همانا مکانیزم ماشه است! بعید به نظر می‌رسد که تا آنجا پیش رود. اگر چنین کاری در این شرایط انجام دهد، واقعا یک کار غیرعقلانی است و خودش را بیشتر در فشار داوری افکار عمومی جهان و ایران قرار می‌دهد که دارد فرصت‌طلبی و باج‌خواهی می‌کند. روسیه اگر مرتکب چنین کاری شود و از برجام خارج شود، قطعا در درازمدت به ضررش خواهد بود و به اعتبار جهانی‌اش از این هم که هست، بیشتر لطمه می‌خورد. روسیه بیشتر خواهان این است که در این اوضاع و احوال برای خودش امتیازی بگیرد. روسیه آشکارا دارد با کارت ایران به نفع خودش بازی می‌کند.   عکس‌العمل ایران در مواجهه با این درخواست روسیه چه می‌توانست باشد؟ ایران باید به لحاظ دیپلماتیک اعتراض می‌کرد چون این کار طبیعی نیست و باج‌خواهی تلقی می‌شود ضمن اینکه سنگ‌اندازی در روند حل پرونده هسته‌ای محسوب می‌شود. هیچ‌کدام از اعضا برای خودشان امتیازی طلب نکرده‌اند. آمریکا هم امتیاز خاصی در برجام نمی‌خواهد و تنها خواهان شفاف‌سازی و قابلیت رصدکردن و راستی‌آزمایی فعالیت هسته‌ای ایران است و برای خودش امتیازی نمی‌گیرد. درحقیقت امتیازی که می‌خواهند بگیرند به نفع صلح و امنیت بین‌المللی است ولی در اینجا روسیه دارد به نفع منافع شخصی خودش از موضوعی که به امنیت بین‌المللی ربط دارد، می‌خواهد استفاده کند.   آیا مذاکــره مستقیم با آمریکا می‌توانست مانع چنین درخواست‌ها و باج خواهی‌هایی از سوی روسیه شود؟ از ابتدا از اینکه ایران باید با آمریکا مستقیم وارد مذاکره شود، صحبت کردم. وقتی موضوعی را به طور غیرمستقیم از مسیر نادرست و پرهزینه پیش می‌بریم، این هم یکی از آن هزینه‌هاست. مشکل ایران با آمریکاست، جامعه جهانی یک طرف و آمریکا هم یک طرف. اگر با آمریکا مذاکره می‌کردیم، قطعا هم می‌توانستیم امتیاز بگیریم. اگر آن زمان به صورت نظری از اینکه نباید به واسطه‌ها امتیاز دهیم، سخن می‌گفتیم الان آشکارا روسیه باج‌خواهی می‌کند. لذا مسئولان این موضوع را باید به عنوان یک دلیل پرهزینه بودن مذاکرات غیرمستقیم تلقی کنند و در مسیر حفظ منافع ملی راهی برای مذاکره مستقیم پیدا کنند. اصلا روسیه در موقعیتی نیست و خودش تحت فشار است. اگر بخواهیم واقعا به روسیه در این شرایط امتیاز دهیم حاکمیت ملی خود را نقض و تضعیف کرده‌ایم. اگر آمریکا به روسیه تضمین ندهد که مسائل مالی خود را در دنیا پیش ببرد، روسیه سنگ‌اندازی می‌کند و مانع امضا و تجدید حیات برجام می‌شود. روسیه نباید امتیاز خود را به پرونده هسته‌ای پیوند بزند. گره زدن این امتیاز به پرونده هسته‌ای به این معناست که این امتیاز را ما باید به روسیه بدهیم. این خواسته به قدری غیرعادی است که هنوز باور نمی‌کنم و به‌نظر می‌رسد که بیشتر سوءتفاهم، سوءترجمه یا چیزی شبیه این باشد.   شاید از آقای پوتیـــن با اقدامات اخیرش درخصوص کشــور همسایه خود، این درخواست هم باورکردنی به نظر برسد! به نظر شما جنگ با اوکراین به کجا خواهد انجامید و چه پیش بینی در اینباره دارید؟ به هر حال جنگ با اوکراین صلح و امنیت بین‌المللی را به مخاطره می‌اندازد و تا آستانه توسل به سلاح هسته‌ای هم تا اینجای کار پیش رفته است و نشان می‌دهد که ابعادش می‌تواند گسترده‌تر باشد ولی مسأله اصلی این است که اتفاقاتی در نظام بین‌الملل افتاده که باعث شده موازنه قدرت یک مقدار به ضرر روس‌ها در سطح جهانی پیش رود و روسیه عمدتا برای برقراری و موازنه قدرت به گفته پوتین ناچار شده که دست به این اقدام بزند. یعنی توسل به زور و تجاوز به کشوری که مستقل است و عضو سازمان ملل متحد است. در حقیقت آنقدر وضعیت متغیری ایجاد شده که واقعا قاطعانه نمی‌توان گفت این جنگ به چه صورت تمام می‌شود.   چه سناریوهایی را در روند جنگ روسیه با اوکراین محتمل می‌دانید؟ یکی از اهداف اصلی روسیه این بوده که جلوی پیش‌روی ناتو را بگیرد که در کوتاه‌مدت شاید به لحاظ نظامی موفق شود به حاکمان اوکراین فشار بیاورد و آنها را وادار کند که از عضویت در ناتو خودداری کنند. این هم در سطــح بین‌الملل امری عجیب و غریب و غیرقابل فهمی است. وقتی یک کشور دارای حاکمیت است، از مصادیق و تجلیات حاکمیت است که دولتی تصمیم بگیرد مناسبات خود را با یک سازمان بین‌المللی یا کشور دیگری در چه سطحی نگه دارد و چه مناسباتی را برقرار کند. وقتی به یک کشوری که از الحاق به معاهده‌ای خودداری کند یعنی دارید او را از یک حق حاکمیتی محروم می‌کنید که خلاف اصول منشور و قطعنامه‌های متعددی است که در حمایت از حاکمیت و برابری کشورها صادر شده است. سناریوی دیگر این است که آقای پوتین شرایطی را فراهم کند که دولت زلنسکی سقوط کند و در یک انتخابات شبه‌فرمایشی و مهندسی شده دوباره یک فرد طرفدار روسیه سر کار بیاورد. سناریویی که قبلا هم سابقه ‌دارد و حداقل دوبار رئیس‌جمهور طرفدار روسیه در اوکراین سر کار آمده ولی دوام نیاورده و نهایتا برکنار شده و حکومت دست اشخاصی افتاده که نمی‌خواهند مطیع روسیه شوند و خواهان مناسبات مورد نظر روس‌ها نیستند، بنابراین این سناریو هم ممکن است در کوتاه مدت جواب دهد ولی در درازمدت جوابی نخواهد داد. سناریوی سوم اینکه ممکن است ابعاد جنگ گسترده شود و در مرزهای اوکراین، بلاروس و روسیه نماند و به نوعی به نقاط دیگر اروپا کشیده شود و ما در یک فضای بدتری قرار بگیریم و به نوعی وارد یک جنگ فراگیر-  جنگ جهانی سوم نام بگذاریم یا نه-  ولی جنگی فراگیرتر از جنگ روسیه و اوکراین شویم که برای امنیت جهان بسیار خطرناک است و معلوم نیست خروجی آن تا کجا گسترده شود. سناریوی بعدی این است که روس‌ها وضعیت بی‌ثباتی ایجاد کنند و تقریبا اوکراین را به صورت یک کشور و دولت ناکام و شبه ورشکسته درآورد و آنجا به یک منطقه ناامن تبدیل شود و بخشی از گروه‌های تروریستی و افراطی سر کار آیند. تا اینجا افراطیون مذهبی و اسلامی داشتیم و حالا مسیحی و به شکل‌های دیگر سازمان پیدا کنند و کلا منطقه اروپا را به صورت ناامن درآورند. جرائم سازمان یافته، مرکز قاچاق موادمخدر و قاچاق انسان و همه نوع جرائم سازمان یافته آنجا به نوعی یک میدان فعالیت پیدا کنند که یک جای ناامنی هم برای روسیه و هم برای جاهای دیگر اروپاست. سناریوی بعدی اینکه نه روسیه دیگر به یکسری اهداف اولیه دست پیدا بکند مثل همین تثبیت موقعیت خودشان در این دو جمهوری شرق اوکراین لوهانسک و دونتسک به‌اضافه اینکه روسیه بتواند بخشی از دریای سیاه و بنادر اوکراین را اشغال و بقیه کشور را رها کند و آنجا یک دولت ناپایداری حاکم شود و دوباره وضعیت به همین صورت فعلی ادامه پیدا کند و باز هم عامل بی‌ثباتی در آنجا داشته باشیم.   بهترین اتفاق و سناریـــویی که ممکن است رخ دهد، چیست؟ این جنگ به هر صورت که خاتمه پیدا کند برای صلح و امنیت جهانی پرهزینه است و آثار مخرب آن به این زودی‌ها ترمیم نمی‌شود. لذا نظمی که بعد از موضوع اوکراین بخواهد شکل بگیرد بیشتر به طرف بی‌ثباتی می‌رود مگر اینکه روس‌ها واقعا هرچه سریع‌تر به اشتباه خودشان پی ببرند و برای جبران آن اوکراین را سریعا رها کرده و به مرزهای بین‌المللی خودشان برگردند و به این کشور غرامت دهند. از جامعه جهانی عذرخواهی کنند که البته غیرمحتمل است و احتمالا روسیه به این سمت نخواهد رفت.   و درنهایت ایران در این بازه زمانی چه باید بکند؟ ما باید از این فرصت استفاده کنیم. این یک عمل تجاوزکارانه است. اگر این عمل را محکوم نکنیم با دست خودمان پایه‌های نظم بین‌الملل موجود را بیشتر متزلزل می‌کنیم که به ضرر کشورهای ضعیف است و قدرت‌های بزرگ بیشتر از امتیاز زورمندی خودشان می‌توانند استفاده کنند. ایران هم ذی‌نفع است در اینکه وفاداری خودش را به اصول و روابط حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد نشان دهد و این عمل را محکوم کند. دوم در مورد عدم رعایت حقوق بشر و به خطر افتادن جان غیرنظامیان و آوارگی آنها و تخریب محیط زیست و آثار فرهنگی کشور اوکراین است که باید محکوم شود و به نظر می‌رسد در این مورد اصلا هیچ نوع شک و تردیدی نباید ایجاد کرد. در اینجا از اصول حقوق بین‌الملل باید حتما دفاع کنیم و اقداماتی که حیات و زندگی انسان‌ها را به خطر می‌اندازد را محکوم کنیم و با فشار افکار عمومی کمک کنیم که روس‌ها هرچه سریع‌تر به این جنگ خاتمه دهند. چون ادامه جنگ به ضرر کل بشریت است در هر جای کره خاکی که باشد.