چمنزار بی‌وفایی!

کار تیم ملی به جا‌های باریک کشیده شده و حالا دیگر حتی اسکوچیچ هم به کارمان نمی‌آید، حتی اگر بماند. هیچ مربی عاقلی با این حجم حاشیه توانایی کار کردن ندارد.
کمیته فنی دیروز تشکیل جلسه داد و به این نتیجه رسید که اسکوچیچ از نظر فنی به کار تیم ملی نمی‌آید، یک ادعای مسخره، در‌حالی‌که همه می‌دانند از روز‌ها قبل که برخی بازیکنان رفتند و از مراجع بالا خواستند تا او را برکنار کنند، نسخه مرد کروات پیچیده شد.
دلیل فنی؟! وقتی با بی‌اعتنایی تمام برخی از مسئولان به اوضاع اقتصادی مردم و کشور به ملی‌پوشان قول آمدن فلان مربی با دستمزد میلیاردی داده می‌شود دیگر حتی نیازی به برگزاری جلسه و عیب بی‌خود به اسکوچیچ گرفتن هم نبود؛ خودشان را مسخره کرده‌اند و فکر می‌کنند مردم نمی‌فهمند.



برکناری اسکوچیچ یک نامردی تمام‌عیار است که به هیچ عنوان با روح پهلوانی و مرامی که همیشه مدعی آن هستیم، جور درنمی‌آید. اسکوچیچ فوتبال ایران را از بدترین پیچ و گردنه تاریخی خود عبور داد و به جام جهانی رساند، اما ما به بدترین شکل ممکن با او تا کردیم؛ یک دخالت بی‌جا و بها دادن به سیستم بازیکن‌سالاری حالا کار فوتبال ایران را به جایی رسانده که یادآور اتفاقات تلخ گذشته است. یادآور اتفاقاتی که برای تیم ۹۸ افتاد، همان تیمی که ویرای برزیلی به فرانسه رساندش، اما برکنارش کردند و حالا همان اتفاقات رخ داده است. اسکوچیچ اگر ماندنی هم می‌شد دیگر به کار تیم ملی نمی‌آمد. او با کدام روحیه و انگیزه‌ای می‌خواست تیمی را کوچ کند که نیمی از بازیکنانش مخالف حضورش هستند؟!
دلال‌ها کارشان را کردند. حالا باید فقط امیدوار بود که در این بلبشو و به‌هم ریختگی بعد از اسکوچیچ حداقل به گزینه داخلی برسیم، نه اینکه باز هم سراغ کسی برویم که یک بدهی سنگین دیگر روی دوشمان بگذارد. گزینه داخلی خوب کم نداریم؛ نام‌هایی هم که مطرح می‌شود نام‌های بزرگی هستند از امیر قلعه‌نویی گرفته تا علی دایی و جواد نکونام. دو نفر اولی سابقه هدایت تیم ملی را دارند و دومی هم که توانایی‌های خود را در لیگ و لیگ قهرمانان آسیا نشان داده، پس تمرکز روی همین گزینه‌ها و سپردن تیم ملی به یکی از آن‌ها در حال حاضر بهترین کار ممکن است.
هرچند اصل این کار با ایراد بزرگی روبه‌رو است و آن اینکه هیچ تیمی در این فاصله کوتاه دست به تغییر سرمربی نمی‌زند یا بدتر از آن برای سرمربی‌اش اینقدر حاشیه‌سازی نمی‌کند. تیم ملی به امان خدا رها شده، تیمی که مثلاً فدراسیون فوتبال متولی آن است، اما تصمیم‌ها جای دیگری گرفته می‌شود، جایی که هیچ تخصصی در این زمینه ندارد و راحت اسیر دست دلال‌ها می‌شود. گزینه ایرانی بهترین جایگزین اسکوچیچ است، اما آیا مردانی که نام آن‌ها برده شد از پس این بازیکنان مربی عوض‌کن برمی‌آیند؟
تیم ملی شرایط خوبی ندارد، اوضاع نگران‌کننده است اینقدر که شاید خیلی زود آرزو کنیم کاش به جام جهانی صعود نمی‌کردیم. زووم
بازگشت تاج به تخت برای «ویلموتس»‌های دیگر!
در‌حالی‌که دیروز تقریباً تمام هوش و حواس‌ها متوجه جلسه فدراسیون فوتبال برای تعیین تکلیف نیمکت تیم ملی بود در جریان ثبت‌نام کاندیدا‌های ریاست فدراسیون فوتبال اتفاقی افتاد که نشان از خیلی چیز‌ها داشت. ثبت‌نام مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال برای به دست گرفتن دوباره سکان ریاست این فدراسیون که آن را باید نقطه سیاه ورزش و فوتبال ایران نامید. مقصر اصلی «ویلموتس‌گیت» وقیحانه بازگشته و با این بازگشت یک دهن‌کجی واضح به تمام نهاد‌های امنیتی و نظارتی کرده است. بازگشت مهدی تاج حتی به عرصه انتخابات نشان از آن دارد که تمام آن سروصدا‌ها و ادعا‌ها در خصوص بازگرداندن پول مردم از جیب این افراد و محکوم کردن‌شان در دادگاه به‌خاطر سوء‌مدیریت و حراج بیت‌المال تنها خیمه‌شب‌بازی بوده و فریب افکار عمومی!
امروز باید از نمایندگان مجلس و آن‌هایی که دم از برخورد می‌زدند، پرسید که چه شد؟ از کدام برخورد حرف می‌زدید؟ مهدی تاج برگشته و برای خودش نواب رئیس هم انتخاب کرده است. بازگشته تا باز هم ویلموتس‌گیتی دیگر بنا کند. حالا با خیال راحت هم این‌کار را می‌کند، چون می‌داند برخوردی در کار نخواهد بود؛ پول مردم هست و تاج هم به تخت بر‌می‌گردد برای حراج آن. مسبب خسارت عظیم به فوتبال با آن «قرارداد خوبش» دوباره بازگشته تا فوتبال را از چاله به چاه بیندازد. به هر حال تاج ثابت کرده ید طولایی در انعقاد قرارداد‌های خوب دارد، قرارداد‌هایی که ضرر‌های چندین میلیاردی برایمان به بار می‌آورد. با آمدن تاج حتماً یک قرارداد این‌چنینی دیگر هم از راه خواهد رسید. نهاد‌های نظارتی و امنیتی هم که ...
باید تأسف خورد به حال فوتبالی که برای امثال تاج‌ها میدان رفت و آمد شده تا بیایند و با پول و آبروی مردم و کشور بازی کنند و عین خیال‌شان هم نباشد که چگونه تیشه به ریشه فوتبال و ورزش می‌زنند.