مالیات ابرازی طلا‌فروشان از برخی کارگران کمتر است!

در حالی که همه می‌دانند صاحبان مشاغلی، چون طلافروشی، پزشکان و دندانپزشک‌ها درآمدی به مراتب بالاتر از درآمد کارگران دارند، اما بررسی سرانه مالیات ابرازی آن‌ها نشان می‌دهد مالیات پرداختی‌شان گاه از برخی کارگران نیز کمتر است، به طور نمونه سرانه مالیاتی ابرازی واحد طلافروشی تنها ۶ میلیون تومان است، در صورتی که مالیات پرداختی برخی کارگران در سال از واحد طلافروشی نیز بیشتر است.
اگر تولید ناخالص داخلی ایران را ۷ هزارهزارمیلیارد تومان در نظر بگیریم، باید بدانیم که مالیات ۵۰۰ هزارمیلیارد تومانی برای این اقتصاد نباید رقم زیادی به شمار بیاید، چه بسا آنکه اقتصاد ایران این قابلیت را دارد که کل بودجه هزارهزارمیلیارد تومانی عمومی دولت را نیز به سادگی تأمین کند، منتها نه از مسیر فشار نامتعارف به مؤدیان مالیاتی بلکه با افزایش پهنه و پایه‌های مالیاتی.
اقتصاد ایران آنقدر مواهب دارد که بسیاری از ایرانیان خارج از کشور و همچنین اتباع خارجی نیز روزی‌شان را از اقتصاد ایران تأمین می‌کنند و بسیاری از اشخاصی که جزو دهک‌های بالای درآمدی و با دارایی‌های قابل ملاحظه هستند از همین اقتصاد تأمین مالی می‌شوند.
با توجه به توضیح فوق و اشاره به این موضوع که گاه برخی کشور‌ها سهم درآمد‌های مالیاتی خود را معادل نیمی از تولید ناخالص داخلی ارتقا داده‌اند، باید گفت دولت در اقتصاد ایران به جهت آنکه طی دهه‌های گذشته عمده درآمد خود را از محل فروش سرمایه‌هایی، چون نفت تأمین می‌کرده است تاکنون به شکل تخصصی جهت تأمین درآمد به حوزه اخذ مالیات از دارایی و درآمد اشخاص ورود مناسب نداشته است.


با رؤیت رقم مالیات اظهاری و ابرازی برخی مشاغل به سادگی می‌توان متوجه شد برخی استفاده‌کنندگان از مواهب اقتصاد ایران نمی‌خواهند مالیات حقه دولت را پرداخت کنند، حال آنکه با زحمت کل دارایی و درآمد سرشار خود را از قبل اقتصاد ایران و تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به دست آورده‌اند.
به نظر می‌رسد دولت باید برای اصناف و صاحبان مشاغل کلاس‌های آموزشی برگزار کند که ارائه خدمات مختلف به جامعه هزینه دارد و دولت‌ها مجبورند برای نگهداری، توسعه و ارتقای زیرساخت‌ها کلی هزینه کنند، حال آنکه بهترین منبع درآمد برای دولت‌ها همین مالیات به شمار می‌رود.
شاید دولت‌ها تاکنون و پیش از تحریم‌ها عموماً درآمد‌های خود را از محل فروش دارایی‌هایی، چون نفت تأمین کرده باشند، اما نوسان قیمت جهانی نفت و مسائلی، چون تحریم به طور کل رفاه جامعه و دخل و خرج دولت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و اگر بخواهد به جهت تأمین بودجه از محل استقراض نیز تأمین مالی انجام گیرد، نتیجه آن می‌شود که تورم و کاهش ارزش پول ملی در جامعه نابسامانی ایجاد می‌کند، از این رو باید پذیرفت که اشخاص حقیقی و حقوقی باید به نسبت برخورداری از مواهب اقتصاد ایران مالیات حقه دولت را پرداخت کنند تا دولت علاوه بر تأمین هزینه‌های جاری خود هزینه‌های عمرانی را نیز پوشش دهد و برای رفع فقر در جامعه نیز پرداخت‌های بلاعوض به نیازمندان داشته باشد.
بی‌پرده باید عنوان داشت که فرار از مالیات در بخشی از جامعه به عنوان یک زرنگی به شمار می‌رود و شخصی که از زیر بار پرداخت مالیات شانه خالی می‌کند، تصور می‌کند نه تنها خطایی مرتکب نشده بلکه به دولت پول زور نداده است، در صورتی که فرار مالیاتی در حقیقت یک اجحاف در حق کل جامعه پرداخت‌کننده مالیات به شمار می‌رود، زیرا کافی است تصور کنیم یک کارگر پیش از دریافت حقوق مالیاتش را پرداخت کرده است، ولی یک شخصی که درآمدی به مراتب بالاتر از درآمد دولت دارد، مالیات پرداخت نکرده است و از زیرساخت‌هایی استفاده می‌کند که هزینه این زیرساخت‌ها از محل مالیات‌های پرداختی توسط جامعه تأمین شده است.
شواهد نشان می‌دهد دارایی و درآمد زیادی در اقتصاد ایران وجود دارد که آنطور که انتظار می‌رود مالیات از آن‌ها اخذ نمی‌شود، حال آنکه دولت در شرایطی وجود دارد که مشکلاتش با اخذ همین مالیات‌ها برطرف می‌شود و در عوض نیز با تأمین مالی صحیح دولت از محل مالیات‌ها، دیگر تأمین مالی از کانال‌های تورم‌آفرین قطع می‌شود و هم تورم در اقتصاد کنترل می‌شود و هم اینکه دولت همه هم و غمش را روی حل مسائل اقتصاد متمرکز می‌کند نه اینکه هر چهار هفته یک بار به فکر تأمین حقوق و دستمزد میلیون‌ها نیروی کار و بازنشسته و مستمری‌بگیر باشد.
برای بسط عدالت در حوزه اخذ مالیات باید دانست به دلیل دریافت ناعادلانه مالیات از درآمد در اقتصاد تورمی ایران، اشخاص امروز صاحب دارایی‌های نامتناسب شده‌اند، به همین دلیل باید در کنار اخذ مالیات مناسب از درآمد‌ها از دارایی‌ها نیز مالیات اخذ شود. در عین حال این نکته حائز اهمیت است که گاه سرانه مالیات ابرازی یک صنف، چون طلافروشی در سال تنها ۶ میلیون تومان ناقابل است، در صورتی که مالیات پرداختی برخی کارگران به مراتب از رقم مذکور بالاتر است، از این رو باید در حوزه اخذ مالیات از مشاغل متناسب با درآمد و دارایی آن‌ها تدبیر کرد. مالیات برخی کارگران به طلافروشی می‌چربد
میانگین سرانه مالیات ابرازی هر واحد طلافروشی در کشور تنها حدود ۶میلیون تومان بوده که از مالیات پرداختی برخی کارمندان و کارگران هم کمتر است.
مالیات ابرازی سرانه پزشکان در سال۱۴۰۰ معادل ۲۱میلیون تومان و همچنین سرانه مالیات ابرازی دندانپزشکان در سال گذشته حدود ۵/۱۶ میلیون تومان بوده است. علاوه بر این آمار‌های مالیات ابرازی فعالان صنف طلا و جواهرفروشی نشان می‌دهد میانگین سرانه مالیات ابرازی هر واحد طلافروشی در کشور تنها حدود ۶میلیون تومان بوده است. در میان تمام حوزه‌های مالیاتی، اردبیل با یک‌میلیون تومان کمترین سرانه مالیات ابرازی و استان مرکزی با حدود ۱۷میلیون تومان، بیشترین سرانه مالیات سالانه ابرازی برای هر واحد طلا و جواهرفروشی را داشته است.
کارگر ۲میلیون، طلافروش ۶میلیون
مقایسه مالیات پرداختی کارگران و کارمندان با مالیات مشاغل پردرآمد، رسوب بی‌عدالتی در نظام مالیاتی کشور را به خوبی نشان می‌دهد. با در نظر گرفتن پلکان مالیات بر درآمد در سال گذشته، یک کارگر یا کارمند با دریافتی ماهانه ۵/۵ میلیون تومان، مشمول مالیات سالانه حدوداً ۲میلیون تومانی شده، این در حالی است که یک فرد با دریافتی ماهانه ۲۰میلیون تومان، مطابق پله‌های مالیاتی سال گذشته باید مشمول مالیات درآمد سالانه ۳۲میلیون تومانی شود، با این حال میانگین مالیات ابرازی صنف‌های پردرآمد بسیار کمتر از این رقم است، به عنوان نمونه مالیات ابرازی ۶میلیون تومانی صنف طلافروشان به معنای آن است که فعالان این صنف در اظهارنامه‌های مالیاتی سال گذشته، درآمد ماهانه خود را کمتر از ۹میلیون تومان اعلام کرده‌اند! همچنین مالیات ابرازی ۵/۱۶ میلیونی پزشکان در سال گذشته به معنای آن است که فعالان این صنف درآمد ماهانه خود را در اظهارنامه تنها حدود ۱۴میلیون تومان ابراز کرده‌اند.