روایتی متفاوت از «حماسه امام سجاد(ع)»

جواد نوائیان رودسری – 13 اسفندماه سال 1399 بود که مراسم رونمایی از کتاب «حماسه امام سجاد(ع)»، در سالن اجتماعات دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزار شد؛ کتابی که به همت انتشارات انقلاب اسلامی و با جمع‌آوری و تدوین بیانات حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، درباره سیره سیاسی و فرهنگی امام سجاد(ع) طی سال‌های قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تهیه و تنظیم شده‌بود. این کتاب که در 282 صفحه منتشر شده‌است، یک مقدمه، چهار گفتار و پنج ضمیمه دارد که همه آن‎ها، دربرگیرنده بیانات معظم‌له است. با توجه به محتوای مطالب، نمی‌توان از منظر جایگاه عناصر ماهوی، ارجحیتی میان مطالب کتاب نسبت به یکدیگر، چه در گفتارها و چه در ضمائم قائل شد. نکته مهم دیگری که باید درباره این کتاب مدنظر قرار دهیم، پیوستگی و هم‌پوشانی محتوای آن است؛ به همین دلیل، خواننده می‌تواند فصل به فصل، آموخته‌های خود را درباره سیره حضرت سجاد(ع) تکمیل کند و ابهاماتی را که احیاناً در فرازهایی از کتاب برایش به وجود آمده‌است، برطرف سازد؛ در عین حال، تنظیم و تدوین کتاب به گونه‌ای است که گفتارها و ضمائم، هر کدام به صورت مجزا نیز، قابل استفاده و بهره‌برداری است. تدوینگران کتاب، هنر به خرج داده و آن را طوری تنظیم کرده‌اند که سیر مطالعاتی مربوط به سیره مبارزاتی امام سجاد(ع) در کنار مرور سیره سیاسی و فرهنگی آن‌حضرت، انتظام ویژه‌ای به خود بگیرد و باعث سردرگمی مخاطب نشود؛ ضمن آن‌که در بیشتر صفحات کتاب، مطالبی به عنوان تکمله در پاورقی‌ها آورده شده‌است که مرور آن‌ها، اولاً مخاطب را به لحاظ استنادی اقناع می‌کند و ثانیاً، خود به عنوان رویکردی آموزشی و افزاینده آگاهی، می‌تواند مورد استفاده مطالعه‌کننده واقع شود.
ویژگی‌های شکلی و ماهوی
«حماسه امام سجاد(ع)»

یکی از مهم‎ترین چالش‌های مطالعات تاریخی به طور اعم و مطالعات تاریخ اسلام، به طور اخص، فقدان رویکردهای تحلیلی در بررسی وقایع تاریخی است. در سنت تاریخ‎نگاری پیشینیان، کمتر می‌توان رد و نشانی را از تاریخ تحلیلی یافت؛ هرچند که به ندرت، مورخانی مانند بیهقی، دست به تحلیل رویدادها و ارائه آن به مخاطبانشان زده‌اند، اما این موارد حقیقتاً نادر هستند و نباید به یکی دو اثر نوشته شده بر این مبنا، دل خوش داشت. ورود به عرصه تاریخ تحلیلی مبتنی بر روش‌های نوین در این حوزه، طی دوره قاجار رقم خورد و افرادی مانند محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه که فارغ‌التحصیل رشته تاریخ و جغرافیا از دانشگاه سوربن بود، گام‌هایی را در این مسیر برداشتند. با این حال، برای بومی‌سازی این روش و استفاده از آن در حوزه تاریخ اسلام،به  وقت و تلاش‌های بیشتری نیاز بود و از آن‌جا که طی قرن سیزدهم هجری، ایرانیان مسلمان به بهره‌گیری از ذخایر دینی و تاریخی خود روآوردند، تحلیل تاریخی نه فقط در کسوت مطالعات علمی صرف، بلکه در عرصه نسخه‌پیچی برای دردهای پیدا و پنهان جهان اسلام، به کار آمد و مورد اقبال فراوان قرار گرفت و به تدریج، آثار درخور توجهی در این زمینه تألیف و منتشر شد؛ هرچند که تلاش غربی‌ها برای ارائه تاریخ تحلیلی اسلام و ارائه‌ تحلیل‌هایی بعضاً مغرضانه که بخشی از برنامه استعمارگران برای ضربه زدن به دین اسلام محسوب می‌شد، نقش مهمی در برانگیختن تلاش پژوهشگران مسلمان در این عرصه داشت.


«حماسه امام سجاد(ع)» مجموعه‌ای از بهترین نمونه تحلیل‌های تاریخی است که به رویدادهای اتفاق افتاده در زندگی امام چهارم(ع) و سیره و روش آن‌حضرت در برخورد با این اتفاقات می‎پردازد و نگاهی منطقی و استدلالی به این رویدادها دارد. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در بیاناتشان، به سیره سیاسی و فرهنگی امام سجاد(ع) نگاهی همه جانبه می‌اندازند که ناشی از تسلط ایشان بر دو حوزه تاریخ و حدیث و ادغام این دو، برای دستیابی به یک تحلیل مطمئن و قابل ارائه است. همان‌طور که می‌دانیم، معظم‌له توجه بسیار زیادی به سیره و تاریخ زندگانی اهل‌بیت(ع) دارند و این توجه، تنها ناشی از یک علاقه صرف برای بیان شواهد تاریخی و حقایق ناگفته، چنان‌که در برخی منابر و محافل مورد توجه قرار می‌گیرد، نیست؛ هدف حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای از پرداختن به موضوعات مربوط به تاریخ اسلام، افزون بر تکمیل اطلاعات تاریخی و کسب شناخت مؤثر از تحولات رخ داده در ادوار مختلف آن، استخراج تجاربی است که می‌تواند در حرکت رو به جلوی جامعه اسلامی مؤثر باشد؛ به دیگر سخن، ایشان با تحلیل تاریخ و بررسی رویدادها و پیامدهای آن‎ها، در پی یافتن شواهد مورد نیاز در سیره اهل‌بیت(ع) برای تدوین شیوه‌نامه تأسیس و اداره جامعه اسلامی و چگونگی عبور از بحران‌ها با تأسی به این شیوه‌نامه هستند. کتاب ارجمند «حماسه امام سجاد(ع)»، افزون بر مواردی که به آن اشاره کردیم، از دو منظر دیگر نیز، درخور توجه به نظر می‌رسد:
ساده‌گویی روایات و تحلیل‌ها: کتاب «حماسه امام سجاد(ع)»، مجموعه بیانات حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای است؛ این بیانات عموماً خطاب به مردم عادی و متشکل از طبقات گوناگون اجتماعی و صنفی ایراد شده؛ به همین دلیل خصوصیت ساده‌گویی را در تمام فرازهای خودش حفظ کرده است. بر این اساس، مخاطب، با هر سلیقه فکری و هر سطح اطلاعاتی، می‌تواند با مطالب کتاب ارتباط برقرار کند و مفاهیم مطرح شده در آن را دریابد. این ساده‌گویی تنها در عرصه روایت تاریخی یا نقل احادیث نیست؛ تحلیل‌ها هم چنین شرایطی را دارند. به این معنا که حتی وقتی قرار است برای اثبات یک ادعا، مقدمه‌چینی شود، مطالب مطرح شده در آن، هم به سادگی درک می‌شود و هم چنان مطوّل و پیچیده نیست که از حوصله برخی مخاطبان خارج باشد؛ ضمن آن‌که برای یادآوری و طرح دقیق‌تر مسئله، برخی موارد، نکات و شواهد مورد نیاز، چندبار تکرار شده‌اند تا فضای ذهنی مخاطب، همچنان پُخته و آماده باقی بماند.
روزآمدی فضای تحلیل‌ها: هرچند ورود به تحلیل تاریخی برای درک بهتر حوادث ضروری است، اما انتخاب فضای تحلیل هم در تأثیرگذاری و جایگاه علمی آن، اهمیت زیادی دارد. آن‌چه در کتاب «حماسه امام سجاد(ع)» ارائه می‌شود، هرچند تحلیلی دقیق و مبتنی بر شواهد تاریخی و روایی ‌است، اما فضای انتخاب شده برای ارائه آن‎ها، پیوندهای متعددی با شرایط سیاسی و فرهنگی زمان ارائه تحلیل دارند. این فضای روزآمد در انتخاب شواهد و عرضه تحلیل، اسباب کاربردی شدن آن را فراهم می‌کند، یعنی همان دغدغه‌ای که بسیاری از اصحاب تاریخ درباره رشته خود دارند؛ موضوعی که فقدان آن، باعث ناامیدی علاقه‌مندان و دانشجویان این رشته می‌شود و تأسی به روش تحلیل در کتاب «حماسه امام سجاد(ع)» می‌تواند تا حدود زیادی، اسباب نگرانی در این عرصه را کاهش دهد.
نکته پایانی
دوران امامت امام سجاد(ع)، از منظر حوادث تاریخی و سیره آن‎حضرت در عرصه‌های گوناگون، دوره‌ای کمتر شناخته شده و نیازمند به بررسی و تحلیل است. برداشت‌های بعضاً اشتباهی که درباره اقدامات آن‌حضرت می‌شود، در کنار اخبار جعلی‌ای که دشمنان اهل‌بیت(ع) برای ضربه زدن به جایگاه اجتماعی امام(ع) انتشار می‌دادند و متأسفانه برخی از آن‎ها، از طریق متون نه چندان مستند به جامعه شیعه نیز رسوخ پیدا کرده‌است، ضرورت پرداختن به دوره امامت امام چهارم(ع) را، به ویژه با رویکرد تحلیلی، چند برابر می‌کند و کتاب «حماسه امام سجاد(ع)» می‌تواند از این منظر، یک نمونه قابل الگوبرداری و درخور توجه باشد.
در ادامه، با هم دو فراز تحلیلی از این کتاب را مرور و شما را به مطالعه کامل این کتاب دعوت می‌کنیم؛ فراز نخست مربوط به دلایل عدم حمایت علنی امام سجاد(ع) از قیام مختار و فراز دوم، مربوط به تبیین شیوه‌نامه مبارزه عزتمندانه در سیره آن‎حضرت است.
راز عدم حمایت علنی از قیام مختار
«بعضی فکر می‌کنند که اگر امام سجاد(ع) می‌خواست در مقابل دستگاه بنی‌امیه مقاومت کند، بایستی او هم عَلَم مخالفت برمی‌داشت یا به مختار ملحق می‌شد و یا مثلاً به عبدا... بن حنظله ملحق می‌شد یا رهبری این‌ها را به دست می‌گرفت و حرکت می‌کردند و مقاومت‌های مسلحانۀ علنی می‌کردند؛ این تفکر، تفکر نادرستی است و بی‌توجه به هدف ائمه(ع) است ... . اگر ائمه(ع)، از جمله امام سجاد(ع)، در آن شرایط می‌خواستند به یک چنین حرکات آشکار و قهرآمیزی دست بزنند، یقیناً ریشه شیعه کَنده می‌شد و هیچ زمینه‌ای برای رشد مکتب اهل‌بیت(ع) و دستگاه امامت و ولایت در دورانِ بعد باقی نمی‌ماند؛ همه از بین می‌رفت و نابود می‌شد. لذا می‌بینیم که امام سجاد(ع) در قضیه مختار نسبت به او اعلام هماهنگی نکردند؛ اگرچه در بعضی از روایات هست که پنهانی با مختار ارتباطاتی داشتند، اما در این‌که آشکارا با مختار رابطه‌ای نداشتند، شکّی نیست؛ حتی در بعضی از روایات شنیده می‌شود که امام سجاد(ع) نسبت به مختار بدگویی می‌کنند. این هم خیلی طبیعی به نظر می‌رسد که یک عمل تقیه‌آمیزی باشد برای این‌که رابطه‌ای بین این‌ها احساس نشود. البته اگر مختار پیروز نهایی می‌شد، حکومت، حکومت اهل‌بیت(ع) می‌شد؛ اما اگر شکست می‌خورد و در صورت شکست، اگر بین امام سجاد(ع) و او رابطه مشخص و واضحی وجود می‌داشت، یقیناً این نقمت دامن امام سجاد(ع) و شیعیان مدینه را می‌گرفت و همان‌طور که گفتیم، ریشه تشیع قطع می‌شد.»
صفحات 191 و 192
 (مصاحبه با مجله پاسدار اسلام /
6 تیرماه 1361)
شیوه دفاع عزتمندانه
«رفتار امام(ع) در روابطشان با خلفا، رفتار خشونت‌آمیز نبود؛ اگرچه رفتار تملّق‌آمیز و ذلت‌بار و خفت‌بار هم البته نبود ... روش امام سجاد(ع) با دستگاه خلافت این‌جوری بود: نه خشونت می‌کرد برای این‌که این خشونت خلیفه را نسبت به این بزرگوار، بیدار و حساس می‌کرد و آن کار اساسی و بنیادی و عمیقی که لازم بود امام(ع) انجام بدهد، تعطیل می‌ماند و نه در مقابل خلیفه به کیفیت و نحوه‌ای عمل می‌کرد که موجب ضعف و زبونی و ذلت و خواری و خفّت آن بزرگوار باشد؛ بلکه در جای مناسب و در وقت لازم، آن سخن تندی را که به تعبیر عبدالملک مروان(خلیفه اُموی) سنگ را و صخره را می‌شکافد، از زبان آن‌حضرت صادر می‌شد و بجا هم صادر می‌شد. رفتار امام(ع) یک رفتار میانه‌ای بود؛ نه سازش بود با دستگاه خلافت و نه جنگ رویاروی؛ نه گرایش بود به قدرت‌های سیاسی زمان و نه جبهه‌گیری واضح و بارز که چنین کاری برای انجام کارهای بنیادی در زمان‌های خاص، تا ابد لازم بوده و هست ... این رفتار باعث شده‌بود که دستگاه خلافت احساس خطر نکند از امام چهارم. «احساس خطر نکند» نه به این معنا که آن‌حضرت را آزاد بگذارد؛ نه! باز هم جاسوس‌های دستگاه خلافت، اطراف آن‌حضرت و شیعیانش را احاطه داشتند ... ولی همین اندازه بود که عبدالملک با قدرتی که داشت به فکر از میان برداشتن امام چهارم نیفتاد.»
صفحات 115 تا 117
(سخنرانی در مسجد کرامت / سال 1351)