روزنامه ابتکار
1401/05/20
اصالت شعر در ادبیات کجاست؟!
سخن در باب شعر و اصالت شعری ست که به فرهنگ دیرینه و کهن ما بر می گردد؛ در واقع شعر به معنی زلف و گیسو می باشد و برابر پارسی آن چکامه و سروده است.در حقیقت شعر باید از مشعر ( قوه ادراک و شعور )سرچشمه گرفته باشد و این مشعر جایی که انسان یا شاعر پیام ها را به صورت نظم و موزون دریافت می کنند و بر روی کاغذ می نویسد و قلم می زند، و در واقع کلام موزون و با قافیه را نظم گویند که همان شعر یا چکامه می باشد.
حال می بینیم که متاسفانه این سبک دیرینه و گوهر گرانمایه رو به انحطاط هست و به واسطه تغییر فرهنگ ها ، از جمله فرهنگ اجتماعی جوامع مخصوصا جوامع غربی و به دنبال آن شعر و فرهنگ شعری مملکت به سمت مدرنیسم پیش رفته است ، اما اگر بخواهیم واقع بین باشیم باید بگوییم که فرهنگ شعر و ادبیات کشور به نوعی پیش نرفته که هیچ، بلکه « پس رفته است » و این باعث تاسف است . شعر و ادبیات این سرزمین تحت تاثیر برخی گرایشات فکری صاحبان سبک شعری، چون «شاملو» پایه گذار شعر سپید و دیگر همفکران و طرفداران این سبک یا شعر شاملویی قرار گرفته است ، البته بنده به صاحبان این سبک نوشته احترام می گذارم، ولی در حقیقت باید گفت که ما هیچ آفرینشی در این سبک شعری ( که البته نمی توان اسمش را گذاشت شعر ) نمی بینیم، و گرایش به این نوع سبک شعر در واقع خیانتی ست که به شعر کلاسیک و اصیل پارسی، یعنی غزل، مثنوی، دوبیتی و رباعی می شود.
« به راستی اصالت شعر در ادبیات ما کجاست؟» ما در حقیقت با سر کار آمدن شعر نو و سپید، اصالت شعری خود را گم کرده ایم و شاهد گزافه گویی های بی معنا و تو خالی و بی محتوا و در واقع فقط حرف در این سبک یعنی « سپید » هستیم، که مضمون مفیدی در آن پیدا نمی کنیم، در واقع « سپید یا نو » چیزی جز نثر یا یک نوشته بیش نیست ؛ البته نبایستی در حق نثر هم جفا کرد چرا که یک نویسنده در نثر حداقل مضمون و تصویرسازی زیبایی را از خود به یادگار می گذارد اما یک نوشته کوتاه به نام سپید هرگز در خاستگاه فرهنگی ایران و ادبیات ایرانی جایی نداشته و ندارد، بلکه به جرات می توان گفت که ورود این سبک نوشته ( شعر سپید )به ادبیات، تنها در جهت و با هدف نابودی اصالت شعری و ادبیات ما به کار گرفته شده است و این به سود ادبیات سرزمین مان نیست.
ما بزرگانی چون « مولانا، فردوسی ، عطار ، سعدی، حافظ و صائب تبریزی ودیگر شاعران و عارفان ایرانی که اشعار رندانه و عارفانه می سرودند چون شاه نعمت الله ولی کرمانی را داشتیم که این بزرگان هر کدام مکتب بزرگی از فرهنگ و ادبیات سرزمین مان را شکل داده اند و هدف همه آنها یکی بوده است و آن نشان دادن حقیقت و درستی شعر در فرهنگ ادبیات ایران است که همانطور که می بینیم شاعران بزرگ معاصر و اخیر هم مانند زنده یاد استاد شهریار و بانو پروین اعتصامی و دیگر شاعران از این قبیل، این فرهنگ و اصالت شعری را در ادبیات سرزمین حفظ کرده و پاس داشته اند.
ما و فرهنگ ما متاسفانه به یک نو گرایی کشیده شده ایم که این مدرنسیم نبایستی به ادبیات و حتی موسیقی ما نفوذ کند، چرا که زمانی که ادبیات و موسیقی ما تحت تاثیر غرب و افکار غربی و تجدد گرایی قرار گرفت دیگر سخت می شود جوانان مان را با ادبیات و موسیقی سنتی و اصیل این سرزمین آشنا کرد ، چرا که فکر جوان ما به واسطه عدم پذیرش شناخت ادبیات وموسیقی و هنر اصیل ایرانی ، به بیراهه و انحطاط کشیده می شود و این باعث نوعی آنارشی و انقلاب فکری نامناسب با فرهنگ اصیل ما در شعر و ادبیات و موسیقی مملکت می شود؛ همچنان که می بینیم شده است.
در حقیقت، شعر اندیشه ای ست که تاریخی دیرینه دارد؛شعر کهن پارسی یا شعر کلاسیک پارسی ، قدمتی بیش از هزار سال دارد. این گونه شعر کاملاً موزون بوده و وزن آن بر پایهٔ ساختاری است که عروض (وزن شعر فارسی) نام دارد.
سایر اخبار این روزنامه
هوشنگ ابتهاج شاعر نامدار ایرانی در سن 94 سالگی درگذشت
شهر بدون «سایه»
« ابتکار» عوامل موثر بر تورم را بررسی کرد
فعلا خبری از افزایش تورم نیست
«ابتکار» تازهترین تحولات برجام را بررسی میکند
چرا در وین توافق نشد؟
در جریان بازدید رئیس قوه قضاییه از دادگستری دماوند تاکید شد
در ارفاق به محکومان افراط و تفریط نشود
آرین احمدی
چند سکانس از فیلم انتخاب رشته
بررسی اوضاع سفر گردشگران داخلی و خارجی در ایران
اصالت شعر در ادبیات کجاست؟!
بیسایه شدیم
برای ناخدای شعر معاصر استاد هوشنگ ابتهاج-سایه:
برای ناخدای شعر معاصر استاد هوشنگ ابتهاج-سایه: