حذف ادعاهای پادمانی مهم تر از توافق

هادی محمدی – سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشورمان روز دوشنبه در نشست خبری خود با رسانه های داخلی و خارجی تاکید کرد: «بدون حل و فصل شدن موضوعات پادمانی مورد اختلاف میان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی، سخن گفتن از توافق معنایی ندارد.» این اعلام موضع رسمی و علنی توسط بالاترین مقام اجرایی کشور و رئیس شورای عالی امنیت ملی که پرونده مذاکرات احیای برجام در آن جا راهبری می شود، نشان دهنده این واقعیت است که ایران بر سر این اختلاف هیچ کوتاهی و نرمشی نخواهد داشت و طرف مقابل اگر اراده ای برای رسیدن به توافق دارد باید راه حلی برای آن پیدا کند. اما نکته این جاست که این موضوع یعنی اختلافات پادمانی چه اهمیتی دارد که می تواند توافقی را که تا این حد به نهایی شدن نزدیک شده ، دچار خطر بن بست و شکست کند؟ قبل از پاسخ به این پرسش باید ابتدا اصل موضوع و این اختلافات را بررسی کنیم.
 
4 مکان ادعایی آژانس رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش خرداد 1401 خود به بیان ادعاهایی پرداخت که همان ها زمینه تصویب قطعنامه ای علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای حکام آژانس شد. همین مصوبه و همین اختلافات باعث شده تا امروز با گذشت یک سال و شش ماه از مذاکرات هسته ای احیای برجام، یکی از مهم ترین اختلافات موجود نام بگیرد. مشکل اصلی گزارش گروسی و ادعاهای او به پایه این ادعاها یعنی مدارک و اسناد جاسوسی شده توسط رژیم صهیونیستی برمی گردد که باعث شده هیچ اعتمادی به اعتبار چنین اسنادی نباشد ضمن این که اصولا این رژیم به عنوان تنها دولت دارنده سلاح اتمی در منطقه که به هیچ پروتکل نظارتی آژانس پایبند نیست صلاحیت چنین پرونده سازی هایی را نیز ندارد. در گزارش مدیرکل در باره چهار مکان در ایران ادعاهایی مطرح شده است.  این چهار مکان ادعایی آژانس که در باره آن ها بدون دلیل به این نتیجه رسیده که موضوع «روشن نشده» باقی مانده ، عبارت اند از: 1-  مریوان:منطق نام‌گذاری مکان 4 با عنوان «مریوان» توسط آژانس نامربوط و برای ایران ناشناخته است زیرا آژانس تا همین اواخر این مکان را با عنوان«آباده» نام‌گذاری کرده بود. علاوه بر این، آژانس موضوع مربوط به «مریوان»  را در گزارش خود در 2 دسامبر 2015 بسته بود. هرچند ادعاهای آژانس هیچ مبنای پادمانی و حتی پروتکل الحاقی ندارد اما جمهوری اسلامی ایران براساس حسن نیت خود، به صورت داوطلبانه اجازه دسترسی به آژانس داد و توضیحات کاملی را ارائه کرد اما به رغم این همکاری‌های گسترده، آژانس اطلاعات دریافتی از ایران را صرفاً با اتکای غیرموجه به برخی اسناد غیرمعتبر و ساختگی و نتیجه‌گیری جعلی و باطل مبتنی بر مفروضات نادرست مطابق با اسناد ادعایی مذکور درنظر گرفته است.  2- ورامین:آژانس در بند 22 گزارش خود به طور گمراه کننده‌ای بیان می‌کند که «آژانس اطلاعاتی در باره استفاده یا ذخیره‌سازی احتمالی مواد هسته‌ای  یا انجام فعالیت‌های مرتبط هسته‌ای، از جمله فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ای مرتبط با چرخه سوخت هسته‌ای در مکان 3 در ایران (مکان معروف به ورامین) دارد» که با شواهد معتبر پشتیبانی نمی‌شود. واقعیت این است که به دلیل تغییر کاربری و استفاده این مکان، تنها یک ساختمان در میان مجموعه ساختمان‌های موجود در سال 2004 تخریب و بازسازی شد. ضمن این که بازسازی یک ساختمان نمی‌تواند به عنوان فعالیت‌های پاک سازی تلقی شود. با این حال، ایران داوطلبانه به آژانس اجازه دسترسی داد. متأسفانه آژانس بار دیگر در این جا همه اسناد ساختگی و اطلاعات جعلی ارائه شده توسط رژیم اسرائیل را کاملاً معتبر در نظر می‌گیرد. 3- تورقوزآباد:آژانس ادعا می کند که «....تورقوز آباد..... با ذخیره‌سازی مواد و تجهیزات هسته‌ای مرتبط بوده است»، این ادعا مبتنی براطلاعات و اسناد معتبر نیست. محل مدنظر در واقع یک مکان صنعتی است که انواع انبارها را دربر می‌گیرد بنابراین هیچ مبنایی برای اظهار این مکان به آژانس (برای ایران) وجود نداشته است. با این حال به منظور همکاری‌های گسترده‌تر بر اساس حسن نیت ایران دسترسی به آژانس اعطا کرد. 4- جابر بن حیان:این مکان در نتیجه همکاری ایران مطابق با بند 7.6 گزارش آژانس بسته شده است. در  بند 7.4  گزارش آمده است: «اگرچه قادر به شناسایی این دیسک از بین دیسک‌های انبار شده در آزمایشگاه چند منظوره جابر بن حیان نبوده است، با این حال نمی‌تواند این موضوع را رد کند که دیسک ذوب شده، دوباره ریخته‌گری شده و اکنون بخشی از موجودی مواد هسته‌ای اظهار شده در آزمایشگاه چند منظوره جابر بن حیان است. با این حال، آژانس نتوانست مکان فعلی این دیسک را تأیید کند.» شایان ذکر است:« ادعای وجود مکان اظهار نشده دیگر حاوی اورانیوم به صورت دیسک فلزی براساس همان ادعاهای کاذب رژیم نامشروع صهیونیستی است. مایه تأسف است که آژانس مجدد یک موضوع بسته شده را که به سال‌های 2004-2003 برمی‌گردد براساس اطلاعات غیر معتبر باز می‌کند.» همکاری بالای ایران گواه شفافیت ایران است از 8آذر سال 1400 که مذاکرات احیای برجام در دولت جدید آغاز شد تا اسفند همان سال پیشرفت های خوبی در متن توافق به دست آمد و همزمان قرار شد برای بسته شدن یکی از موضوعات بزرگ اختلافی یعنی موضوعات پادمانی ، توافقی نیز بین ایران و آژانس بسته شود تا در یک زمان بندی مشخص و با احیای برجام آن پرونده نیز حل و فصل شود. قرار بود تا اجلاس خرداد 1401 آژانس این پرونده نیز بسته شود اما با کارشکنی های مدیرکل آژانس که ریشه در روابط گرم او با مقامات رژیم صهیونیستی داشت نه تنها این پرونده بسته نشد بلکه اثر منفی خود را بر توافق احیای برجام نیز گذاشت و حالا نه توافق نهایی محقق شده و نه اختلافات پادمانی میان ایران و آژانس حل و فصل شده است .اگرچه ایران هیچ تعهدی برای پاسخ به سوالات مطرح شده توسط آژانس براساس اسناد جعلی و غیرمعتبر ندارد، با این حال ایران به صورت داوطلبانه و بر مبنای همکاری، کلیه اطلاعات مورد نیاز، مدارک پشتیبان و دسترسی برای پاسخ به درخواست‌های آژانس را ارائه کرده و این سطح از همکاری، گواهی بر حسن نیت ایران برای شفاف‌سازی سوالات است و اگر ایران قصد همکاری با آژانس در باره سوالات را نداشت، می‌توانست از دادن دسترسی و ارائه اطلاعات و پشتیبانی خودداری کند. این اختلافات ظرفیت بر هم زدن توافق را دارد؟ به نظر نگارنده اختلافات پادمانی امروز بر سر سه مکان ادعایی آژانس از چنان اهمیتی برخوردار است که اگر ایران با باقی ماندن این ادعاها حتی قید توافق را بزند کار اشتباهی نکرده است. در واقع هدف از توافق احیای برجام رفع تحریم ها و فشارها بر ایران و عادی سازی تجارت و روابط اقتصادی ایران با دنیا بر اساس پاراگراف 29 برجام است در حالی که باقی ماندن ادعاهای آژانس آن هم به بهانه وجود ذرات غنی شده، می تواند همچون شمشیری بالای سر ایران باقی بماند و هرگاه هر دولتی از طرف های مقابل منافع خود را در ادامه توافق نبیند، این بار بدون خروج از برجام، با استفاده از بند 36و 37 سازوکار حل اختلافات برجام، قطعنامه های شش گانه گذشته و تحریم های شورای امنیت را برگرداند یا حداقل با بردن این ادعاها به شورای حکام و گرفتن قطعنامه های پیاپی و در نتیجه ارسال به شورای امنیت، از راه دیگری عرصه را بر ایران تنگ کند. این وضعیت نه تنها خطر بازگشت تحریم ها را بر سر ایران حفظ می کند بلکه باز ماندن این پرونده ها پیامی برای شرکت ها و بنگاه های اقتصادی خارجی است تا در ارتباط اقتصادی با ایران احتیاط زیادی داشته باشند و حتی ریسک چنین تعامل تجاری با ایران را قبول نکنند.این دقت و پافشاری ایران در هنگام تصویب و اجرای برجام در دولت قبل نیز وجود داشت. آن زمان ایران شرط اجرای برجام را پایان دادن به پرونده PMD اعلام کرده بود و طبق بند 14 برجام، « ایران «نقشه راه برای رفع ابهام از مسائل مورد اختلاف حال و گذشته» مورد توافق با آژانس را کاملا اجرا خواهد کرد. اجرای کامل فعالیت هایی که ایران بر اساس این نقشه راه برعهده می‌گیرد تا 15 اکتبر 2015 تکمیل خواهد شد و متعاقبا مدیرکل تا 15 دسامبر 2015 ارزیابی نهایی خود درباره حل و فصل تمامی مسائل اختلافی باقی مانده گذشته و حال را به شورای حکام ارائه خواهد کرد و کشورهای 5+1 به عنوان اعضای شورای حکام قطعنامه‌ای را برای اتخاذ اقدامات لازم، با هدف بسته شدن این موضوع، به شورای حکام ارائه خواهند کرد.» این اتفاق در 24 آذر 1394 افتاد و پس از بسته شدن پروندهPMD ، ایران برخی از مهم ترین تعهدات خود در چارچوب برجام را که به لحاظ بازگشت پذیری زمان بر و سخت تر بود،عملیاتی کرد. ایران در 8دی 1400( دو هفته پس از بسته شدن PMD)، بیش از 10 تن مواد غنی شده بالای 3.67 درصد تا سقف 300 کیلوی خود را به خارج از کشور و روسیه انتقال داد (پاراگراف 5 و 7 برجام ) و در ازای آن 140 تن اورانیوم طبیعی به صورت کیک زرد دریافت کرد. همچنین ایران در 21 دی ماه 1394(یک ماه بعد از بسته شدن PMD و یک هفته قبل از اجرای برجام ) کالندریای قلب راکتور آب سنگین اراک را از محفظه راکتور خارج کرد و در استوانه های خالی آن سیمان ریخت (پاراگراف 3 پیوست یک برجام )، در شرایط فعلی هم در صورت پیدا کردن راه حل پایان دادن به این ادعاها حتما اقدامات اصلی ایران پس از بسته شدن پرونده های اخیر خواهد بود چنان چه یک مقام نزدیک به مذاکرات هسته ای به من گفت که  در صورت رسیدن به توافق نهایی، کار رقیق سازی یا انتقال مواد غنی شده ایران پس از بسته شدن پرونده های ادعایی آژانس عملیاتی می شود. 3 شرط پادمانی برای امضای توافق در این که وظیفه اصلی آژانس بین المللی انرژی اتمی پیدا کردن منشأ و مقصد مواد غنی شده است شکی نیست و ایران نخواسته آژانس از این ماموریت خود دست بردارد، ایران انتظار هم ندارد در آینده پس از توافق، آژانس چنین ماموریتی را حتی در باره ایران انجام ندهد اما به نظر می رسد بدون تحقق سه شرط مهم  توافق فایده چندانی نداشته باشد. اول این که این سه پرونده باید تا قبل از باز اجرای برجام بسته شوند، دوم این که پس از روز توافق، بر اساس منابع و اسناد ادعایی رژیم صهیونیستی که بزرگ ترین دشمن جمهوری اسلامی محسوب می شود پرونده جدیدی باز نشود و سوم این که هیچ پرونده و ادعایی همچنان که در توافق پاییز 1399 با ایران نگاشته شد، به زمان قبل از امضای توافق نهایی ارتباط نداشته باشد. بدون حل این سه پرونده و قبول این شرایط توسط آژانس و در واقع طرف های اروپایی و آمریکا، امضای توافق احیای برجام به مصلحت نیست و توافقی ناپایدار و نامتوازن به نفع آن ها و به ضرر ایران خواهیم داشت.