فشار بر پلیس در شدت گرفتن جرائم

شهادت یکی دیگر از مأموران پلیس تهران آن هم سه روز پس از شهادت یکی از مأموران پلیس در شهرستان دامغان، بر نگرانی‌های موجود نسبت به کاهش امنیت در جامعه افزوده‌است. ساعت ۱۲ ظهر روز جمعه، ۱۱ شهریور استوار دوم محمدجواد رحیمی از مأموران حفاظت بیمارستان ولایت دامغان متوجه شد مردی در حال فرار از بیمارستان است. آن مرد وقتی مأمور پلیس را مقابل خود دید با وی درگیر شد. در جریان درگیری بود که او موفق شد به اسلحه پلیس دست پیدا کند. لحظاتی بعد وقتی صدای دو گلوله در فضا پیچید، این مأمور پلیس بود که نقش بر زمین شد و متهم از محل فرار کرد. همزمان با شهادت مأمور پلیس، مشخص شد متهم ۳۹ ساله از مصرف‌کنندگان مواد‌مخدر بود که ساعت ۹ صبح همان روز بعد از درگیری با خانواده‌اش به قصد خودکشی خود را به پشت‌بام خانه رساند، اما با کمک اورژانس اجتماعی کنترل و برای درمان به بیمارستان منتقل شد. او که از اختلال روانی رنج می‌برد، حاضر به پذیرش درمان نشد و هنگام فرار حادثه را رقم زد.
ساعت ۵:۳۰ صبح روز گذشته هم استوار امیر کیوانلو و همکارش برای بازداشت دو سارق، خود را به محل که خانه‌ای حوالی میدان سپاه بود، رسانده بودند که با ضربه چاقوی یکی از سارقان به شهادت رسید. شهادت مأموران پلیس در جریان تأمین امنیت جامعه امری اجتناب‌ناپذیر است که هر لحظه امکان بروز دارد، اما زمانی که فاصله بین این اتفاق‌ها کاهش پیدا می‌کند، مشخص می‌شود موازنه‌ای مهم در تأمین امنیت جابه‌جا شده‌است که باید به درستی مورد توجه قرار گیرد. امکان بروز این حوادث در چند سال گذشته و همزمان با افزایش سرسام‌آور قیمت کالا‌ها شدت بیشتری گرفته‌است که در جریان آن بسیاری از مأموران پلیس در جریان تأمین امنیت یا به شهادت می‌رسند یا دچار جراحت می‌شوند. به پیوست این گرانی‌ها، جمعیت آماری سارقان هم رشدی چشمگیر داشته است و هر روز هم که می‌گذرد بر آمار جامعه مجرمان اضافه می‌شود. افزایش قیمت کالاها، افزایش نرخ بیکاری را منجر و گرایش بسیاری از نیروی کار به ارتکاب جرائم را سبب شده‌است. این افزایش در حالی با شتاب در حال حرکت است که کیفیت عوامل برخورد با جرائم که پلیس در صف اول آن قرار دارد یا ثابت مانده یا تحلیل رفته‌است، بنابراین بدیهی است پلیس در مواجهه با جرائمی که با شدت در حال وقوع است، قدرت تاب‌آوری لازم را ندارد و به این شیوه دچار خسارت می‌شود. برای جامعه خسران زیادی است که مأمورانش توان یا مهارت استفاده از سلاحی را که برای تأمین امنیت حمل می‌کنند، نداشته باشند و در مواجهه با مجرمانی که شاید مهارت استفاده از سلاح را هم ندارند یا خلع سلاح شوند یا ناجوانمردانه به ضرب گلوله یا دشنه جان خود را از دست بدهند. نیروی انسانی آموزش‌دیده و همراه داشتن تجهیزات نوین و پشتیبانی به موقع از عملیاتی که در حال انجام است، بدیهی‌ترین امکانات برای مواجهه و مقابله با جرائم هستند؛ جرائمی که هر روز بر شدت و پیچیدگی آن اضافه می‌شود از همین‌رو پلیس باید در مواجهه با گستره جرائمی که مدام در حال بروز است مورد حمایت عملی قرار گیرد.