بریتانیا در سراشیبی بازگشت به اتحادیه اروپا

احتمال تغییر در نظام سیاسی بریتانیا؛ نزدیک به صفر آرمان امروزرضا پورحسين: اليزابت دوم، ملکه بريتانيا روز پنجشنبه در سن 96 سالگي درگذشت. کاخ باکينگهام اعلام کرد که اليزابت دوم بعد از ظهر پنجشنبه هشتم سپتامبر در قلعه بلمورال در اسکاتلند چشم از جهان فروبست. چارلز، فرزند ارشد اليزابت دوم به دنبال مرگ او پادشاه بريتانيا است. پرچم‌ هاي کاخ باکينگهام به دنبال درگذشت ملکه بريتانيا به حالت نيمه افراشته درآمد. هزاران نفر نيز در برابر کاخ باکينگهام در لندن تجمع کردند. بنا به اعلام دربار بريتانيا جانشين ملکه اليزابت با عنوان چارلز سوم شناخته خواهد شد. ليز تراس، نخست‌وزير جديد بريتانيا به دنبال اعلام خبر درگذشت ملکه اليزابت با چارلز سوم، شاه بريتانيا و خانواده سلطنتي ابراز همدردي کرد. او سخنانش را با خدا شاه را حفظ کند به پايان برد. در اين ميان همزمان شدن تغيير نخست وزير و شاه بريتانيا سبب شده تا برخي بر اين باور باشند که تحولاتي چشمگير در حوزه سياسي بريتانيا در آينده رخ خواهد داد که شايد يکي از آن ها قرار گرفتن در مسير بازگشت به اتحاديه اروپا باشد. در راستاي بررسي تحولات بريتانيا پس از درگذشت ملکه اليزابت، آرمان امروز گفت و گويي با سيدجلال ساداتيان، سفير پيشين ايران در بريتانيا داشته است که در ادامه مي خوانيد.
سياست هاي بريتانيا پس از ملکه اليزابت چه تغييراتي مي کند؟
در بريتانيا، دربار سلطنت مي کند و نه حکومت زيرا در اين کشور احزاب به قدري قدرتمند شده اند که در فرآيند سياسي خودشان تصميم گيري ها صورت مي گيرد و غالبا نيز شاه آن را ابلاغ مي کند تا اجرايي شود. اين به معني اين نيست که شاه يا ملکه در بريتانيا قدرتي ندارد بلکه به اين معني است که احزاب در بريتانيا به قدري قدرتمند شده اند که مي توانند تاثيرگذار باشند. در 70 سال گذشته نيز ملکه اليزابت به شکلي همراه احزاب بوده و کم تر شاهد اختلاف در اين عرصه بوده ايم. عرصه سياسي بريتانيا معمولا بيشتر در اختياز حزب محافظه کار بوده که مواضعي نزديک به ملکه داشته است. بر همين اساس اگر تغييري در عرصه سياسي بريتانيا رخ دهد بيشتر منشا آن ليز تراس خواهد بود که کابينه را اتنتخاب مي کند. بايد توجه داشت که در مساله مهمي نظير خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا ملکه نقشي نداشت و امروز نيز اگر بخواهند به اتحاديه اروپا بازگردند، منشا اين تصميم ليز تراس يا اکثريت پارلمان خواهد بود. آن چه که شايد در اين ميان مهم باشد، همزماني تغيير در دولت و سلطنت است. در اين حجم تغييرات بيشترين نقش را دولت بريتانيا خواهد داشت و پيرپسر ملکه اليزابت خيلي نمي تواند نقش آفريني زيادي داشته باشد.
ساختار سياسي بريتانيا ممکن است در چنين حالتي تغيير کند؟


امروز اشخاصي در عرصه سياسي بريتانيا حضور دارند که مخالف سلطنت در بريتانيا هستند و مي خواهند جمهوري بر اين کشور حاکم شود و سيستم پارلماني را به اين شکل بر نمي تابند و ممکن است در آينده نيز موفق شوند که ساختار سياسي در بريتانيا را تغيير دهند اما در حال حاضر امکان اين که نظام سياسي در بريتانيا تغيير کند نزديک به صفر است. احتمال تغيير در ساختار سياسي بريتانيا بسيار کم است و طرفداران جمهوريت در اين کشور توان آن را ندارند که شکل نظام سياسي را تغيير دهند. حتي حاميان اجتماعي لازم براي اين افراد در بريتانيا نيز وجود ندارد و به همين علت در کوتاه مدت بعيد به نظر مي رسد اتفاقي در اين عرصه رخ دهد.
مساله اسکاتلند و خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا در دوران جديد به چه سمتي مي رود؟
اسکاتلند به علت اين که دولت از اتحاديه اروپا خارج شده است، با سران بريتانيا دچار مشکل شد. مخالفت اصلي اسکاتلند با برگزيت بود اما بوريس جانسون با سياستي که داشت توانست نظر پارلمان را جلب کند و برگزيت را اجرايي کرد. اين امر سبب نشد تا نظر اسکاتلندي ها تغيير کند و ان ها همين امروز نيز تلاش مي کنند تا بار ديگر بريتانيا به اتحاديه اروپا بازگردد و شرايط سياسي در بريتانيا به شکلي است که شايد بزودي اين اتفاق نيز رقم بخورد. در اين ميان ممکن است مساله اي مطرح نشود اما بريتانيا گام هايي در مسير پيوستن مجدد به اتحاديه اروپا بردارد. بايد صبر کرد و منتظر ماند زيرا انتقاد اصلي به بوريس جانسون، اجرايي کردن برگزيت بود. پس از انتخاب ليز تراس به عنوان نخست‌وزير جديد بريتانيا از سوي حزب محافظه‌کاران اين کشور، نظرسنجي‌هايي انجام شده که نشان مي‌دهد افکار عمومي اين کشور چندان به شعارها و توان او به عنوان نخست‌وزير بريتانيا اعتماد ندارند. آنها معتقدند که ليز تراس نمي‌ تواند اقتصاد اين کشور و شعارهايي که داده را به سر منزل مقصود برساند اما به هر ترتيب او حالا نخست‌وزير بريتانيا به حساب مي‌آيد. در شرايط کنوني شاهد آن هستيم که بوريس جانسون در حالي از نخست‌وزيري کنار رفت که کشورش را از جمع دولت‌ هاي اتحاديه اروپا خارج کرد و همين مساله باعث شده تا مشکلات زيادي براي لندن به وجود بيايد. حزب محافظه‌کار بريتانيا به دنبال آن بود که خودش را از يک مشکل کلي به نام انتخاب نخست‌وزير نجات دهد و در نهايت باعث شد تا ليز تراس به عنوان گرداننده دولت اين کشور انتخاب شود. ليز تراس که حالا به عنوان نخست‌وزير بريتانيا مشغول به کار شده قطعاً موضع متعادل‌تري نسبت به جانسون عليه روسيه و پرونده اوکراين خواهد داشت. حال بايد ديد که او مي‌خواهد در داخل چگونه مردمش را با شعارهاي اقتصادي اقناع کند و اساسا مي‌خواهد در خارج از اين کشور چگونه ظاهر شود. بايد توجه داشت که انتخاب وزير امور خارجه به عنوان نخست وزير يک سنت در سياست انگلستان محسوب مي شود.نه در همه دوران ولي موارد زيادي اتفاق افتاده که وزير خارجه جايگزين نخست وزير شده است.يکي از علل انتخاب ليز تراس بازگشت انگلستان به اتحاديه اروپا است.دومين مسئله جنگ اوکراين است که باعث افزايش قيمت انرژي در جهان شده است.نکته سوم شرايط ويژه خاورميانه است که حزب محافظه کار با انتخاب ليز تراس سعي دارد تاثير گذاري خود را در منطقه افزايش دهد.