دولت سیزدهم و شرطی نکردن مذاکرات

محسن پاك آئین
قدرت های بزرگ از جمله آمریکا برای دستیابی به اهداف خود معمولا از اهرم های فشار مختلف علیه کشورها استفاده می کنند. برای مثال کشوری را به بهانه ای ساختگی تحریم کرده یا مورد تجاوز نظامی قرار می دهند و بعد برای رفع این فشار، شرط می گذارند. مثلاً می گویند شرط ما این است که توانایی هسته ای خود را محدود کنید یا توانمندی های دفاعی خود را کاهش دهید. این شرط‌ها در مواقعی بسیار خطرناک و حتی ناقض تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشورها می تواند باشد. برای مثال آمریکا و اروپا پس از تحریم لیبی از معمر قذافی رهبراین کشور خواستند که برای رفع تحریم ها، توانایی نظامی خود را از بین ببرد. آمریکا و اروپا پس از تمکین قذافی به خواسته آنها، به بهانه فقدان دموکراسی در لیبی به این کشوری که خلع سلاح شده بود، حمله کرده و از آن ویرانه ای ساختند. کشورهای افغانستان،عراق،یمن،سوریه،سومالی و...نمونه های دیگری از اجرای سیاست اعمال فشار و سپس مشروط کردن رفع این فشارها در صورت تامین منافع آمریکا است.در رابطه با ایران نیز رویکرد آمریکا با کمک سه کشور اروپائی، تبدیل برجام به وسیله‌ای برای اعمال فشار به ایران برای تحقق اهداف خود بوده و هست. دولت سیزدهم با عدم انفعال در برابر دشمن و وابسته نکردن اقتصاد کشور به برجام، دو رویکرد سازنده را اتخاذ کرد. رویکرد اول، تلاش برای خنثی سازی تحریم ها از طریق اتکا به منابع داخلی برای مقاوم سازی اقتصاد و همچنین تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه با کشورهای دوست و بخصوص همسایگان دور و نزدیک بود. در رویکرد دوم، تداوم مذاکرات برجامی برای لغو تحریم های ظالمانه و دستیابی به یک توافق خوب با پرهیز از تعجیل واستفاده از تاکتیک های هوشمندانه در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرار گرفت. در واقع دولت سیزدهم با بهره گیری از تجربیات قبلی به فراست دریافت که گره زدن حلّ مسائل اقتصادی کشور به مذاکرات وین یا منوط کردن مسائل گوناگون کشور به امری که در اختیار ایران نیست، خطای بزرگی است. برای مثال در مقاطعی، دولت و مجلس به دلیل نامشخص بودن نتیجه قطعی مذاکرات نمی توانستند درمورد شاخص ها و درآمدها و هزینه های بودجه و چگونگی تغییر شرایط اقتصادی و معیشتی مردم به تصمیم مشخصی برسند. در این دوره با وابسته نکردن تنظیم بودجه به مذاکرات هسته ای، دولت و مجلس موفق شدند لایحه بودجه را با رویکردی واقع بینانه و قابل اجرا تنظیم نمایند. امروز بسیاری از تولیدکنندگان کشور که معمولا منتظر نتیجه مذاکرات بودند با اتکا به توانائی ها و تجربیات خود، مسیر بازاریابی، شراکت و مدیریت تحریم برای تبادل ارز را شناخته و با بازمهندسی فضای کسب‌وکار در افزایش صادرات غیرنفتی سهیم شده اند. دسترسی بیش‌ تر به درآمدهای ارزی از مسیر فروش نفت و اقلام غیرنفتی،،عرضه ارز نیمایی به میزان کافی در بانک ها، استفاده از پول های ملی در تعاملات اقتصادی با همسایگان و افزایش قابلیت های صادراتی بخصوص در بازارهای همسایه، از نتایج عدم وابستگی اقتصاد به مذاکرات است. شاخص های اقتصادی نشان می دهد که عدم وابسته سازی اقتصاد کشور و سفره مردم به برجام، حمایت از تولید و تلاش برای رفع موانع آن، راه اندازی کارخانه های غیرفعال و تکمیل پروژه های نیمه تمام و رونق تولید، موجب اشتغال نیز شده است. اتخاذ تدابیر لازم برای فروش نفت و افزایش روز افزون تقاضا از سوی کشورهای صنعتی برای خرید و ذخیره سازی نفت به دلیل بحران اوکراین، فرصت های جدیدی برای اقتصاد ایران خلق کرده است. امروز طبق آمار رسمی اوپک، میزان تولید نفت ایران در ماه آوریل (فروردین و اردیبهشت‌ماه) ۲.۵۶۴ میلیون بشکه در روز بوده که نسبت به سه ماه نخست سال ۲۰۲۲ به میزان ۳۶ هزار بشکه در روز افزایش داشته است. صادرات نفت و میعانات گازی ایران در سال ۱۴۰۱ بیش از یک میلیون بشکه در روز است که درآمدهای آن به طور کامل وصول می‌شود. در مجموع صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران به بیش از یک میلیون بشکه در روز می‌رسد. به نقل از آقای جواد اوجی وزیر نفت، تمامی درآمدهای نفتی در تاریخ مشخص آن وصول شده است. ۸۰ درصد از درآمدهای نفتی را به صورت نقدی دریافت کرده‌ایم و مابقی نیز با دارو و کالاهای اساسی تهاتر شده است. در مجموع شناخت اقتصاد ایران با ۸۰ میلیون جمعیت وهمچنین هم‌جواری با بازار ۶۰۰ میلیونی منطقه، می تواند موجب استفاده از یک ظرفیت بسیار بالا برای اقتصاد کشوردر سطح منطقه و جهان باشد. موضوعی که در دستورکار دولت سیزدهم قرار دارد. در کنار عدم وابستگی اقتصاد ایران به برجام، منطق ایران برای عدم مذاکره مستقیم با آمریکا نیز درست و مبتنی بر شناخت دشمن است. امروز خوش بین ترین افراد نیز دریافته اند که عامل اصلی برای بی نتیجه ماندن مذاکرات، کارشکنی های آمریکا بوده است. در شرایط فعلی که جمهوری اسلامی ایران بطور سازنده و با انعطاف به دنبال نتیجه بخش بودن مذاکرات است شاهد این هستیم که آمریکا با طرح مسائل واهی و با استناد به اطلاعات غلط صهیونیستها، به دنبال ایجاد خلل در مذاکرات است. طبیعتا انجام مذاکراه مستقیم با کشوری که پیشرفت اقتصادی ایران را برنمی تابد، نتیجه ای جز طولانی شدن، پیچیده شدن و کم اثر شدن مذاکرات نخواهد داشت.