حراج اعتبار «نیویورک تایمز» پیش پای براندازان

میزبانی رهبر انقلاب از هیئت‌های دانشجویی در صبح روز اربعین، از یک منظر دیداری خاص محسوب می‌شد. از همان چهار‌شنبه شب که خبر آمد هیئت‌های دانشجویی روز اربعین در حسینیه امام خمینی و با حضور رهبری عزاداری خواهند کرد، ذهن‌ها سریع به سمت شایعاتی رفت که طی ۱۰ روز گذشته در مورد وضعیت جسمی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای منتشر شده بود؛ شایعاتی که البته قابل تأمل و توجه نبودند و اکانت‌های منافقین و نیز سلطنت‌طلب‌ها بر آن می‌دمیدند.
از چهار‌شنبه شب که پیش‌خبر دیدار اربعین منتشر شد، موج این دروغ‌های توئیتری خوابید و حتی دارودسته رجوی هم تلاش کردند اعتبار کذایی خود را بیش‌تر آتش نزنند. برخی براندازان سطح بالاتر از آلبانی‌نشین‌های رجوی، همچون تحلیل‌گران رسانه‌های ضدایرانی فارسی زبان، تلاش کردند از سر بر‌ملا شدن دروغ این قصه‌سازی‌ها، ژست همه فهمی بگیرند و حالا که معمای خودساخته حل شده، به همفکران برانداز خود بگویند که فریب خوردید و در تله امنیتی گرفتار شده‌اید.
حال آنکه تله‌ای در کار نبود، کسی با براندازان کاری نداشت و خودشان شایعه‌ساز دروغ شدند. حتی در طول چندین روزی که در توئیتر از دروغ خود شاد بودند، خبر دیدار رهبر معظم انقلاب با ورزشکاران، در صفحات مجازی افراد حاضر در دیدار منتشر شد، اما نخواستند باور کنند و گفتند فیلم و عکسی از آن بیرون نیامده است. در حالی که آن دیدار، مربوط به کنگره بزرگداشت شهدای ورزشکار بود و طبق روال این مدل دیدارها، خبر رسمی و عکس و فیلم‌های آن همزمان با کنگره مربوطه منتشر خواهد شد.
درست در روز‌هایی که براندازان متوجه بی اثری دروغ‌پردازی‌هایشان در مورد وضعیت جسمی رهبری شدند و فتیله دروغ را پایین کشیدند، نیویورک‌تایمز روزنامه معروف امریکایی با گزارشی از خبرنگار فارسی زبان خود به میدان آمد و یک شب قبل از دیدار اربعینی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نوشت که چهار نفر از افراد مطلع در مورد وضعیت سلامتی و جسمی آیت‌الله خامنه‌ای گفته‌اند که در بستر و مشغول استراحت و تحت نظارت تیم پزشکی است. در گزارش نیویورک‌تایمز بدون اشاره به نوشته‌های ورزشکاران در صفحات شخصی خود از دیدار با رهبری، ادعا شد که رهبر ایران بیماری شدیدی داشته و به همین دلیل دیدار‌های خود را در هفته گذشته لغو کرده است.


نفوذ فارسی‌زبانان در رسانه‌های غربی این رسانه‌ها را تبدیل به ابزار‌هایی سخیف برای نوشتن علیه جمهوری اسلامی ایران کرده است. خبرنگارانی که نگاه‌شان به وضعیت جمهوری اسلامی و وضعیت ایران نه برخاسته از گزاره‌های خبری دقیق و تحلیل‌های عمیق، بلکه نتیجه رؤیا‌ها و آرزو‌های خود است و می‌توانند در این مسیر، از یک رسانه معتبر هم چیزی در حد «من و تو» و «اینترنشنال» بسازند و خوشحال باشند که تیتری علیه ایران زده‌اند، حال اینکه آن تیتر درست است یا غلط، اهمیتی ندارد!
شاید این رسوایی برای نیویورک، تجربه‌ای باشد تا عنان خروجی خود را دست احساسات براندازانه اپوزیسیون ایرانی ندهد و برای اعتبار خودش شأنی قائل باشد. وگرنه که این حراجی برای نیویورک‌تایمز آورده‌ای جز تنزل به سطح بی‌بی‌سی فارسی و اینترنشنال و من و تو و باقی این جماعت نخواهد داشت.