تلاش عربستان در عراق بی نتیجه ماند

تکنوکرات ها در عراق به قدرت رسیدند آرمان امروز|پورحسين: نخستين دور انتخابات رياست‌جمهوري در پارلمان عراق، به شکلي پيش رفت که عبداللطيف رشيد، از حزب اتحاديه ميهني کردستان عراق موفق به کسب 157 رأي و برهم صالح 99 رأي شدند که هيچکدام نتوانستند اکثريت لازم را بدست آورند و به اين ترتيب انتخابات به دور دوم کشيده شد. بر اساس قانون اساسي عراق يک نامزد براي رئيس جمهور شدن بايد 220 راي به دست بياورد در غير اين صورت انتخابات به دور دوم کشيده مي‌شود و پس از آن 165 رأي ملاک انتخاب رئيس جمهور خواهد بود. عبداللطيف رشيد بعد از دو دور راي گيري در پارلمان عراق به عنوان رئيس جمهوري عراق انتخاب شد. در مرحله دوم راي‌گيري براي انتخاب رئيس جمهور عراق 269 نماينده حضور داشتند که عبداللطيف رشيد 162 راي و برهم صالح 99 راي کسب کرد. تعداد برگه هاي باطله نيز 8 راي اعلام شده است‌. عبداللطيف رشيد،  74 ساله وزير منابع آب عراق در دولت نوري المالکي قبلاً سخنگوي حزب اتحاديه ميهني کردستان در لندن بود. رشيد، باجناق جلال طالباني، رئيس‌جمهور پيشين عراق و از رهبران حزب اتحاديه ميهني هم است. بر اساس ماده 65 قانون اساسي، رئيس جمهور، رئيس کشور و نماد وحدت ملي و حاکميت کشور است و براي تضمين پايبندي به قانون اساسي و حفظ استقلال عراق، حاکميت وحدت و تماميت ارضي آن براساس احکام قانون اساسي تلاش و توجه جدي به خرج خواهد داد. پس از اين انتخاب و بعد از آن که عبداللطيف رشيد توانست آراي نمايندگان را براي تصدي پست رياست جمهوري عراق کسب کند، وي محمد شياع السوداني را مامور به تشکيل کابينه عراق کرد. اين در حالي است که جريان صدر به شدت با نامزدي السوداني براي تصدي پست نخست وزيري مخالف بود. چارچوب هماهنگي گروه‌هاي شيعه عراق بارها بر اينکه السوداني تنها نامزد اين چارچوب براي تصدي پست نخست وزيري است، تاکيد کرده بود. در راستاي بررسي تحولات سياسي عراق، آرمان امروز گفت و گويي با حسن بهشتي پور، تحليلگر ارشد مسائل بين الملل داشته است که در ادامه مي خوانيد.
ارزيابي شما از انتخاب عبداللطيف رشيد به عنوان رئيس جمهوري عراق چيست؟
انتخاب رئيس جمهوري جديد عراق در سايه تفاهم صورت گرفته است و تا حدود 90 درصد  مشکلات سياسي در عراق حل شده است. اجماعي که کردها در عراق صورت دادند سبب شد تا عبداللطيف رشيد در عراق به قدرت برسد. اين بار نوبت اتحاد ميهني کردستان بود که گزينه خود را به رياست جمهوري برساند و به هر شکلي بود بر روي اين گزينه اجماع شد. اين راي چه مصلحتي و يا با هر هدف ديگري داده شده است، حاصل يک اجماع و تفاهم است. شرايط در عراق به گونه اي بود که برهم صالح کنار زده شد. عبداللطيف رشيد نيز السوداني را براي تشکيل کابينه معرفي کرده که از حزب الدعوه است و شخصي تکنوکرات بوده برخلاف مصطفي الکاظمي که امنيتي بود. نکته مهم امروز اين است که آيا السوداني مي تواند کابينه تشکيل دهد يا خير. هنوز مشخص نيست که السوداني مي تواند دولتي پايدار تشکيل دهد يا خير زيرا عرصه سياسي عراق پرتنش است و مشخصا کار براي او سخت خواهد بود. عراق پس از يک سال موفق شد تا رئيس جمهوري جديد به خود ببيند. يک گره سياسي در عرصه سياسي عراق بوجود آمده بود که خوشبختانه اين گره باز شد و مشخصا به نفع ايران خواهد بود زيرا همسايه باثبات بهترين نعمت است.
تاثير کشورهاي پيراموني بر انتخابات عراق تا چه ميزان بود؟


بايد توجه داشت که رئيس جمهوري در عراق يک مقام تشريفاتي است و نظارت عالي بر ارگان ها دارد و هماهنگي ميان قوا ايجاد مي کند. بر همين اساس انتخاب السوداني از اهميت بيشتري برخوردار است که مشخصا امروز گزينه عربستان و امارات براي به قدرت رسيدن نيست. از سوي ديگر بايد توجه داشت اين که گفته مي شود عربستان و امارات يک ميليارد دلار در انتخابات عراق هزينه کرده اند نيز اغراق آميز است. در عراق پول در روند انتخابات تاثيرگذار است و حتما عربستان و امارات نيز تلاش کرده اند که در انتخابات تاثيرگذار باشند اما نقش آن ها نظير کاتاليزور است و عاملي تسريع کننده براي به قدرت رسيدن گزينه خودشان بوده است. واقعيت اين است که هرگاه جريان صدر يا هر جريان ديگري در عراق راي مي آورند، در واقع نيز در ميان مردم مقبوليت دارند و مي توان بازتاب آن را در جامعه عراق مشاهد کرد و اين گونه نيست که مردم عراق را با پول خريده باشند بلکه پول کشورهاي عربي کمک کرد تا سازماندهي در انتخابات سريع تر و منظم تر صورت گيرد. نفوذ جريان ها در جامعه عراق پولي نيست بلکه شکل گيري سيستم با اين سرمايه گذاري ها صورت مي گيرد. با اين وجود اين واقعيت وجود دارد که در عراق تقسيم پست هاي سازماني نيز بعضا با پول صورت مي گيرد و حتي بعضا برخي وزرا نيز با پول بر سر کار آمده اند. پارلمان عراق انعکاس دهنده گرايشات جامعه عراق است و اين نمايندگان از کشورهاي ديگر وارد نشده اند. خاورميانه از سال 2011 که تحولات مربوط به بهار عربي اتفاق افتاد، در حال پوست‌اندازي براي رفتن به سمت يک خاورميانه‌ي جديد است. البته نه به آن معناي مدنظر امريکايي‌ ها که طراحي کرده بودند. چون مي ‌گفتند کل اين بهار عربي دستپخت آمريکايي‌ها است. بايد توجه داشته باشيم که با يک سفر سياست‌ها نمي‌توانند دگرگون شوند. سفرهاي زيادي انجام شده است، قبلا هم بوده و بعدا هم خواهد بود. در عربستان سعودي يک بخش حاکميت مربوط به آل شيخ است که اينها مجموعا در فرهنگ و رسانه عربستان مسلط هستند؛ بخش ديگر حکومت آل سعود هستند که اينها در سياست و امنيت عربستان حاکم هستند و اين دو از 1923 با حمايت انگليسي‌ها توانستند دولت عربستان سعودي را در سرتاسر عربستان ايجاد کنند. آن ها همواره تلاش مي کنند تا نقشه خود را در خاورميانه عملي کنند و بر همين اساس در کشورهاي همسايه نفوذ مي کنند تا اثرگذار باشند.