آیا فکر تکفیری در عراق پایدار خواهد ماند؟

سید رضا قزوینی غرابی-موصل دومین شهر بزرگ عراق از چنگال تروریست های داعشی رهایی یافت.پس از آن نیز بدون تردید شهرهای معدود باقیمانده آزاد خواهند شد. این موضوع می تواندبه معنای پایان داعش نظامی در عراق  باشد اما آیا فکر تکفیری در این کشور پایدار باقی خواهد ماند؟پس از پاکسازی موصل و آزادسازی دیگر شهرهای عراق احتمال قوی می رود که این گروه تروریستی حملات پراکنده اما قدرتمندی را در نقاط مختلف این کشور به ویژه اطراف پایتخت یا مناطق آزاد شده انجام دهد اما باید در نظر داشت که رشد یا ضعف گروه های تکفیری و ظهور مجدد آنها در عراق تابع چند عامل است: قدرت دولت در جلب اعتماد مردم اهل سنت مناطق مختلف عراق به ویژه مناطق آسیب دیده، برطرف کردن احساس به حاشیه رانده شدن اهل سنت ولو این که این احساس واقعی نباشد، مناسبات سیاسی عراق و عربستان و بهبود یا سرد ماندن آن، جذب حداکثری مخالفان سیاسی و مصالحه عمومی، تعامل با حزب بعث که همچنان به فعالیت های تخریبی خود ادامه می دهند و بخش عمده ای از ساختار رهبری داعش را شکل می دهند، سلاح بر جای مانده در دست مردم و گروه های مسلح، همگرایی احزاب و جریان های سیاسی عراق یا افتراق آنان. این عوامل نقش مؤثری در ظهور یا ضعف گروه های تروریستی پس از داعش در عراق دارند. نباید فراموش کرد که با نابودی داعش نظامی، گروه های محلی جهادی که در سال 2014 به آن پیوستند یا برخی از آنها از ترس تصفیه شدن، مخفی شدند، عوامل بالقوه تهدید آمیزی هستند که می توانند در زمان مقتضی به ایجاد مشکلات امنیتی جدید برای عراق منجر شوند. بنابراین عوامل مورد اشاره و چگونگی تعامل دولت با آنها، به ویژه دولتی که در نتیجه انتخابات پارلمانی سال آینده بر سرکار خواهد آمد بسیار مهم و حائز اهمیت است. در هر صورت شناخت بهتر گروه های تکفیری و تروریستی در عراق و شناخت گونه های آنان، نیاز جدی به شناخت ریشه های سلفیه در تاریخ عراق، به ویژه عراق معاصر دارد.برخی از نویسندگان عراقی تلاش کرده اند تا نشان دهند عراق دو سده اخیر کشوری تأثیر گذار و محور در جریان فکری سلفیه بوده است اما شواهد تاریخی نشان می دهد که این کشور تنها تولید گر شخصیت ها و در مرحله بعدی مجموعه های غیر مؤثر در سلفیه به ویژه در مرحله تولید فکر و نظریه پردازی بوده است.علاوه بر این نباید فراموش کرد اهل سنت عراق بیشتر حنفی و شافعی هستند، مردم سنی و شیعه این کشور به دلیل ضربه هایی که از وهابیت خورده اند از دشمنان سرسخت این جریان هستند. علاوه بر این که در دهه های اخیر در این کشور وجود حاکمیت های سکولار و احزاب غیر دینی و کمونیستی و قومیتی عملا عرصه را بر حضور تأثیر گذار سلفیه تنگ کرده بود، این جریان فکری جز در مقاطعی اندک توان عرض اندام در عراق را پیدا نکرد.دهه 60 و 70 میلادی و ظهور جماعت موحدون که جریانی وابسته به سلفیه علمی و تبلیغی بود و گرایش های اولیه آن اخوانی بود، دهه 80 و دوران جنگ تحمیلی صدام علیه ایران که به دلیل روابط خوب بغداد و ریاض، سلفی ها اجازه عمل یافته بودند و نیمه دوم دهه 90 که جنبش ایمانی صدام برای پوشاندن ردای اسلام مدنظر وی بر جامعه عراق و بدنه حکومت این کشور بر سر کار آمده بود، سه عرصه اصلی حضور سلفی ها در قرن گذشته عراق بود.با این حال هیچ یک از این رویدادها نتوانست سلفیه را در عراق تبدیل به جریانی ریشه دار و مؤثر همچون همتایان سعودی، اردنی و مصری خود کند.سال 2001 را باید نخستین آشنایی جدی مردم عراق به ویژه اهل سنت آن با جریان سلفیه جهادی دانست. انصار الاسلام به رهبری ملاکریکار که از کردهای عراق بود نخستین حرکت سلفی جهادی بود که حتی بر عرب های سنی عراق نیز تأثیر گذار بود و بخشی از آنان را جذب خود کرد.دو سال بعد و همزمان با سرنگونی رژیم صدام در سال 2003 سلفیه تکفیری برای نخستین بار و با ورود ابومصعب الزرقاوی آغاز شد. زرقاوی رهبر جماعت توحید و جهاد بود که پس از بیعت با بن لادن و تغییر نام گروهش به تنظیم قاعدة الجهاد فی بلاد الرافدین عملا بخشی از سازمان القاعده شد، سازمانی که در نهایت به دولت اسلامی عراق تبدیل شد و پس از آن با بلندپروازی ابوبکر البغدادی که رهبر دولت به اصطلاح اسلامی عراق شده بود با ضمیمه کردن سرزمین شام به پس وند خود و جغرافیایش، تبدیل به داعش شد.علاوه بر این همزمان با سال 2003 و ورود تکفیری های خارجی به عراق، گروه های محلی جهادی تندرو و خشن نیز که همزمان هم آمریکایی ها و هم ارتش و پلیس عراق را هدف قرار می دادند شکل گرفتند. الجیش الاسلامی، انصار السنة، جیش المجاهدین و کتائب ثورة العشرین، عمده ترین این گروه ها بودند که پس از اشغال موصل در سال 2014، از صحنه فعالیت های نظامی و ضد امنیتی عراق حذف شدند.با این که سلفیه علمی و تبلیغی، سلفیه جامی، سلفیه جهادی محلی و سلفیه تکفیری وارداتی همگی بخشی از نقشه سلفیه عراق در دوران معاصر به شمار می روند اما نمی توان از مدل منحصر به فرد سلفیه بعثی غافل ماند. این سلفیه محصول مشترک نظامیان و امنیتی های بعثی و تکفیری های داعش هستند که چنین مدلی را به وجود می آورند. مدلی که علاوه بر اهداف افراطی ایدئولوژیکی، اهداف سیاسی آن علیه فرایند سیاسی در عراق پس از صدام نیز مشهود است و خشونت آمیخته بعثی و تکفیری در آن موج می زند.بنابراین همچنان که گفته شد جریان سلفیه به ویژه سلفیه جهادی جریانی غیر اصیل در عراق معرفی شد، حضور داعش در عراق نیز با وجود انحرافات عمیق فکری در آن، باز هم نمی تواند به عنوان ساختاری پایدار و مؤثر در عرصه سلفیه در عراق تلقی شود چرا که عملا کشمکش های سیاسی و معضلات سیاسی موجود در این کشور رابطه معناداری با حضور گروه های تروریستی دارد و تابع منافع و اهداف بازیگران داخلی و منطقه ای است.