رئیس جمهوری که به دانشگاه نرفت

یدالله کریمی پور
انتخاب لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، به عنوان رئیس جمهور برزیل از سوی همه دلسوزان محیط زیست و دغدغه مندان آینده زمین، این تنها سیاره شناخته شده زیست پذیر کیهان، به فال نیک گرفته شد. به گونه ای که علاوه بر جوبایدن،‌ تقریبا همه رئیسان جمهور چپگرا و احزاب سبز، بی ‌درنگ پیروزی او را تبریک گفتند. لولا در جریان مبارزه انتخاباتی برخلاف رقیب و رئیس جمهور کنونی بولسونارو، حفظ و بلکه احیای آمازون به عنوان ریه زمین را در کانون تمرکز و توجه قرار داد. لولا که پیشتر نیز دو مرتبه رئیس جمهور برزیل شده و در طول  دوره زمامداری اش، اقتصاد برزیل رشدی شتابان یافت و این کشور به عنوان یکی از قدرت‌های نوظهور اقتصادی جهان مطرح و به قدرت هفتم اقتصادی جهان بدل شد، به همراه رهبرانی مانند ماندلا به عنوان یکی از سیاستمداران محبوب جهان شناخته شده است. لولا در عین حال محبوب ترین رئیس جمهور تاریخ برزیل شناخته می شود.‌ اقبال مردم به او که لیدر و بنیانگذار حزب راه کارگر است، در حالی از سوی مردم انجام شد که تا پیش‌از این از سوی کورپراسیون متحد نظامیان و راستگرایان، سال ها به اتهام واهی فساد در زندان بود. درواقع وی نخستین رئیس جمهور بین ۳۴ رئیس پیشین است که از زندان به مقر ریاست دوباره برزیل برمی گردد. لولا داسیلوا فرزند هفتم از ۸ فرزند خانواده‌ای بیچاره و دربدر بود. به همین دلیل از ۱۲ سالگی با رها کردن مدرسه ناگزیر به کار از راه واکس زدن کفش رهگذران خیابانی و یا در کنار هتل ها بود. در ۱۹ سالگی انگشتش زیر ماشین پرس کارخانه تراشکاری قطع شد. وی حتی نتوانست دیپلم دریافت کند و با ۸ کلاس سواد برای هميشه ناگزیر به ترک تحصیل شد. با این وجود، لولا نه تنها برزیل عقب مانده را به کشوری توانمند تبدیل ساخت که با خانه سازی کلان، ایجاد فرصت های گسترده شغلی، محو گسترده گروه های مافیایی و مهمتر از همه حفط اکوسیستم آمازون، آمریکای لاتین و بلکه جهان را به شگفتی واداشت. برای لولای دانشگاه ندیده، حفط محیط زیست برزیل و زمین، از اولویت ویژه برخوردار است. شعار او در همه دوره های انتخاباتی سه واژه کلیدی بوده است. برزیل، نظم و پيشرفت.
به قول یکی از دانشجویان که در جشن پیروزی لولا در سائوپولو شرکت داشت: «لولا یعنی امید، آینده، احترام و صلح. [در مقابل] بولسونارو، نفرت و تعصب؛ دیگر هرگز.» دیگری می‌گوید، «خیلی خوشحالم. ما این کشور را دوباره می‌سازیم. دیگر این همه فقر و بدبختی و گرسنگی بس است. به یک تغییر احتیاج داشتیم و دیگر نمی‌توانستیم بولسونارو را تحمل کنیم.