فیلترینگ در ایران، مجازات جمعی ایرانیان!

حمید ضیایی پرور
فیلترینگ در ایران اصلی ترین ابزار حکمرانی فضای مجازی شده است. از زمان اتصال ایران به اینترنت یعنی از سال 1372 تا الان، هر گاه حاکمیت خواسته مشکلی را در فضای مجازی حل کند با ابزار فیلترینگ وارد گود شده است. تشکیلات هم برای آن ایجاد شده است و اغلب دستگاه های حاکمیتی در این تشکیلات نماینده دارند. فیلترینگ، عملی منفعلانه و سلبی در مواجهه با فضای مجازی به شمار می رود. عملی که بخت بر قضا بر عکس اهداف و نیات اعمال کنندگان آن نتیجه می دهد.
تا قبل از سال 1393 یعنی آمدن اپراتور سوم و نسل سوم تلفن همراه، فیلترینگ یک سایت یا پلتفرم منجر به کاهش تعداد کاربران آن در ایران می شد چرا که استتفاده از فیلترشکن یا ابزارهای عبور از سد فیلتر منجر به کاهش شدید پهنای باند او می شد و عملا استفاده از این سایت را غیر ممکن می کرد. اما از سال 1393 به بعد فیلترشدن سایت ها و پلتفرم ها فقط باعث ایجاد زحمت بیشتر برای کاربران شده است و نه قطع دسترسی آنها به سایت های فیلتر شده.
فیلترشدن پلتفرم های اجتماعی و وب سایت ها در ایران به چندین مدل انجام می شود:
1- تصمیمات کمیته فیلترینگ. که این تصمیمات در طول سال های گذشته منجر به مسدود شدن هزاران وب سایت و دهها پلتفرم اجتماعی در ایران شده است. تقریبا اغلب پلتفرم های اجتماعی مشهور جهانی از جمله یوتیوب، فیس بوک، توئیتر در ایران در همین چارچوب فیلتر شده اند


2- تصمیمات سیستم قضایی: دستگاه قضایی در ایران نیز طبق قانون می تواند یک وب سایت یا پلتفرم را راسا فیلتر کند. تلگرام در سال 1397 بر اساس رای یک بازپرس دادسرای قضایی فیلتر شد..
3- مراجع امنیتی: شورای عالی امنیت ملی نیز می تواند در مواقع اضطراری، خارج از چارچوب های ذکر شده بالا، راسا دستور فیلتر شدن پلتفرم یا وب سایتی را صادر کند . مسدود شدن واتس اپ و اینستاگرام در هفته های اخیر در همین چارچوب صورت  گرفته است. معمولا بعد از عادی شدن شرایط، سایت های فیلترشدن به حالت قبلی بر می گردند مگر اینکه یکی از مراجع شماره یک و دو، تداوم این فیلترینگ را مصوب کنند.
4- مراجع ناشناخته: فیلتر شدن پلتفرم کلاب هاوس در تاریخ فیلترینگ ایران یک استثنا است چرا که حتی دولت وقت هم نسبت به این فیلترینگ معترض شد و حتی  برای اپراتورهای فیلتر کننده کلاب هاوس جریمه تعیین کرد . تا این لحظه هیچ مرجعی مسئولیت فیلترینگ کلاب هاوس را بر عهده نگرفته است.
فیلترینگ با اینکه در تمام کشورها وجود دارد اما میزان ، گستردگی ، عمق و شیوه های فیلترکردن سایت ها در کشورهای مختلف ، متفاوت است. ایران از نظر گستردگی و عمق فیلترینگ در رتبه  های بالای جهان قرار دارد. چرا که گاهی از دسترس خارج کردن یک پلتفرم در ایران از طریق محدود کردن پهنای باند آن یا تغییر مسیر DNS آنها صورت می گیرد.
«فیلترینگ» عملا یک مجازات جمعی برای کاربران به شمار می رود، چرا که به خاطر خطای احتمالی و یا سواستفاده برخی افراد و گروه ها از این پلتفرم ها، کل کاربران دچار زحمت، محدودیت و تحمل خسارت می شوند. فیلترینگ گسترده پلتفرم های اجتماعی در ایران ، عملا باعث شده تا صدها هزار شغل مستقیم و صدها هزار میلیارد تومان درآمد مشاغل از این پلتفرم ها ، از بین برود. علاوه بر اینها، پلتفرم های اجتماعی، فضایی برای گفتگو میان مردم هستند. مسدود کردن این پلتفرم ها به معنای مسدود کردن صدای مردم است. یعنی حاکمیت مایل نیست صدای مردم را بشنود.
فیلترینگ باعث شده است تا نخبگان و صاحب نظران نیز نتوانند با مردم گفتگو کنند. در خلا پلتفرم های اجتماعی، رسانه های ماهواره ای مرجعیت خبری و محتوایی پیدا کرده و به رقیبی یکه تاز در این عرصه تبدیل شده اند. این فیلترینگ حتی باعث شده صدای حاکمیت هم به مردم نرسد. بخش عمده ای از مردم به ویژه اقشار جوان و نوجوان که دهها میلیون نفر از مردم ایران را شامل می شوند ارتباط خود را با رسانه های رسمی و سنتی از دست داده اند.
بنابراین صدای حاکمیت که عمدتا از طریق صدا و سیما و رسانه های سنتی بیان می شود اساسا به نسل جوان نمی رسد. مسدود شدن پلتفرم های شبکه اجتماعی مانند واتس اپ که حدود 50 میلیون کاربر داشته و روزانه حدود یک میلیارد پیام در آن مبادله می شد باعث شده حتی امور عادی مردم و دولت هم مختل شود. ارتباطات بین فردی، گروه های خانوادگی، گروه های کاری، گروه های علمی و دانشگاهی، گروه های اجتماعی و فرآیند های اطلاع رسانی و تعامل شبکه ای دچار اختلال جدی شده و مردم فوج فوج برای رفع این مشکل و عبور از سد فیلترینگ به خرید،دانلود،اشتراک و نصب فیلترشکن، پروکسی، وی پی ان و سایر ابزارهای تونلینگ روی آورده اند. به گونه ای که برخی آمار حکایت از رشد چند هزار درصدی استفاده از فیلترشکن در دو ماه گذشته در ایران دارد.
ناگفته پیداست که بخش عمده ای از این فیلترشکن ها، بدافزارهای جاسوسی و مخرب هستند و امکان رصد و کنترل فرزندان در فضای مجازی به خاطر عادی شدن استفاده از فیلترشکن ، کاهش یافته است.
گفته شده که با عادی شدن شرایط کشور، دو پلتفرم اینستاگرام و واتس اپ رفع فیلتر خواهند شد اما این 50 روز طولانی ترین دوره فیلترینگ موقت چند پلتفرم اجتماعی در ایران بوده است و زمزمه های قوی در مورد ادامه فیلترینگ این پلتفرم ها از مراجع مختلف به گوش رسیده است. اگر واقعا این زمزمه ها به واقعیت تبدیل شود، بخش عمده ای از آن 50 میلیون کاربر به ناراضیان جدیدی تبدیل خواهند شد که اکنون مطالبه  تازه ای نیز برای تداوم اعتراض های اجتماعی پیدا کرده اند: آزادی اینترنت!
تشویق یا کوچ دادن کاربران به سمت پلتفرم های داخلی نیز اگرچه با تدابیر مختلف در این 50 روز دنبال شده است، اما تجربه نشان داده که علاوه بر مشکلات مربوط به کاربرپسندی، پشتیبانی و ناکارآمدی، میزان اعتماد عمومی به این پلتفرم ها به دلایل مختلف ، پایین است. اساسا کاربران در شرایط اجبار و تحمیلی به یک پلتفرم روی نمی آورند کاربر باید قدرت انتخاب داشته باشد و پلتفرم نیز با مزیت های رقابتی ، کاربر جذب می کند.
پژوهشگر فضای مجازی