مردی که «جان‌فدا» بود

محی الدین حسینی
شب واقعه تلخ ترور حاج قاسم آقای سلیمانی را تا دیر وقت بیدار و در کتابخانه شخصی‌ام مشغول به مطالعه و نوشتن یادداشتهایم بودم. طبق عادت همیشگی، آن شب، قبل از خواب سری به گوشی همراه خود زدم و به ناگاه اخبار تلخ و دردناک شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و همراهانش را دیدم که به سرعت در تمامی شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های مجازی و... در حال انعکاس بود. او انسان هوشمند و دور‌اندیشی بود و فریب دشمن را در برنامه‌ها و تحرکاتش که نمی‌خورد، هیچ، بلکه دشمن را همواره در جا به جایی‌ها و آمد و شد‌هایش فریب می‌داد. بعد‌ها معلوم شد که نقش دشمن داخلی و مزدوران عراقی از جمله الکاظمی نخست وزیر فراری عراق در گرا دادن آدرس محل سفر و اقامت سردار سلیمانی به آمریکایی‌ها برای ترور سردار دل‌ها و یاران و همراهان او بی‌تأثیر نبوده است. در هر حال او که نه تنها سردار دل‌ها بلکه سردار جان و جهان بود، به آرزوی دیرینه‌اش که همانا کسب فیض عالی شهادت در راه خدا و پیوستن به یاران شهیدش بود رسید و همه ما را با فقدان جانکاه و با ماتم اندوهبارش سخت داغدار کرد. شهادت جانسوز و مظلومانه او که مالک اشتر علی و بزرگ مدافع راستین حرمین شریف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود ضایعه‌ای تلخ و جبران ناپذیر برای ایران و اسلام بود. اکنون در آستانه سومین سالروز شهادت آن یار مهربان و آشنای امت شیعی و آن یاور صدیق رهبری معظم انقلاب و طلایه دار عشق و آزادی و آزادگی و نماد مقاومت و ایثارگری امت اسلامی قرار گرفته‌ایم. همه می‌دانیم آن چهره شاخص دوران طلایی دفاع مقدس و آن مجاهد راه حق و آزادی و فرمانده محبوب سپاه قدس آن همه مجاهدت‌ها و خلوص و تلاش‌ها را نمود تا منافع سرشاری را نصیب کشور و جمهوری اسلامی نماید تا از قبال این همه ایثارگری بتواند امنیت مستمر و پایدار را هم برای هموطنانمان و هم برای ملت‌های مظلوم منطقه به ارمغان آورده و تأمین نماید. اینک ما مانده‌ایم و میراث گرانسنگ او و کوهی از غم‌ها و غصه‌های دردناک ناشی از فقدان جانکاه وی و تحمل نبودن وجود پاک و پرخیر و برکتش تا صدا‌های آرام و طنین کلام جانبخش و روح بخشش که در هنگامه بروز بحران‌ها و طوفان‌ها دلداری و‌امیدمان می‌داد و چون کوه استوار، سدی می‌شد در برابر همه هجمه‌ها و توطئه‌ها و شدائد پیدا و پنهان روزگار! چه باید کرد؟ سه سالی می‌شود که حاج قاسم عزیز و یاران باوفای او همچون ابومهدی مهندس و... به آسمان‌ها رفته‌اند و در جوار حضرت حق آرمیده و مصداق بارز «عند ربهم یرزقون» شده‌اند. اما مگر می‌شود از آنان دل برید و کوتاه آمد؟ مگر می‌شود بی‌خیال راه روشنی که او رفته شویم؟ مگر می‌توان از آرمان‌های بلند او برای ایران و اسلام صرف نظر کنیم. خیر؛ هرگز! باید ماند تا بماند هر آنچه را که او از خود و یاران صدیقش برای ما به یادگار گذاشته است؟! واژگان شرف و عزت، آبرو و حیثیت، در سایه جهد و تلاش او و یاران شهید او در عصر و زمانه ما رنگ و بو و عطر و شمیمی تازه یافتند. امروز، ایران سراپا از جنس و از رنگ حاج قاسم سلیمانی است، زیرا او در پیکار سخت و بی‌امانش با مستبدان و قداره بندان، با ظالمان و ستمگران، با مستکبران و زورگویان عالم تنها رضایت خدا و آرامش بندگان مؤمن او را مد نظر داشت و لذا در رزم پرقدرت خویش با سلفی‌ها و تکفیری‌ها و داعشیان نه برای خود بلکه برای عمران و آبادانی ایران عزیزش خالصانه و صادقانه کوشید و راه نفوذ ایادی دشمن را به کشور‌مان و جغرافیای ملل اسلامی بست.