هفت سال هیاهو با «فصل هفتم»

گروه سیاسی/ تکرار یک ادعا هیچ‌گاه نمی‌تواند واقعیت را تغییر دهد. با این حال در روزهای اخیر رسانه‌ها و افراد نزدیک به تیم مذاکره‌کننده سابق سعی در دستاوردتراشی با تحریف واقعیت قطعنامه‌های شورای امنیت داشته‌اند. حامیان دولت پیشین همچنان درصدند تا خود را به‌عنوان ناجی ایران معرفی نمایند و اینگونه وانمود کنند که دیپلماسی آنها در هفت سال کش و قوس برجامی، توانسته است سایه جنگ را از سر ایران دور نماید!
در همین راستا اخیراً افراد و رسانه‌های نزدیک به وزیر امور خارجه دولت سابق مدعی شدند که در قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران از سال 2006 تا 2010 عبارت «ماده 41» نگاشته شده و به همین خاطر قطعنامه‌های ایران ذیل «فصل هفتم» منشور ملل متحده صادر شده است. این استدلال از آنجایی اشتباه است که مبتنی بر آن می‌توان قطعنامه 2231 – قطعنامه مرتبط با برجام- را هم ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد دانست؛ چرا که در این قطعنامه نیز همه تصمیم‌های شورای امنیت تحت ماده 41 درج شده و 10 مرتبه به همین ماده‌ استناد شده است.
پس از واکنش روزنامه ایران و روشن شدن این واقعیت ساده که نگارش ماده 41 به‌ معنی فصل هفتمی بودن یک قطعنامه نیست و شورای امنیت باید تهدید یا نقض صلح و امنیت بین‌المللی توسط یک بازیگر در یک پرونده را مشخص کند، نویسنده نزدیک به تیم جواد ظریف، در یادداشت دیگری نوشته که این استدلال درست اما ناقص است! او مدعی شده که الزاماً شورای امنیت نباید تهدید یا نقض صلح و امنیت بین‌الملل را احراز کند بلکه در قطعنامه با یادآوری مسئولیت خود در رابطه با «حفظ صلح و امنیت بین‌المللی» این اقدام را انجام می‌دهد!
دو شرط فصل هفتمی بودن


اما این ادعا نیز مانند ادعای اول غلط است و مبنا ندارد. نه یادآوری مسئولیت «حفظ صلح و امنیت بین‌المللی» توسط شورای امنیت و نه ذکر عبارت «اقدام ذیل ماده 41 فصل هفتم منشور ملل متحد» ملاک فصل هفتم بودن یک قعطنامه است؛ چرا که رویه‌ شورای امنیت، برای قرار دادن پرونده هر کشور تحت «فصل هفتم منشور ملل متحد» بدین ترتیب است که باید در پاراگراف‌های مقدماتی قطعنامه به دو مسأله اشاره کند:
1- قطعنامه اعلام کند که اقدامات کشور مذکور یا منجر به نقض صلح و امنیت بین‌الملل شده و یا موجب تهدید صلح و امنیت بین‌الملل شده است.
2- پس از احراز تهدید یا نقض صلح و امنیت بین‌الملل، شورای امنیت قطعنامه‌ای تحت فصل 7 منشور ملل متحد صادر کند.
در همین زمینه قطعنامه‌های 2216 و 2204 که درباره یمن صادر شده‌اند با طی کردن همین رویه فصل هفتمی به شمار می‌روند. نویسنده مذکور برای تأیید استدلال خود به قطعنامه 1970 لیبی اشاره می‌کند و می‌نویسد این قطعنامه منجر به «ورود» شورای امنیت به موضوع لیبی و «نهایتاً» اقدام نظامی علیه این کشور شد. این ادعا در حالی مطرح شده است که نهایتاً شورای امنیت با صدور قطعنامه 1973 اقدام به حمله به لیبی کرد. در این قطعنامه نیز شورای امنیت دقیقاً به رویه ذکر شده عمل می‌کند. یعنی می‌نویسد:
اولاً وضعیت لیبی تهدید صلح و امنیت بین‌الملل است. ثانیاً ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد اقدام می‌شود.
از عدم مطالعه برجام تا بی‌اطلاعی از متن قطعنامه
این اشتباهات به آن سبب است که اساساً دولتمردان سابق به خواندن دقیق اسناد حقوقی علاقه‌مند نبوده‌اند. اتفاقی که یکبار در ماجرای برجام رخ داد و وزیر امور خارجه وقت کشور از وجود کلمه «تعلیق» به جای کلمه «لغو» در خصوص تحریم‌ها در برجام اطلاعی نداشت و بعداً به آن اعتراف کرد. 
در صورتی که اگر دولتمردان سابق و کارشناسان آنها قطعنامه‌های شورای امنیت را به‌خوبی مطالعه کرده بودند متوجه این مسأله می‌شدند که در قطعنامه 1929 که ذیل ماده 41 نوشته شده به صراحت آمده است که کشورها حق استفاده از قوه قهریه و تهدید را (که ماده 42 مربوط به آن است) ندارند و اقدامات کشورها تنها در چهارچوب ماده 41 می‌تواند صورت بگیرد. این گزاره که هم در ابتدای قطعنامه 1929 و هم در بند 37 آن آمده است به خوبی نشان می‌دهد که تا چه میزان عملیات روانی بر اساس هراس‌افکنی از اعمال ماده 42 فصل هفتم سیاست‌زده و خارج از قاعده است.
اشتباهی که ظریف متوجه آن شد
نه‌تنها کارشناسان نزدیک به دولت سابق که حتی جواد ظریف در ابتدا از تفاوت بین صدور قطعنامه ذیل ماده 41 فصل هفتم با قطعنامه «فصل هفتم» اطلاعی نداشت. 
در همین راستا وزیر امور خارجه ابتدا در گفت‌و‌گو با هفته‌نامه «صدا» در ۱۶ اسفند 93 می‌گوید: «این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتم منشور ملل مورد تأیید قرار می‌گیرد و در نتیجه به یک توافق بین‌المللی و الزام‌آور برای همه دولت‌ها تبدیل خواهد شد و دولت‌های فعلی و آتی ایران و امریکا هم ملزم به رعایت مفاد آن خواهند بود.». 
اما دکتر ظریف پس از پی بردن به اشتباه خود و تذکر برخی چهره‌های شاخص منتقد می‌گوید: «توافق کردیم که یک قطعنامه تحت «ماده 41» فصل هفتم منشور ملل متحد در شورای امنیت صادر شود که تمام قطعنامه‌های قبلی را نقض و این توافق را تأیید می‌کند.» نزدیکان دولت سابق خوش‌خیالانه گمان می‌کنند ذکر عبارت «تغییر ماهوی» (Fundamental shift) در قطعنامه 2231 منجر به‌وقوع تغییرات بنیادین در پرونده هسته‌ای ایران شده است؛ این درحالی که قطعنامه 2231 ایران را در 100 حق هسته‌ای خود محکوم کرده است. از همین رو تغییر ماهوی بیش از واقعیت، یک افسانه است.
به‌نظر می‌رسد انتشار اطلاعات غلط و گمراه ساختن افکار عمومی در ادامه خط تحلیل کذبی باشد که پس از خروج امریکا از برجام دولت قبل تلاش داشت آن را با دستاوردتراشی به اذهان مردم بفروشد. نزدیکان دولت سابق اکنون سعی دارند تا با این ادعا که برجام ایران را از جنگ رهانید از پاسخگویی در خصوص دستاوردهای اقتصادی عملکرد هشت ساله خود فاصله بگیرند.