الهه نجات «جو»، شانس باشوی کوچک و دفاع پدر 9 فرزند از «نون‌خ»


 
 
 


 
الهه نجات «جو»؟
بایدن در حکمی عجیب، «لیدی گاگا»، خواننده مشهور و جنجالی را به عنوان  ریاست کمیته هنر و علوم انسانی دفتر ریاست جمهوری منصوب کرد 
 
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، در حکمی لیدی گاگا خواننده مشهور، ترانه سرا و بازیگر هالیوود را به ریاست کمیته هنر و علوم انسانی دفتر ریاست جمهوری آمریکا منصوب کرد. اعضای این کمیته   هنرمندان، کارشناسان موزه‌ها، استادان دانشگاهی و بشردوستانی هستند که به‌عنوان هیئت مشورتی جو‌ بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، در امور فرهنگی فعالیت می‌کنند. جان باتیست نوازنده و آهنگ ساز، شوندا رایمر تهیه‌کننده تلویزیونی، جو والش برنده جایزه گرمی و بازیگرانی چون جرج کلونی، جنیفر گارنر، تروی کاتسر و کری واشنگتن از جمله اعضای این کمیته هستند. بروس کوهن، تهیه‌کننده برنده جایزه اسکار که با فیلم‌هایی مانند «زیبایی آمریکایی» شناخته می‌شود، در کنار لیدی گاگا  ریاست مشترک این گروه را بر عهده دارد. استفانی جوآن، مشهور به لیدی گاگا، برنده 13 جایزه «گرمی» و «یکی از پردرآمدترین موزیسین های زن تاریخ» است. گاگا، حامی رئیس جمهور آمریکاست و حضور پررنگی در پویش انتخاباتی 2020 داشت. او همچنین، خواننده سرود ملی ایالات‌ متحده در مراسم تحلیف بایدن بود. تأثیر حضور لیدی گاگا در کنار جو بایدن صرفاً به دلیل شهرت او به‌عنوان یک خواننده موفق نیست. کاخ سفید در بیانیه ای یادآور شده که او در فهرست تأثیرگذارترین زنان جهان به روایت مجله فوربس و همچنین در فهرست 100 شخصیت تأثیرگذار جهان طبق روایت مجله تایم قرار دارد. لیدی گاگا اکنون به دلیل بازی در نقش «هارلی کویین» برای سری جدید فیلم جنجالی جوکر با عنوان «جوکر: جنون دو نفره»  توجه ها را به خود جلب کرده است. واکین فینیکس نقش اصلی مرد سری اول این فیلم توانسته بود جایزه اسکار را کسب کند. کمیته فرهنگ و هنر در سال 1982 تأسیس شد و وظیفه آن ارائه توصیه هایی به رئیس جمهور آمریکا درباره سیاست های فرهنگی است. این انجمن متشکل از هنرمندان برجسته، دانشمندان و نیکوکارانی است که «تعهد خود را به حمایت از هنر و علوم انسانی نشان داده اند». اعضای این کمیته شخصاً توسط رئیس جمهور ایالات متحده منصوب می شوند. این کمیته در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ منحل شده بود. جو بایدن تلاش می کند با دعوت از چهره های معروف هنری، توجه رای دهندگان جوان را برای انتخابات 2024 به خود جلب کند. این درحالی است که رئیس جمهور آمریکا به دلیل فراموشی و حرکات عجیب ناشی از کهولت سن با انتقادهای بسیاری روبه روست.            قایدی، محبی و یامگا   رکوردداران استقلال ساپینتو  شانس بالای باشوی کوچک برای تصاحب کفش طلا گروه ورزش/با وجود جذابیت و هیجان بالای مسابقات لیگ برتر در هفته های پایانی، آمار گلزنان چندان تعریفی ندارد و بهترین گلزن لیگ تا پایان هفته بیست و ششم فقط 11 گل زده است. رضا اسدی  بازیکن تراکتور، صدرنشین جدول گلزنان است و پس از او محمد عباس زاده  دیگر مهاجم  تراکتور با 10  گل زده در رده دوم قرار دارد. شهریار مغانلو  مهاجم  سپاهان و  مهدی قایدی  مهاجم  استقلال هم با 9 گل زده به طورمشترک در رده سوم قرار دارند. اما نکته ای که وجود دارد گذشت و حرفه ای گری قایدی در بازی استقلال و هوادار است. آبی ها این دیدار را با نتیجه عجیب 6 بر یک به سود خود پایان دادند و مهدی قایدی ستاره بوشهری آبی ها هم گل زد، هم پنالتی گرفت و هم پاس گل داد و در واقع روی چهار گل استقلال تاثیر مستقیم داشت. اتفاقی که باعث شد نام او برای همیشه در تاریخ باشگاه استقلال ثبت شود ؛چرا که برای نخستین بار بود که یک بازیکن آبی پوش در یک بازی روی چهار گل تاثیر مستقیم داشت. قایدی پیش از بازی با هوادار 8 گل زده بود و با گلی که در این بازی به ثمر رساند در پایان هفته بیست و ششم 9 گله شد. اما او این فرصت را داشت که خود را 11 گله کند و به صدر جدول گلزنان برود. ستاره بوشهری آبی ها در این دیدار دو پنالتی برای تیم اش گرفت و در حالی که می توانست خودش پنالتی ها را بزند و 11 گله شود، این فرصت را در اختیار محمد محبی و سید حسین حسینی گذاشت. با این حال قایدی با  9گل و  پاس گل و گرفتن 6 پنالتی در طول فصل جاری، یکی از موثرترین بازیکنان استقلال بوده و با توجه به این که چهار هفته تا پایان بازی های باقی مانده، باشوی کوچک این فرصت را دارد که هم به آقای گلی دست یابد و هم موثرترین بازیکن تیم اش و لیگ شود. کنار مهدی قایدی، محمد محبی، دیگر ستاره جنوبی استقلال هم فصل درخشانی را سپری می کند و به نظر می رسد، استقلال ساپینتو روی کاکل ستاره های بوشهری می چرخد. از دیگر بازیکنان تاثیرگذار استقلال در فصل جاری می توان به کوین یامگا اشاره کرد که بهترین پنالتی زن آبی ها در فصل جاری است ضمن آن که رکورددار بازی در این فصل با پیراهن آبی است. یامگا به جز بازی با هوادار که به دلیل محرومیت برای نخستین بار از ترکیب دور شد، با 2477 دقیقه رکورددار است. دیگر رکورد او ثبت 17 گل با پیراهن استقلال در دیدارهای رسمی است و از این نظر همراه با شیخ دیاباته مهاجم سابق آبی ها عنوان بهترین گلزن خارجی تاریخ باشگاه را در اختیار دارد و می تواند با یک گل دیگر از شیخ پیشی بگیرد.             دفاع پدر 9 فرزند از «نون خ» سیروس سپهری بازیگر سریال کمدی شبکه یک، در گفت‌وگو با خراسان، از همکاری با سعید آقاخانی می‌گوید  و به انتقادها درباره پرماجرا نبودن فصل چهارم پاسخ می‌دهد مائده کاشیان   یکی از بازیگران بومی سریال «نون خ» که از فصل اول در این مجموعه حضور داشته، سیروس سپهری است. این بازیگر کرمانشاهی که سابقه فعالیت در تئاتر و شبکه استانی را دارد، با مجموعه «نون خ» و شخصیت «ادریس» شناخته شد و پس از آن در فصل‌های بعدی این سریال نیز ایفای نقش کرد. شخصیت او به عنوان فردی محافظه‌کار و پدری مهربان و خانواده دوست، در «نون خ 4» نسبت به فصول قبل، حضور پررنگ‌تری در قصه دارد. سیروس سپهری این روزها علاوه بر تلویزیون، روی صحنه تئاتر نیز حضور دارد و مشغول اجرای نمایش «معرکه در معرکه» به کارگردانی سیاوش طهمورث است. به بهانه «نون خ 4»، با سپهری گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.   از همان ابتدا چطور شد که به گروه «نون خ» اضافه شدید؟ من از سال 57 تئاتر کار می‌کنم. تقریبا از سال 83 آمدیم ساکن تهران شدیم و کار را از صفر یا حتی زیر صفر شروع کردم چون شرایط تهران، رابطه‌ها و واسطه‌ها فرق می‌کند. حتی تصمیم گرفتم قید کار را بزنم تا این که به اصرار همسرم و تشویق ایشان ادامه دادم. مشغول بازی در یک تئاتر بودم که یکی از بچه‌ها گفت سعید آقاخانی یک سریال کُردی می‌سازد و به شهرستان‌ها رفته‌اند و دنبال بازیگر می‌گردند. من هم از طریق آقای مصطفی تنابنده، به پروژه اضافه شدم.   چون نتیجه خوب بود، کاراکتر «ادریس» ماندگار و در این فصل پررنگ‌تر شد؟ بله و این که سیاست جامعه تشویق به فرزندآوری بود، «ادریس» هم در این قصه فرزندان زیادی دارد. قبلا می‌گفتند «ادریس» و 9 بچه او و فرزندانش را نمی‌دیدیم، اما در این فصل یکی از فرزندانم مهندس کشاورزی و دیگری پرستار است. قصه به خانه و خانواده او ورود کرد و بالطبع شخصیت «ادریس» هم پررنگ شد.   به نظرتان پررنگ شدن حضور «ادریس» در قصه تاثیر مثبتی در «نون خ 4» داشته است؟ اجازه بدهید نظر خودم را نگویم و بازخورد مخاطبان را بگویم. جزو یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌ها شده است. اگر دقت کرده باشید این شخصیت را سال به سال پیرتر در نظر می‌گیرم، مثلا قبلا هنگام راه رفتن دست‌هایم را پشت سرم می‌گذاشتم، اما الان این طور نیست. به فنون و تکنیک بازیگری توجه می‌کنم. تاکید آقای آقاخانی روی «بازی» نکردن و «رئالیستی» بودن است. تماشاگر هم متوجه می‌شود کسی که بازی می‌کند، یک وصله است و تمام تلاش آقای آقاخانی هم در هدایت بازیگران این است که رئالیستی بازی کنید، این قصه یک قصه رئالیستیِ مردمی است و باید بازی رئالیستی داشته باشد.   جزئیات این شخصیت، مثلا تکیه کلام «مزارت گلباران» از همان ابتدا در فیلم نامه بود؟ مثلا در فصل دوم، خودِ آقای آقاخانی این جمله را می‌گفت: «کی بود که بهترین برنج‌ها رو درست می‌کرد؟»، یک‌بار من این را بداهه گفتم و آقای آقاخانی گفت چقدر این جمله به دهن «سیروس» بهتر می‌نشیند. یک جاهایی حتی اصلا نوشته نشده بود. تکرار زیاد یک چیز باعث لوس شدن آن می‌شود، امسال فکر کردیم چه چیزی به این شخصیت اضافه شود. آقای وفایی «مزارت گلباران» را یکی، دو جا استفاده کرده بود، دیدیم بعضی جاهای دیگر هم راه دارد از این تکیه‌کلام استفاده کنیم و این کار را کردیم.   آقای آقاخانی چقدر از پیشنهادها و ایده‌های بازیگران استقبال می‌کنند؟ زیاد. شما ایده بده، اگر به کار بچسبد می‌گوید استفاده کن، اگر نچسبد می‌گوید نه بگذار کنار. اگر اغراق نکنم، آقای آقاخانی متخصص‌ترین، درجه‌یک‌ترین و کاربلدترین آدم در کمدی موقعیت است. ما در صحنه گُنگ هستیم و با وجود این که فیلم نامه را خواندیم، اما نمی‌دانیم در صحنه چه می‌شود. یک بار شب بود و آقای آقاخانی تنها بود، دیدم مثل رهبر ارکستر دست‌هایش را این طرف و آن طرف می‌کند. پرسیدم آقا سعید فلان چیز را لازم ندارید، چای نمی‌خورید؟ گفت دارم دکوپاژ می‌کنم! یعنی از قبل می‌دانست فردا و پس فردا، چه اتفاقاتی خواهد افتاد. ما یک پلان را می‌گیریم بعد کات و شرایطش وجود ندارد پلان بعدی را بگیریم، به همین دلیل پلان مربوط به یک قسمت دیگر را می‌گیریم، اما مثلا چهار روز بعد، وقتی می‌خواهیم ادامه آن پلان را بگیریم، دقیقا ریتم، ضرباهنگ کار و همه چیز را به یاد دارد و می‌داند.   پس با این اوصاف تجربه همکاری با ایشان برای شما خوب بوده است. بله، خیلی. این‌ها مربوط به بخش فنی کار است. از لحاظ اخلاقی و رفتاری هم طی این 5 سال که با ایشان آشنا شدم، حس می‌کنم خدا یک برادر دوم به من داده. این طور برایتان بگویم ایشان «نورالدین خانزاده» است. شخصیتی مهربان، دوست داشتنی، مردم‌دار و دلسوز.   در میان نظرات و واکنش‌ها این انتقاد وجود دارد که «قصه» فصل چهار کمتر شده و انسجام داستان نسبت به قبل کمتر است، اما فصل‌های قبل پرماجراتر بود. مردم همیشه لطف دارند و سعی می‌کنند نقاط قوت را بگویند، اما بعضی دوستان هم انتقاد می‌کنند. ما در فصل یک، تخمه را داشتیم و شاخ و برگ‌هایش، فصل دو زلزله و شاخ و برگ‌هایش، فصل سه معدن و شاخ و برگ هایش و این فصل هجوم گرگ‌ها به گله را داشتیم. نمی‌توانیم این را با یک قسمت جمع کنیم، باید نشان بدهیم گرگ‌ها آمدند اهالی تصمیم گرفتند شکارچی بیاید، یکی مخالف و دیگری موافق است، در کنار این، آدم‌های سودجویی را داریم که از موقعیت سوءاستفاده می‌کنند. به نظر من این فصل زیاده‌گویی نداشت، شاید یک جاهایی ریتم قصه کمی بالا و پایین شود، اما این که بگوییم اضافه‌گویی کردیم یا این که خدای ناکرده خواستیم به کار آب ببندیم، این طور نبوده. واقعا می‌گویم که سعید آقاخانی حتی از یک پلان هم به راحتی نمی‌گذرد.   بله موضوع همین است که ماجرای گرگ از یک جایی کمرنگ شد و ماجراهای فرعی بیشتر مطرح شدند. ما اگر می‌خواستیم تا آخر به گرگ بپردازیم، می‌شد یک قصه هجوم گرگ‌ها. همیشه هر قصه‌ای شاخ و برگ‌هایی دارد و ما به مرور زمان به سمت شاخ و برگ‌ها رفتیم. در کنارش، حضور گرگ هم بود و حس می‌شد حتی با یک تک دیالوگ. گرگ به گله زده، مردم آن را فراموش می‌کنند و می‌روند سمت کینه دیرینه با ده بالا. من همیشه می‌گویم در «نون خ» هدف یکدستی و یکدلی مردم، گفت وگو کردن، با هم تصمیم گرفتن و به توافق رسیدن، در تمام این چهار فصل مستتر بوده و هدف هم همین است که مردم! باید منافع شخصی را کنار بگذاریم و به منافع جامعه و موقعیتی که در آن هستیم فکر کنیم.