گفت و گوی خبرنگار خراسان با شهید سرلشکر فلاحی

جواد نوائیان رودسری - تیرماه سال 1360 است و کشور، در یکی از بحرانی‌ترین فرازهای تاریخ خود قرار دارد. سازمان منافقین رسماً اعلام ورود به مرحله مسلحانه کرده و ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری عزل و در جایی مخفی شده‌ است. روز هفتم تیر، انفجار بمبی قوی در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، شهید بهشتی و 72 نفر از یاران مخلص انقلاب را به شهادت رساند. ایران، هم در مرزهای غربی و هم در داخل کشور، گرفتار درگیری و آشوب است. ارتش بعثی عراق، بخش‌هایی از خوزستان و مناطق غربی کشور را اشغال کرده، امدادرسانی و تامین نیرو، به واسطه ندانم‌کاری‌های مغرضانه رئیس‌جمهور معزول، با نقصان و گرفتاری روبه‌روست. با این حال، اراده پولادین ملت ایران بر عبور از این بحران قرار گرفته است. ارتش جمهوری اسلامی، با عبور از روزهای سخت نخست و سپس، رها شدن از دام سیاست‌های بنی‌صدر، حالا می‌تواند تمام ظرفیت عظیم خود را در معرض دید ملت قرار دهد و شجاعت و شهامت نیروهای سلحشور و وطن‌پرست خود را بیش از پیش به نمایش بگذارد. در آن روزهای پرالتهاب، سرلشکر ولی‌ا... فلاحی، ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران را برعهده داشت؛ نظامی باسواد و باهوشی که توانسته ‌بود در ماه‌های نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتش را از آزمون‌های سختی همچون غائله کردستان و محاصره پاوه، با هدایت دقیق و درست خود، سرافراز و سربلند بیرون بیاورد. او بعد از عزل بنی‌صدر، با فرمان امام خمینی(ره)، برای مدتی اختیارات فرماندهی کل‌قوا را برعهده داشت. در آن روزهای سخت، پذیرش چنین مسئولیت حیاتی و مهمی، هم جسارت و شجاعت می‌خواست و هم، ایمانی راسخ؛ ویژگی‌هایی که در وجود سرلشکر فلاحی به قدر کفایت یافت می‌شد. در همین ایام پرالتهاب و به فاصله کمتر از یک هفته بعد از عملیات تروریستی منافقین در دفتر حزب جمهوری اسلامی، سرلشکر فلاحی و تعدادی از فرماندهان ارتش، به مشهد سفر و با علما، مسئولان و مردم دیدار کردند. در یکی از این دیدارها و در منزل مرحوم آیت‌ا... سیدکاظم مرعشی، از علمای شناخته شده و انقلابی مشهد، خبرنگار روزنامه خراسان این مجال را پیدا کرد که دقایقی با رئیس ستاد مشترک ارتش گفت‌وگو کند؛ دستاورد این مصاحبه، متنی است که به یادگار در بایگانی روزنامه خراسان باقی ماند، مصاحبه‌ای که روز 14 تیر 1360 در روزنامه منتشر شد. کمتر از سه ماه بعد از انتشار این گفت‌وگو، سرلشکر ولی‌ا... فلاحی، به همراه تعدادی از فرماندهان ارتش و سپاه، هنگام عزیمت از اهواز به تهران، بر اثر سانحه هوایی به شهادت رسید. روزنامه خراسان افتخار دارد، پس از 42 سال و در روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، به یاد همه غیورمردان ارتشی که در هشت سال دفاع مقدس و حوادث و رویدادهای بعد از آن، برای حفظ میهن و انقلاب، از جان مایه گذاشتند، این یادگار و سند تاریخی را به شما خوانندگان گرامی تقدیم کند، اما پیش از مطالعه متن اصلی مصاحبه، بد نیست از باب یادآوری، نکاتی را خدمت شما عزیزان عرض کنیم.     درباره شهید سرلشکر ولی‌ا... فلاحی شهید فلاحی در سال 1310 خورشیدی، در طالقان متولد شد و تا سال 1330، درس‌های مقدماتی را در دبستان و دبیرستان نظام گذراند. او در این سال به دانشکده افسری راه یافت. شهید فلاحی از افسران نخبه‌ای بود که دوره ویژه «دافوس» را طی کرد. او بین سال‌های 1351 تا 1353، به عنوان بخشی از فرماندهی نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، در ویتنام حضور داشت. وی در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، جانشینی فرماندهی لشکر پیاده شیراز را برعهده گرفت و در این مسئولیت، مانع از ورود ارتش به سرکوب مردم انقلابی شیراز شد. شهید فلاحی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با دعوت شهید سپهبد قرنی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش را پذیرفت و به دلیل دانش بسیار بالا و آگاهی دقیق از سازمان ارتش و چگونگی مدیریت آن و نیز، احترام فوق‌العاده افسران ارشد به وی، توانست با مدیریت دقیق خود در ماه‌های نخست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توان نظامی ارتش را برای مهار بحران‌هایی مانند فتنه ضدانقلاب در کردستان به کار گیرد. شهید فلاحی در خرداد 1359، با حکم امام خمینی (ره)، رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران شد. او با آغاز جنگ تحمیلی، همواره در خط مقدم جبهه حضور داشت؛ آن‌گونه که گاه در زیر گلوله‌باران شدید دشمن، هدایت نیروها را شخصاً برعهده می‌گرفت. سرلشکر ولی‌ا... فلاحی در سانحه هوایی هفتم مهر 1360، شربت شهادت نوشید.     چند نکته کلیدی درباره متن مصاحبه نخست : شهید سرلشکر ولی‌ا... فلاحی در سخنانش، به دو آرمان مهم جمهوری اسلامی از بدو پیدایش آن تاکید می‌کند و آن را به مجموعه ارتش بسط می‌دهد؛ اتحاد و خودکفایی. وی در سخنانش، تاکیدی صریح بر موضوع خودکفایی دارد و معتقد است با توجه به باورهای اعتقادی‌ که بنیان و اساس شکل گرفتن جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهد، ایران نمی‌تواند و نباید در عرصه‌های گوناگون و به ویژه تولید جنگ‌افزارها و فناوری‌های مرتبط با آن، وابسته به خارج از کشور باشد. اشاره او به آغاز جهاد خودکفایی در ارتش و سپاه که از آن با عنوان «نوبَر» یاد می‌کند، نشان می‌دهد که حتی در آن شرایط بحرانی و حساس و در وضعیتی که درگیری‌های داخلی و هجوم دشمن خارجی، موجودیت نظام مقدس جمهوری اسلامی را تهدید می‌کرد، نیروهای متعهد و انقلابی، از آرمان اصلی خود کوتاه نیامده و باور داشتن به توانایی‌های خودی را سرلوحه کارشان قرار داده ‌بودند. آرمان دومی که در فرازهای گوناگون سخنان شهید فلاحی می‌درخشد، باور وی به جایگاه وحدت و اتحاد ملی، برای شکست دادن دشمنان است. او به شدت اعتقاد دارد که هر گونه عدول از پرداختن به مسئله نخست کشوری، یعنی دفاع مقدس و جنگ با دشمن خارجی، انحراف از موضوع اصلی و پرداختن به جزئیات است؛ امری که آسیب‌های جبران‌ناپذیری را در پی خواهد داشت. شهید فلاحی، بلوای منافقین را پرداخته اجانب می‌داند و معتقد است که این آشوب، برای انحراف و انصراف اذهان عمومی مردم از مسئله اساسی کشور، یعنی جنگ تحمیلی است. دوم: مردمی بودن و اتکا به مردم و باور به این‌که راه تمام پیروزی‌های بزرگ از میان مردم و حمایت آن ها می‌گذرد، نکته‌ای کلیدی در سخنان شهید سرلشکر فلاحی است. تحلیل او از تاثیر کوچک‌ترین کمک‌های مردمی، ریشه در این باور بنیادی دارد که تا وقتی ملت پشت سر نظام باشد، شکست دادن آن، حتی با مدرن‌ترین شیوه‌ها و دست زدن به جنگ فیزیکی و نظامی، کاری نشدنی است. او صادقانه از مردم می‌خواهد که ارتش و رزمندگان را «فراموش نکنند» و حامیان معنوی و مادی آن ها باشند؛ چرا که بدون این حمایت، به دست آوردن آن پیروزی‌های درخشان دور از دسترس خواهد بود. سوم: نکته سومی که در این مصاحبه به چشم می‌آید و بلکه به عنوان یکی از ارکان ماهوی آن، در سطر سطر نوشتار دیده می‌شود، امیدآفرینی است. می‌دانیم که در تیر 1360، شرایط کشور اصلاً خوب نبود.آغاز ترورهای کور و نیز، درگیری‌های مسلحانه‌ای که سازمان منافقین در بیشتر شهرها به راه انداخته‌ بود، باعث سلب امنیت عمومی می‌شد و در این بین، جمعی از بهترین یاران انقلاب، به دست منافقین کوردل به شهادت رسیدند. موج این حوادث تلخ، دست کم تا پایان تابستان سال 1360 بر قله خودش قرار داشت و پس از آن بود که با همت جوانان انقلابی، دشمن منافق، سنگر به سنگر عقب رانده شد و کشور روی امنیت را دید. با وجود این، شهید فلاحی در اوج این بحران و در حالی که کمتر از یک هفته از واقعه هفتم تیر می‌گذرد، با جملاتی ساده و صریح، مردم را امیدوار می‌کند و از پیروزی‌های قریب‌الوقوع فرزندان این مرز و بوم در جبهه‌های حق علیه باطل، با امید به حمایت پروردگار و اتکا به حمایت مردم خبر می‌دهد. تصویری که شهید فلاحی از مناطقِ همچنان در اشغال دشمن ارائه می‌کند، تصویری است که مردم را با وجود همه موانع و همه اتفاقاتی که گَرد ناامیدی را در سطح جامعه می‌پاشد، به آینده امیدوار می‌کند و این می‌تواند برای همه مسئولان ما درسی بزرگ باشد؛ این‌که در عین تلاش صادقانه برای عبور از موانع، امید را به هر شکل ممکن در ذهن و قلب مردم زنده نگه دارند.     متن مصاحبه خراسان با سرلشکر ولی‌ا... فلاحی تیمسار ولی[ا...] فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی و عضو شورای عالی دفاع که به اتفاق تنی چند از افسران عالی‌رتبه ارتش به مشهد آمده‌ بود، در ادامه دیدارهایش، روز گذشته در منزل حضرت آیت‌ا... سیدکاظم مرعشی به دیدار ایشان شتافت. خبرنگار ما با نامبرده مصاحبه‌ای اختصاصی به عمل آورد که خلاصه‌ای از آن را به نظر خوانندگان گرامی می‌رسانیم: هدف شما از   سفر به مشهد چیست؟  منظور از این مسافرت زیارت بارگاه رفیع سلطان حقیقی، حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع)، میعاد با شهیدان و شرکت در مجالس یادبود 72 شهید اخیر و دیدار با علما و بزرگان مشهد و دیداری با [فرماندهان] ارتش و سپاه و [نیز،] صحبت کوتاهی با مردم خراسان بود. نظر تیمسار درباره حوادث اخیر کشور چیست؟ نظر من، [همان] فرمان خداست؛ این است که به ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید. هر کس به نحوی از انحاء به این ریسمان چنگ نمی‌زند و متفرق می‌شود، نوعی نافرمانی خدا را می‌کند. ما نظامیان تابع اراده ملت، پاسدار قانون و در تابعیت کامل قانون اساسی و متولی قانون اساسی هستیم. ماموریت‌ها را به موجب قانون اساسی و با رهنمودهای امام دریافت می‌کنیم و به پایان می‌رسانیم، تا بدین وسیله [بتوانیم] دستاوردهای انقلاب را حفظ کنیم و نظام جمهوری اسلامی را استمرار بخشیم. مسائل داخلی تاکنون هیچ تاثیری در کاهش توان رزمی ما نداشته‌اند. رزمندگان ما در جهت خدا و برای خدا و برای مقاصدی آسمانی و روحانی می‌جنگند و درگیری‌های داخلی تا امروز [در عملکرد آن ها] مؤثر نبوده‌ است و از خدا استمداد می‌طلبیم تاثیر نامطلوب این مسائل بر روی رزمندگان ما نباشد و بلکه اثرات مطلوب بگذارد. در رابطه با مسئله جنگ، وضع جاده ماهشهر –  آبادان چگونه است؟ جاده ماهشهر – آبادان تحت فشارهای رزمی ما و ضربه‌ای که عراقی‌ها در جبهه دارخوین خوردند [وضعیت بهتری پیدا کرده‌است]، آن ها ناچار شدند از منطقه جنوب جاده مذکور که قبلاً تا کناره‌های رودخانه بهمنشیر رفته ‌بودند، عقب‌نشینی کنند. در حال حاضر در شمال جاده ماهشهر -  آبادان، در 400 متری، عراقی ها حضور دارند و جاده زیر آتش عراقی هاست و ما هم آن ها را زیر آتش داریم. [البته] باید گفت که جاده در کنترل آتش ماست، اما قابل عبور نیست و تلاش برای پاک سازی کامل عراقی ها از منطقه مذکور ادامه دارد. ما در حال حاضر، برای دسترسی به آبادان جاده‌های دیگری داریم و عدم استفاده از این جاده (منظور جاده ماهشهر – آبادان است) مشکل عمده‌ای برای ما نیست، ولی از وظایف خود می‌دانیم این جاده را پاک سازی کنیم. با این که نیروهای ما از نظر تسلیحات در مضیقه هستند، دلیل تفوق نظامی ما بر عراقی ها چیست؟ ما به خاطر خدا و بدون ریا می‌جنگیم و توقف هم نداریم و کسی که در راه خدا می‌جنگد، خداوند هم متقابلاً به او استحکام و شجاعت و شهامت می‌بخشد. رکن اصلی پیروزی ما در جنگ همین اعتقاد است. البته منکر تاثیر جنگ‌افزار و تجهیزات نیستیم، کمبودهایی هم داریم که مقداری با صرفه‌جویی جبران کرده‌ایم و مقداری هم با تولید داخلی، مقداری هم با ابتکارات و خلاقیت‌های خاص خود مردم. مقادیری هم سلاح از دوستانی که مقاصد استعماری ندارند، می‌خریم. ما معتقد نیستیم که به هر بهایی به پیروزی نظامی برسیم، بلکه معتقدیم که باید اصالت اسلامی‌مان حفظ بشود، به شرافت اسلام لطمه‌ای وارد نشود. به آن بها که اصالت انقلاب اسلامی و عدم تعهدمان و  بی طرفی و عدم گرایش[مان] به شرق و غرب و اتکا به قدرت‌های مادی دیگر، همه باید رعایت بشود. در چنین صورتی تن به خرید اقلام از بعضی کشورها دادیم. البته خودمان راهی را آغاز کرده‌ایم در جهت افزایش امکانات تولیدی و چیزی در حکم نوبَر را دارد که امیدواریم به طور کامل ادامه پیدا کند. شهامت و شجاعت فراوان افراد ما تا حد زیادی جای کمبود سلاح را پر می‌کند. ما قبول خطر می‌کنیم و به قلب دشمن می‌زنیم و همین شهامت باعث شکست روحیه دشمن شده ‌است. ما مهمات [را] بیخود مصرف نمی‌کنیم و آن‌چه ضرورت دارد مورد استفاده و نظر ماست. یکی دیگر از موارد تفوق ما در جبهه، ترکیب معقول و هماهنگ نیروهای بسیج، سپاه و ارتش ماست که باعث شده کمبودها و نارسایی‌ها را احساس نکنیم. این هماهنگی‌ها به مقدار زیاد شکاف‌ها را پر می‌کند و بالاخره اعتقاد و اعتمادی است که همه رزمندگان ما برای نجات کشور اسلامی خود دارند. خستگی و فرسودگی جسمی جایی در توان جنگی ما ندارد. اعتقاد به صدور طبیعی انقلاب، نه مصنوعی آن به جهان و نجات همه مستضعفین و ملل رنج دیده انگیزه این نبرد است و هیچ مانعی تاثیر نامطلوب روی نیروهای ما نگذاشته‌ است. نظرتان درباره حوادث اخیر چیست؟ اساسی‌ترین مسئله در حال حاضر جنگ است. درگیری‌های داخلی ممکن است یک فریب باشد. شاید این حوادث طرح‌ریزی و اجرا شده برای انصراف یا انحراف افکار عمومی از مسئله جنگ است. مردم باید هوشیار باشند. چه توصیه  و پیامی به مردم ایران، به ویژه مردم قهرمان خراسان دارید؟  مردم جنگ را نباید فراموش کنند. نیاز ما به مردم، پشتیبانی آنان از رزمندگان است؛ در ارتباط بودن با جنگ، حمایت‌های مادی و معنوی از رزمندگان که بسیار حق‌شناس [این لطف‌ها] خواهیم بود. آن‌چه را که کمک کرده‌اند، ممنونیم. [همین] کمک‌های کوچک مادی مردم اثر روانی عمیقی [روی رزمندگان] دارد و رزمنده احساس می‌کند که از نظر ملت فراموش نشده ‌است. ما محتاج ارتباط با مردم هستیم و محتاجیم که مردم ما را فراموش نکنند. احتیاج دیگری نداریم، فقط توصیه می‌کنم که مردم مسائل دیگری را مطرح نکنند که از جنگ فراموش شود. این ها پوششی از نیرنگ است و آن ها را توطئه ابرقدرت ها می‌دانم. ما را فراموش نکنید. درباره پیشرفت‌های اخیر بگویید. روزبه‌روز پیشرفت‌های سربازان، پاسداران و دیگر نیروهای رزمنده اسلام افزایش می‌یابد و تاکنون 45 درصد زمین‌های اشغالی را از مهاجمین باز پس گرفته‌ایم. لازم به گفتن است که از 55 درصد باقی مانده نیز، تقریباً نیمی از زمین‌های اشغالی لم‌یزرع و غیرمسکونی است و با این احتساب فقط حدود 30 درصد از زمین‌هایی را که بعثی‌ها در آغاز جنگ تصاحب کردند [اکنون] در اختیار دارند.     در آینه تصاویر