اگر بایدن بماند - اگر ترامپ بیاید 

توکلی-مثل برق و باد سه سال از آخرین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گذشت. انتخاباتی که نه تنها بر اوضاع داخلی آمریکا اثر گذاشت بلکه بسیاری از موضوعات و مسائل بین المللی از جمله برجام را تحت الشعاع خود قرار داد. شاید به همین علت هم بود که بسیاری از مردم و رسانه ها در داخل کشور به دقت و تا آخرین لحظه نتایج انتخابات آمریکا را رصد می کردند تا جایی که به شوخی گفته می شد که پیروزی و شکست ترامپ بیش از آن که برای آمریکایی ها مهم باشد برای ایرانی ها اهمیت دارد. حالا و یک سال مانده به انتخابات آمریکا، جو بایدن رئیس جمهور 80 ساله آمریکا روز گذشته با انتشار یک ویدئوی سه دقیقه‌ای که با کلمه‌«آزادی» شروع می‌شود شروع مبارزات انتخاباتی خود به عنوان نماینده دموکرات ها را اعلام کرد. به نظر نمی‌رسد بایدن برای انتخاب شدن به عنوان نامزد نهایی حزب دموکرات با چالشی جدی در داخل حزب روبه رو باشد، چهره شاخصی اعلام نامزدی نکرده و بسیاری از چهره‌های مطرح هم در سمت‌های مختلف در ستاد انتخاباتی بایدن به کار گرفته شده‌اند. در آن سو دونالد ترامپ از حدود شش ماه پیش اعلام کرده که برای ریاست جمهوری نامزد می‌شود. او که این روزها به دادگاه هم رفت و آمد پیدا کرده نسبت به بایدن رقابتی جدی‌تر با ران دیسانتیس فرماندار فلوریدا  در داخل حزب خود دارد. از همه این حرف و حدیث ها که گذر کنیم، سوال اصلی این جاست که ادامه یافتن حضور بایدن در کاخ سفید و پیروزی اش در انتخابات آینده آمریکا چه پیامد هایی در صحنه بین الملل برای ایران به همراه دارد؟ آیا درصورت حضور مجدد او در راس قدرت در واشنگتن، می توان چشم انداز روشنی برای موضوعاتی نظیر برجام ترسیم کرد یا نه؟ بهشتی پور: روسای جمهور آمریکا در تاکتیک متفاوت اما در راهبرد یکسانند سوالاتی را با حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل در میان گذاشتیم. او در پاسخ به ما باتردید درباره حضور دوباره بایدن در کاخ سفید سخن می گوید و اظهار می کند:« بایدن از شانس کمی برای حضور در کاخ سفید برخوردار است، چرا که او بالاتر از ریگان، رکورددار پیرترین رئیس جمهور آمریکاست. سن زیادی که برای او هوش و حواس درستی نگذاشته است، گاه می خوابد و گاه با یک شخص خیالی دست می‌دهد و گاه نیز بر زمین می خورد. علاوه بر این رابرت کندی برادرزاده کندی مشهور و ماریانا ویلامسون از دیگر چهره های دموکراتی هستند که قصد دارند با بایدن رقابت کنند و همین موضوع کار او را سخت می کند.» او در ادامه به ما می گوید که سیاست های کلان در نظام آمریکا با تغییر رئیس جمهور، تغییر نمی کند: «در ساختار قدرت در آمریکا اگر چه رئیس جمهور به عنوان قدرت اول، در سیاست گذاری ها اثرگذار است اما سیاست های کلان از جمله چگونگی تعامل با هند، چین، روسیه و رژیم صهیونیستی با آمد و شد رئیس جمهور تغییر نکرده و خیلی سخت (و به مرور زمان) تغییر می کند .» بهشتی پور در پاسخ به این سوال که پس چرا ترامپ از برجام خارج شد نیز اظهار می کند:« ممکن است روسای جمهور آمریکا تاکتیک های متفاوتی داشته باشند اما راهبرد و استراتژی آن ها (تقریبا) یکی است. شما نگاه کنید اگرچه بایدن به خروج ترامپ از برجام انتقاد و آن را محکوم کرد  اما پس از حضورش در کاخ سفید عملا رفتار ترامپ و خروج آمریکا از برجام را تثبیت کرد.» او در بخش دیگری از سخنان خود به خراسان می گوید :« سیاست ( در صحنه بین الملل) دو طرف دارد یک طرف اش نظام تصمیم گیری در آمریکاست، یک طرف دیگر این است که سیاست ما در قبال ایالات متحده چه خواهد بود.» وی افزود :« نه تنها این دولت بلکه این مشکل مربوط به دولت های گذشته نیز می شود، یک سناریوی خود ساخته برای رفتار ( سیاست ) آمریکا ترسیم می کنند و در ادامه به آن انتقاد می کنند یا نقشه چگونگی مواجهه با آن را می کشند. اساسا دولت های  ما تحلیل درستی از سیاست های واشنگتن ندارند. تحلیل درست یعنی تحلیل مستند یا بر اساس گفته های مقامات آنان یا بر اساس سنجش عملکرد و کارنامه آمریکایی ها.» احمدی: موکول کردن  برجام به بعد از ژانویه 2025 اشتباهی بزرگ خواهد بود موضوعی که کوروش احمدی کارشناس مسائل آمریکا  پیشتر نیزدر گفت و گویی بر آن صحه می گذارد و با انتقاد از نبود یک سیاست منسجم در قبال دولت دموکرات آمریکا می گوید:« شرایط سیاسی و راهبردی برای احیای برجام به نحو فزاینده‌‌‌ای در حال تخریب است. در حالی که واقعا روشن نیست آیا دولت سیزدهم اراده‌‌‌ای قوی برای احیای برجام دارد یا خیر؟ از ابتدای تیر ۱۴۰۰ که دولت روحانی توافق برای احیای برجام را نهایی اعلام کرد، تاکنون تحولات مهمی رخ داده و عوامل متعددی وارد معادله شده‌‌‌ و کار را هر روز مشکل‌‌‌تر از قبل کرده‌‌‌اند.» سوال مهم اکنون این است که آیا با به روی کار آمدن احتمالی یک دولت جمهوری خواه در ژانویه 2025 مشکل قابل حل خواهد بود. پاسخ به این سوال قطعا مثبت نیست. یک دولت جمهوری خواه با توجه به پایگاه سیاسی و اجتماعی اش و فراکسیون جهوری خواهان در کنگره بسیار بعید است ابتدا به ساکن حاضر به دادن امتیازی بیشتر از یک دولت دموکرات باشد. به این دلیل ساده رها کردن برجام و موکول کردن آن به بعد از ژانویه 2025 اشتباهی بزرگ خواهد بود. این در حالی است که اکنون اگر با این دولت که حدود دو سال و نیم دیگر در قدرت خواهد بود، معامله انجام شود، فرصت لازم برای تثبیت توافق فراهم خواهد بود. چنین توافقی اگر در خرداد سال گذشته حاصل می‌شد، فرصت برای تثبیت آن می‌توانست باز هم بیشتر باشد. تجربه دوره ترامپ پیش روی ماست. او به رغم شعارهای انتخاباتی‌اش، یک سال و نیم خروج از برجام را به تاخیر انداخت و در این فاصله مکرر خواستار مذاکره با ایران شد. به طور کلی، با توجه به غریزه شومنی در ترامپ، توافق با او با دادن یک امتیاز شکلی می‌توانست ممکن باشد. همان طور که مثلا کانادا و مکزیک چنین کردند و با دادن یکی، دو امتیاز شکلی، از جمله تغییر اسم توافق نفتا، ادامه این توافق را ممکن کردند. ضمن این که اگر یک جمهوری خواه  نرمال غیر از ترامپ در ژانویه 2017 وارد کاخ سفید شده بود، بعید بود از برجام خارج شود؛ چه این که شماری از سناتورهای جمهوری خواه و دموکرات مخالف برجام در عین حال مخالف خروج ترامپ از برجام نیز بودند. این به این معنی است که اگر یک رئیس جمهور نرمال جمهوری خواه هم در 2025 روی کار بیاید، بسیار محتمل است که از برجام خارج نشود؛ ضمن این که صد البته پیروزی دموکرات‌ها نیز محتمل است.