سینما علیه سینما مردم ناجی سینما

آمار فروش سینما‌ها از ابتدای سال جاری روند صعودی را نشان می‌دهد تا حدی که فقط در یکی از روز‌ها ۲۰۰ هزار مخاطب به سالن‌های سینما رفتند و سینما شلوغ‌ترین روز کشور طی سه سال اخیر را به چشم دید. نکته جالب و البته پند‌آموز ماجرا این است که مردم در شرایطی ناجی سینما شدند که این هنر می‌رفت به دلیل بحران مخاطب به نابودی کشیده‌شود. این در حالی است که بخشی از خود سینماگران در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ با رفتارشان علیه موجودیت سینما عمل کردند. نا‌امنی و اغتشاشاتی که برخی چهره‌های سینمایی نیز در فضای مجازی با رفتار‌های نه‌چندان مسئولانه به آن دامن می‌زدند، دامن خود سینما را هم گرفت و استقبال از فیلم‌های روی پرده را به پایین‌ترین حد ممکن رساند. این در حالی بود که جنجال کرونا نیز طی سه سال اخیر به این بی‌رونقی دامن زده‌بود. در این وانفسا جریانی که در کشور از هر فرصتی استفاده کرد تا به ناامنی‌ها ضریب بدهد، اساساً معیشت مردم برایش محلی از اعراب نداشت و جالب است که معیشت خود سینماگران در جریان اغتشاشات رسانه‌ای بیش از اصناف دیگر در معرض تهدید قرار گرفت، اما آن طیف خاص از سلبریتی‌های سینمایی که به آتش بزرگنمایی رسانه‌ای برای ناامن نشان دادن خیابان‌ها کمک می‌کردند تنها دغدغه‌ای که نداشتند معیشت اصناف سینمایی بود.
این یک وضعیت تناقض‌آمیز است که طیف گسترده‌ای در پشت صحنه سینما و هنر‌های نمایشی فعالیت می‌کنند، اما سلبریتی‌های جنجال‌آفرین اصلاً آن‌ها را نمی‌بینند. در چنین وضعیتی این مردم هستند که اتفاقاً ناجی سینما می‌شوند و با رونق بخشیدن به سالن‌ها این هنر را از رکود نجات می‌دهند. جالب است که سلبریتی‌ها همیشه مدعی‌اند کنار مردم ایستاده‌اند و سعی می‌کنند ژست مردمی بودن بگیرند. توهمی که فضای مجازی با ترول‌ها و دسیسه‌های پنهانش به این قشر می‌دهد، اما مردم با رونق دادن به سینما‌ها به خود آن قشر در فضای مجازی پیام دادند که نه‌تن‌ها خواستار ناامنی نیستند، بلکه به استقبال امنیت در جامعه می‌روند. معلوم نیست چهره‌هایی که نیمه دوم سال ۱۴۰۱ مدام در شیپور اختلاف و بزرگنمایی و دوقطبی کردن جامعه می‌دمیدند این پیام ساده را دریافت کرده‌باشند یا نه، اما اقتصاد سینما اقتضائاتی دارد که رعایت آن مستلزم دست کم یک مطالبه جدی در میان خود سینماگران است. اینکه یک دسته محدود و انگشت‌شمار خود را نماینده همه سینماگران فرض نکنند و به نمایندگی از این قشر فضای جامعه را به ناامنی نکشانند، موضوعی است که واجب است به درک آن نائل شوند، اما مع‌الأسف این افراد خیلی وقت‌ها در فضای ناشی از توهم دنیای مجازی خود را نماینده مردم نیز فرض می‌کنند. این‌ها توهماتی است که ضعف رسانه‌ها در کشور یکی از دلایل آن است. خوب است این وضعیت متناقض که همواره سینما علیه سینما عمل کرده ولی مردم ناجی آن شده‌اند دست‌کم فهم شود. سینما در ایران نه‌تن‌ها علیه خود که اغلب علیه مردم هم عمل کرده‌است؛ سینمایی که بخشی از همان طیف همیشه طلبکار، مدعی‌اند به کوشش آن‌ها جهانی شده و برای کشور افتخارآفرین بوده‌است، خیلی وقت‌ها مقابل مردم بوده‌است. کیست که نداند بخشی از همین سینما با گزینش برخی نکات منفی جامعه و بزرگنمایی آن در فیلم‌ها چهره‌ای غیرواقعی از ایران را در معرض دید جهانیان قرار داده است. طنز تلخ ماجرا اینکه سینمایی که می‌توان گفت مردم را به پول فروخته می‌خواهد برای همین مردم تصمیم‌سازی کند. تناقض‌هایی از این دست در نسبت سینمای ایران با جامعه به وفور یافت می‌شود و قابل احصا است.‌ای کاش سینمای ایران روزگاری به این درک نائل می‌شد که باید به شکلی حقیقی دین خود را به این مردم ادا کند و جفا‌هایی را که با تصویرسازی‌های غلط ایجاد کرده، به نحوی جبران کند. رسیدن به آن روز خیلی هم دست‌نیافتنی نیست.