به داد کتاب و کتاب خوانی برسیـد

 دیروز، درهای سی و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به روی علاقه‌مندان باز شد تا جامعه کتابخوان ما، تحت تاثیر بزرگ ترین رویداد فرهنگی کشور، روزهای پرشوری را تجربه کند. آغاز نمایشگاه، قطعاً اتفاق خوبی است و باید به مسئولان امر، «خسته نباشید» گفت و از آن ها سپاس گزاری کرد، اما واقعیتی که همه اهالی نشر و کتاب طی چند سال اخیر، با آن روبه‌رو شده و آثارش را آشکارا تجربه کرده‌اند؛ یعنی افزایش افسارگسیخته قیمت کتاب، آن‌قدر تاثیرگذار است که حتی رویدادهای شیرینی مانند آغاز نمایشگاه بین‌المللی کتاب هم، نمی‌تواند از پس تلخی طعم آن برآید. افزایش نجومی قیمت کتاب، موضوعی است که بدون تردید و به اجبار، از چگالی طرفداران کتاب می‌کاهد و برای ترویج فرهنگ کتاب و کتاب خوانی در جامعه ما، به شدت آسیب‌زاست. برخی سعی می‌کنند برای ریشه‌یابی موضوع، شائبه گران‌فروشی یا سوداگری ناشران را مطرح کنند،اما کیست که نداند ناشر هم از این وضعیت در رنج و عذاب است؛ همین چند روز قبل، تسنیم در گزارشی مفصل از افزایش قیمت کاغذ در آستانه شروع به کار نمایشگاه کتاب تهران خبر داد؛ قیمت هر بند کاغذ 70 در 100، با «گرماژ» 70 گرم که چند هفته قبل، یک میلیون و 300 هزار تومان معامله می‌شد، به ناگاه افزایش یافت و از مرز یک میلیون و 500 هزار تومان گذشت تا مصائب تولید کتاب را افزون کند. وزارت ارشاد، البته راهکارهایی برای برون رفت از این مشکل اندیشیده‌ است؛ افزایش تولید داخلی و تسریع در اختصاص ارز 28 هزار و 500 تومانی برای خرید کتاب. اما مگر مشکل صنعت نشر، فقط با وفور کاغذ و تثبیت نسبی آن، حل شدنی است؟ خرداد 1401 بود که وزیر ارشاد در آیین اختتامیه پنجمین دوسالانه کتاب برتر استان سمنان اعلام کرد که طبق آخرین پیمایش، 5/43 درصد مردم ایران کتاب می‌خوانند؛ رقمی که در سال 1382، 50 درصد و در سال 1398، 6/46 درصد بود. طی این سال‌ها، رغبت به مطالعه، هر چند با موجی ملایم، در حال کاهش بوده‌، قدر مسلّم آن است که این کاهش، مربوط به بی علاقگی مردم به کتاب و کتاب خوانی نیست؛ کاهش قدرت خرید مردم، جای کتاب را در سبد خانوار تنگ کرده ‌است و این مسئله، ناشران را واداشته تا شمارگان کتاب را از وضعیت چهار رقمی، به سه و حتی دو رقمی تغییر دهند! ششم فروردین امسال بود که خبرگزاری فارس، در گزارشی تفصیلی به بررسی وضعیت نشر در ایران پرداخت و آماری ارائه کرد که حقیقتاً نگران کننده بود. به رغم همه حمایت‌های دولتی برای رونق صنعت نشر، آمار شمارگان کتاب در سال 1401، کاهشی 18 میلیون جلدی را نسبت به سال قبل از آن در 12 حوزه پرطرفدار نشان می‌داد؛ کاهش شمارگان، باعث افزایش قیمت می‌شود، این را تمام کسانی که در صنعت نشر فعال هستند، می‌دانند؛ افزایش قیمتی که باید آن را بر افزایش هزینه‌های جانبی برای خرید کتاب افزود؛ به همین دلیل، با وجود صعود 20 هزار میلیارد تومانی ارزش کتاب های فروخته شده (از 65 هزار میلیارد تومان در سال 1400 به 85 هزار میلیارد تومان در سال 1401)، نمی‌توان به رونق صنعت نشر و نیز، ارتقای جایگاه کتاب خوانی خوش‌بین بود. طبق گزارش فارس، فقط در بخش کتاب‌های حوزه ادبیات، عنوان انتشار یافته با کاهشی حدود سه هزار تایی، از 21 هزار عنوان در سال 1400 به 18 هزار عنوان در سال 1401 رسیده و این روند، روند هشدار دهنده‌ای است. نیاز صنعت نشر و نیاز جامعه کتابخوان ایران که هنوز طبق آمارهای رسمی، بیش از 43 درصد مردم ما را در بر می‌گیرد، اتخاذ سیاست‌های حمایتی جدی‌تر است. افزون بر حمایت‌های مادی دولت از ناشران، از طریق وزارت صمت و ارشاد، باید برنامه‌های ویژه‌ای برای کاهش هرچه بیشتر قیمت مصرف‌کننده کتاب اندیشیده شود. در سال‌های قبل، طرح‌های خرید کتاب، از قبیل «بهاره»، «تابستانه» و مانند آن، شوک خوبی به بازار کتاب وارد می‌کرد و باعث رونق داد و ستد در این بازار فرهنگی می‌شد، اما اکنون،چنین حمایت‌هایی چندان به چشم نمی‌آید و به ظاهر روی بازار کتاب تاثیرگذار نیست. شاید بد نباشد که نگاهی دوباره به راه‌اندازی و توسعه چنین طرح‌هایی داشته ‌باشیم و با اهتمام به اهمیت و جایگاه کتاب در فرهنگ عمومی و لزوم توجه به آن، ذیل عنوان یک راهبرد کارآمد، به دنبال طرح‌هایی مانند خرید تضمینی کتاب از ناشران و عرضه آن‌ها به جامعه هدف برویم. یادمان باشد که تلاش صنعت نشر برای ادامه حیات و عبور از این بحران، تاثیرات سوئی بر فضای کتاب خوانی کشور می‌گذارد؛ نمونه‌اش کاهش صفحات کتاب برای اقتصادی کردن آن و پایین آوردن کیفیت چاپ و کاغذ است که البته، در کم کردن رغبت خریداران کتاب، بی‌تاثیر نیست. از سوی دیگر، ناشران برای ادامه مسیر و خدمت به فضای کتاب و کتاب خوانی، نیازمند حمایت‌های دیگری نیز هستند؛ مبارزه با قاچاق کتاب، تسهیل امور نشر و تقویت و افزایش نمایشگاه‌ها در سراسر کشور، می‌تواند راهکاری در این راستا باشد. سخن آخر این‌که، مسئولان عزیز، دردشناسان حوزه فرهنگ، حال و روز کتاب و کتاب خوانی در کشور ما چندان روبه‌راه نیست؛ لطفاً به داد کتاب و کتاب خوانی برسید.