گام عملیاتی «اصلاحات» برای انتخابات1402

آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت با رأی اعضای جبهه اصلاحات ایران به ریاست این تشکیلات اصلاح‌طلب انتخاب شد. جبهه اصلاحات ایران در آستانه انتخابات سال 99، با حضور 31 حزب به‌صورت رسمی اعلام موجودیت کرد تا هدایت انتخاباتی این جریان را برعهده بگیرد.این جبهه جایگزین شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان شد که در انتخابات سال 94 و 96 به ریاست محمدرضا عارف، فعالیت انتخاباتی اصلاح‌طلبان را برنامه‌ریزی کرده بود اما به‌دلیل اختلاف میان احزاب اصلاح‌طلب بر سر حضور چهره‌های غیر حزبی به انحلال کشیده شد. ریاست جبهه اصلاحات ایران در ابتدا با بهزاد نبوی بود اما از اسفند سال گذشته که نبوی، استعفا کرد تکلیف ریاست این جبهه نامعلوم بود. با انتخاب آذر منصوری و شورای مرکزی جدید این تشکیلات، به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان از حالا برای انتخابات مجلس دوازدهم در حال برنامه‌ریزی هستند. پیشتر، بسیاری از اصلاح‌طلبان اصرار داشتند بهزاد نبوی ریاست جبهه اصلاحات را بر عهده گیرد. دیروز اسماعیل ‌گرامی‌مقدم، از اعضای حقیقی جبهه اصلاحات، گفته بود که رئیس جبهه اصلاحات باید بتواند با حاکمیت دیالوگ برقرار کند، باید در حاکمیت نفوذ داشته باشد و از جایگاه سیاسی برخوردار باشد. او مشخصا به موضوع انتخابات اشاره کرده و گفته است: «اگر فردا روزی، حاکمیت بخواهد درباره انتخابات، مذاکراتی را با جبهه اصلاحات داشته باشد یا حتی خود جبهه بخواهد مذاکراتی را با حاکمیت داشته باشد، این امر، به فردی با سابقه مانند نبوی نیاز دارد». حالا و در شرایطی که اصلاح‌طلبان نگران سرنوشت صلاحیت نامزدهای خود هستند، در غیاب بهزاد نبوی چه افرادی می‌‌توانند نقش رایزنی با نهادهای تصمیم‌ساز را داشته باشند؟ حالا چه در قالب رئیس  جدید جبهه اصلاحات که آذر منصوری باشد یا هر عنوان دیگری؟ فردانیوز نوشت: حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، یکی از کسانی است که همواره گفته است باید در انتخابات شرکت کرد. او و حزبش باور دارند که اصلاح‌طلبان اگر در حاکمیت حضور نداشته باشند، در افکار عمومی به حاشیه می‌روند و البته می‌گویند که راه اصلاح امور در کسب قدرت سیاسی است. مرعشی همچنین می‌گوید همه اصلاح‌طلبان باید گرد رهبری جمع شوند تا بتوانند با ایشان سخن بگویند. شاید بتوان از مرعشی به عنوان یکی از کسانی یاد کرد که بتواند نقش رایزن اصلاح‌طلبان با بخش‌هایی از حاکمیت را عهده‌دار شود؛ هرچند مرعشی محبوب بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان نیست؛ از جمله اصلاح‌طلبان رادیکال که عمدتا در حزب اتحاد ملت جمع شده‌اند. یکی دیگر از آن افراد مجید انصاری است؛ فردی که به واسطه عضویتش در مجمع روحانیون مبارز یکی از نیروهای نزدیک به سید محمد خاتمی قلمداد می‌شود. او در عین حال عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست و از این نظر هم حکم از رهبر انقلاب دارد. مواضع انصاری هم هیچ‌وقت رادیکال نبوده است و او در انتخابات مجلس یازدهم هم تاییدصلاحیت شد. انصاری یکی از گزینه‌های مهم و تأثیرگذار و البته بی‌حاشیه‌ای است که شاید بیش از دیگر اصلاح‌طلبان بتواند ارتباط میان اصلاح‌طلبان و حاکمیت را ترمیم کند و البته برخلاف مرعشی، عموم اصلاح‌طلبان بر او اجماع دارند. محمدرضا عارف هم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و می‌تواند مسائل اصلاح‌طلبان را با نهادهای تصمیم‌ساز در میان بگذارد. عارف حتما یکی از مهم‌ترین نیروهای میانه‌روی اصلاح‌طلبان است که در عین حال نیرویی نزدیک به خاتمی نیز محسوب می‌شود. اگر زمان به عقب برگردد و در سال92 یا 94 باشیم، باید می‌گفتیم که او یکی از محبوب‌ترین چهره‌ها در میان اصلاح‌طلبان است اما به هر روی به دلیل انفعالش در دوره نمایندگی  در مجلس دهم، بسیاری از اصلاح‌طلبان به او انتقادهایی دارند. محسن رهامی هم یکی از چهره‌های سرشناس اصلاح‌طلب است که سابقه نمایندگی مجلس در دوره اول و دوم را در کارنامه خود دارد. شاید رهامی مورد اجماع اصلاح‌طلبان نباشد اما او حتی بیش از چهره‌هایی که بررسی کردیم، سعی کرده است با حاکمیت درباره وضعیت اصلاح‌طلبان رایزنی کند؛ به ویژه در انتخابات مجلس یازدهم در سال98 که با شورای نگهبان جلساتی داشت تا در پی این گفت‌وگوها میزان ردصلاحیت‌ها کاهش یابد.