ناآرامی های فرانسه و بازیگران خارجی

فرانسه که خود را مهد تمدن و سردمدار دفاع از حقوق بشر در جهان می‌داند، در سال های اخیر به طور مداوم با موج خشونت های پلیس علیه معترضان مواجه بوده است، موضوعی که نشان می‌دهد تبعیض، نژاد پرستی و بی‌عدالتی به رویه معمول در این کشور تبدیل شده است. شلیک پلیس فرانسه به نوجوان مهاجر، خشم مردم این کشور را برانگیخته و هزاران نفر در شش روزاخیر با حضور در خیابان ها انزجار خود را از سیاست های دولت ماکرون ابراز کردند. در این دور از درگیری ها که بی‌سابقه و خشن‌ترین آن توصیف شده است، ده ها پلیس زخمی و صدها نفراز معترضان بازداشت شده‌اند که این موضوع کاخ الیزه را درخصوص تداوم اعتراضات نگران کرده است.اما ماجرای تداوم و تشدید اعتراضات فرانسه از زاویه دیگری هم قابل بررسی است.واقعیت این است که اتاق عملیات آشوب‌ها در  فرانسه را در بیرون از این کشور باید دید.اتاق عملیاتی که همزمان با کاهش سطح دوز آتلانتیک گرایی در سیاست خارجی فرانسه فعال شده است. البته ماکرون از چهار سال پیش همواره قصد یک بازی مستقل از آمریکا را داشته است؛ تشکیل ارتش اروپایی در برابر ناتو در دوره ترامپ باعث شد در آن زمان هم شورش جلیقه زردها اتفاق بیفتد. شورشی که برایند عصر ترامپ بود و خود را در برابر مسائلی همچون کاهش بودجه نظامی و مالیات کربن مطرح می کرد. البته از شورش جلیقه زردها گروه های اولترای راست و اولترای چپ و سیاستمداران رادیکال از لوپن تا ملانشون حمایت کردند. هم اکنون نیز با ایجاد گسل بین آمریکا و فرانسه به ویژه پس از پیمان آئوکاس شاهد همسویی بیشتر پاریس و پکن و در عوض دور شدن فرانسه از آمریکا هستیم.تأثیر روحیه رمانتیک در فرهنگ فرانسوی باعث شده تا این کشور تاریخ پرفراز و نشیب و آکنده از شورش‌های اجتماعی داشته باشد، برخلاف بریتانیا که به دلیل سلطه فرهنگ محافظه‌کاری کمتر در آن شاهد شورش‌های اجتماعی هستیم. در یک سال اخیر به غیر از شورش علیه قانون بازنشستگی و شورش کردها این سومین شورش اجتماعی مهم است که گفته می شود سطح آن از شورش‌های ۲۰۰۵ نیز گسترده‌تر است. همچون شورش جلیقه زردها که برایند نزاع پاریس و واشنگتن در دوره ترامپ بود، شورش کنونی را نتیجه افزایش اختلاف فرانسه و آمریکا پس از پیمان آئوکاس می دانم. پیمانی که باعث دور نگه داشته شدن فرانسه از بازار تسلیحاتی شرق آسیا و اقیانوس آرام شد. در طول حدود دو سال از پیمان آئوکاس حتی با وجود جنگ اوکراین، ماکرون همواره به دنبال بازی مستقل از آمریکا در جهان بوده‌است. بازی مستقل در غرب آسیا همچون نقش آفرینی در پرونده هسته‌ای ایران و تنش‌های سیاسی در لبنان و نیز فروش عمده تسلیحات به مصر، عراق و امارات را می توان جزئی از بازی مستقل وی دانست. از سوی دیگر وی در دو سال اخیر رابطه با چین را افزایش داده است؛ از شایعه سرمایه‌گذاری ۲۰۰ میلیون یورویی هواوی در فرانسه تا معامله LNG با یوآن از جمله زمینه های همکاری فرانسه با چین است که برای بایدن و حتی مقامات بروکسل قابل هضم نیست. در این میان حتی فون درلاین به عنوان رئیس کمیسیون اروپا برخلاف ماکرون علاقه خود را به بایدن و همسویی با سیاست آتلانتیک گرایی نشان داده است.اوج اختلافات با واشنگتن بر سر رابطه با چین مربوط به سفر ماه مارس ۲۰۲۳ وی به پکن همراه با فون درلاین بود؛ سفری که چند هفته پس از اعلام «طرح صلح چینی» برای بحران اوکراین انجام شد و چه بسا به معنی همسویی ماکرون با شی در موضوع اوکراین است. سفر پرطمطراق ماکرون به پکن به همراه هیئت بزرگ تجاری فرانسه در معیت «ژان پیر رافارن» نخست وزیر سابق فرانسه حتی از نظر استقبال طرف چینی نیز بسیار ویژه بود؛ آن هم در جایی که ماکرون سعی کرد تا مناقشه تایوان را برخلاف سیاست آمریکا بی ارتباط با خود نشان دهد. از این رو همسویی پکن و پاریس آن هم در خلال بحران اوکراین چیزی نیست که مورد تأیید آمریکا باشد.