شرط پایداری برای آمار مثبت اشتغال

تازه ترین گزارش مرکز آمار از شاخص های اشتغال کشور در بهار امسال از افت نرخ بیکاری به کمترین میزان در 20 سال اخیر حکایت دارد. این کاهش اتفاق خوشحال کننده ای است و نشان می دهد آثار رشد 4 درصدی اقتصاد کشور در سال گذشته بر بازار اشتغال محسوس بوده است. از سوی دیگر، عبور کامل کشور از تبعات اقتصادی کرونا را نشان می دهد. تبعاتی که بازار کار را به شدت تحت تاثیر قرار داده و موجب ریزش 1.5 میلیون شغل در بهار 99 نسبت به بهار 98 شده بود. به این ترتیب شاهد بازگشت تقریبی اشتغال به دوران قبل از کرونا هستیم، هرچند هنوز تعداد شاغلان در بهار 1402 نسبت به بهار 98، حدود 160 هزار نفر کمتر است. آن هم در شرایطی که به تعداد افراد در سن اشتغال (براساس تعریف مرکز آمار افراد بالای 15 سال) 2 میلیون و 850 هزار نفر اضافه شده اند. به این ترتیب باید دقت داشت که وضعیت اشتغال با وجود مثبت بودن در یک سال اخیر و اضافه شدن 728 هزار نفر به تعداد شاغلان، هنوز نسبت به شرایط سال 98 پایین تر است.با این حال مسئله اساسی در این میان، استحکام مشاغل ایجاد شده است. چند روز قبل ویدئویی از اظهارات عیسی منصوری، معاون سابق کارآفرینی و اشتغال وزارت کار منتشر شد که اذعان کرد مشاغلی که در دولت قبل ایجاد شده است، کم کیفیت و ناپایدار بوده است. مرور آمارهای اشتغال و بیکاری کشور نیز نشان می دهد که اشتغال آفرینی در دولت های مختلف از دولت های قبلی تا دولت فعلی برمبنای رویکرد ایجاد اشتغال به عنوان هدف نهایی طراحی شده است. این رویکرد اگرچه می تواند با طراحی مسیری برای اختصاص منابع و وام به فعالیت های کاربر، اشتغال قابل توجهی ایجاد کند، اما واجد ارزش زیادی نیست، چرا که مزیت های اقتصادی اشتغال های ایجاد شده چندان مدنظر قرار نمی گیرد و اساسا اشتغال زایی خودش هدف نهایی سیاست گذار است نه رشد اقتصادی که اشتغال مولد و پایدار و متناسب با رسته های انتخاب شده ایجاد کند.در حقیقت بازار اشتغال ما قبل از ورود به مقوله ایجاد شغل ،به طراحی برنامه ای منسجم و دقیق برای ایجاد رشد اقتصادی پایدار نیاز دارد. این رشد با اولویت دادن به همه حوزه ها رقم نمی خورد. به عنوان مثال هدف گذاری برای رشد در بخش کشاورزی حتما باید با توجه به وضعیت منابع آبی هر منطقه باشد و اشتغالی که از مسیر فشار بی ضابطه به منابع زیرزمینی آب و کاهش سطح آب دشت های بحرانی به دست می آید، واجد ارزش نیست و با بروز خشکسالی به سرعت به بیکاری تبدیل می شود. مثال دیگر توسعه صنایع بزرگ، انرژی بر و آب بر نظیر فولاد و پتروشیمی در مناطق مرکزی و خشک یا غیرمتناسب با اقلیم است. مثال بارز روزهای اخیر تلاش برای احیای پتروشیمی میانکاله است، مثال دیگر طرح های توسعه فولاد در مناطقی نظیر خراسان رضوی است. تداوم تمرکز بر تولید محصولات اولیه پتروشیمی و فولاد خام در شرایطی است که این صنایع هم به شدت آب بر و انرژی بر هستند و در تابستان و زمستان تامین برق و گاز آن ها با چالش های جدی همراه است و هم ظرفیت اشتغال زایی چندانی ندارند. این در حالی است که در صنایع مرتبط و پایین دست این صنایع، طیف وسیعی از فعالیت های کاربر، به لحاظ انرژی کم مصرف و دارای ارزش افزوده بالا هستند که می توان با هزینه کمتر و بازدهی بیشتر، اشتغال فراوان تری ایجاد کرد.انتظار از برنامه هفتم توسعه که اکنون در مجلس در حال بررسی است، این است که بتواند نرم افزاری را برای اقتصاد ایران طراحی کند که به نگاه های کلاسیک و تک بعدی که اشتغال را به تنهایی هدف قرار می دهد خاتمه دهد و ایجاد اشتغال را به عنوان خروجی نهایی مدلی از توسعه در نظر بگیرد که با انتخاب رسته های صنعتی، کشاورزی و خدماتی مرتبط با مزیت های جهانی و منطقه ای ایران، هم بتواند نقش ایران در اقتصاد جهانی را به خوبی طراحی کند و هم زمینه ایجاد اشتغال پایدار و مولد را برای اقتصاد ایران فراهم آورد.