ورود زبان چيني به مدارس

محمد معصوميان
زبان چيني به ليست زبان‌هايي كه در مدارس ايران اجازه تدريس دارند اضافه شده است؛ البته اين زبان به ليست زبان‌هاي آلماني، فرانسوي، ايتاليايي، اسپانيولي و روسي كه به عنوان زبان‌هاي خارجي مجاز براي آموزش در مدارس از سوي شوراي عالي آموزش و پرورش انتخاب شده بودند اضافه شده است. در واقع از اين پس به جز زبان انگليسي، مدارس مي‌توانند به صورت انتخابي  ۶ زبان ديگر را نيز به دانش‌آموزان آموزش دهند. در مصوبه‌اي كه به تاريخ 1381 تصويب شد به آموزش و پرورش اجازه داده شد كه بر حسب نيازها و تقاضاي اجتماعي جديد و با رعايت اصل تنوع‌بخشي به زبان‌هاي خارجي علاوه بر زبان انگليسي، نسبت به آموزش زبان‌هاي عربي، فرانسه، آلماني، ايتاليايي، روسي، اسپانيايي و چيني اقدام کند. سوال اينجاست كه آيا ما تقاضاي اجتماعي براي افزوده شدن زبان چيني داشته‌ايم؟ يا اساسا نتيجه چنين مصوباتي براي دانش‌آموزان چه بوده است؟  بد نيست همين ابتدا بگوييم كه قرار نيست زبان‌هايی كه در گذشته اجازه تدريس آنها به مدارس داده شده بود يا زبان چيني كه به تازگي به ليست اضافه شده به‌صورت اجباري به دانش‌آموزان تدريس شود يا در كتاب‌هاي درسي عمومي ردي از آنها باشد. احمد عابديني كارشناس ارشد آموزش و پرورش در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌گويد تا امروز هيچ قدمي براي اجرايي شدن مصوبات گذشته برداشته نشده است. مصوباتي كه بر اساس آن زبان‌هاي ديگري هم در ليست آموزش بودند: «هيچ اقدام عملي مانند آماده كردن زير‌ساخت يا نوشته شدن كتاب يا آموزش دادن به معلم انجام نشده است. زبان چيني و روسي و ايتاليايي كه خود به خود منتقل نمي‌شود. بايد آن مولفه‌هاي اصلي آموزش مانند محتواي آموزشي، تربيت معلم يا فضاي آموزشي را آماده كنيم.» او معتقد است همان ضرورتي كه باعث شد زبان‌هاي روسي و ايتاليايي و فرانسوي مصوب بشوند الان هم ايجاب مي‌كند زبان چيني كه صد برابر سخت‌تر از زبان‌هاي ديگر است مصوب بشود: «شايد يك بخشي از اين تصميم سياسي است. اما من اينها را مانند مصوبات قبلي مي‌دانم و به‌نظرم هيچ ضرورت خاصي براي اضافه شدن زبان چيني نداريم. متاسفانه از اين وابستگي‌ها بوي خوبي به مشام نمي‌رسد. نبايد در كلان قضيه براي مقابله يا دوستي با كشوري مسائل آموزشي و تربيتي را به مسائل سياسي آلوده كنيم.»
از نظر عابديني شوراي عالي آموزش و پرورش تبديل به ماشين توليد مصوبات شده است و هيچ نگاهي به سرنوشت مصوبات خود ندارد: «اين شورا بايد وزير را بازخواست كند كه اين همه وقت مي‌گذاريم و مصوبه توليد مي‌كنيم چه سرنوشتي دچار مي‌شود؟ ما الان مصوبه داريم 15 سال است يا مصوبه 25 ساله داريم كه خاك مي‌خورد و هيچ قدمي برداشته نشده و شوراي عالي هم هيچ استقلالي ندارد كه از وزير آموزش و پرورش بپرسد و دلايل عدم اجاري آن را بررسي كند»  او از دانش‌آموزاني مي‌گويد كه سال‌ها دروس عربي و انگليسي را در مدارس آموزش ديدند اما در نهايت حتي چند كلمه هم نمي‌توانند به اين زبان‌ها گفت‌وگو كنند: «تازه براي اين دروس معلم و كتاب هم وجود دارد اما نتيجه‌اي عملي در اين زمينه ديده نمي‌شود. اگر يك درصد از بچه‌هاي ما وجود داشته باشند كه بتوانند دو كلمه با زبان عربي مشكلات خودشان را بيان كنند به آموزش و پرورش بايد مدال طلا داد. تازه آن زبان‌ها كه اجباري بود و اين زبان كه اختياري است. اختياري به اين معني كه شما سفره‌اي باز كرديد و اطعام مختلفي هست و هر كسي هر چه خواست مي‌تواند بردارد. وقتي هيچ سفره‌اي باز نشده و غذايي پخته نشده خب مي‌پرسند چيزي نيست كه بخورم. نه معلم داريم نه كتاب داريم. با مصوبه كه معجزه نمي‌شود. همان اندازه كه احتمال مي‌دهيم آن زبان‌ها اجرايي شدند اين هم اجرايي مي‌شود. 20 سال ديگر مصاحبه كنيد.»
از عابديني مي‌پرسم آيا علاقه‌اي به اضافه كردن زبان فارسي به دروس دانش‌آموزان چيني هم وجود دارد؟ آيا با نمونه‌اي در اين زمينه برخورد كرده است: « ما اگر بخواهيم مصداق‌ها را تعميم بدهيم كه سيستم آموزشي در حال ترويج زباني است بايد بگويم اين اتفاق نه در ايران و نه در چين اتفاق نيفتاده است اما آدم‌هاي علاقه‌مندي را ديديم كه بر اساس علاقه‌مندي شخصي به فرهنگ فارسي يا زبان چيني آن را ياد گرفتند. اين را به پاي سيستم نمي‌توانيم بگذاريم. آنجا هم افرادي واقعا علاقه‌مند هستند. 
مريم رنگ‌آميز طوسي منتخب فرهنگيان در شوراي عالي آموزش و پرورش هم در پاسخ به اين سوال اعتماد كه ضرورت اضافه شدن اين زبان به ليست سابق چه بوده است و آيا استقبالي از اين زبان در مدارس بوده است مي‌گويد: ‌«به آن شكلي كه استقبال بشود نبوده است و فقط اينكه نياز بوده اينها به عنوان ضروريات زبان اضافه بشود و‌گرنه ما فعلا نه استاد آن را داريم نه براي تدريس كسي را داريم و نه اينكه كسي از اين زبان‌ها استقبال كرده است. گفتيم فعلا در برنامه باشد تا اگر زماني نياز بوده به آموزش اين زبان‌ها كار انجام شده باشد.» مي‌توان گفت شوراي عالي آموزش وپرورش به روز مبادايي فكر كرده است كه شايد دانش‌آموزان كشور به زبان چيني يا ايتاليايي علاقه‌مندي نشان بدهند و در آن زمان ممنوعيتي نباشد. سوال اينجاست وقتي هيچ زير‌ساختي در اين زمينه نداريم براي چه منظور چنين مصوباتي توليد مي‌شود و اطلاع‌رساني هم مي‌شود.
عليرضا صادقي استاد دانشگاه علامه طباطبايي هم در گفت‌وگو با اعتماد معتقد است وقتي از حضور زبان‌هاي مختلف در برنامه‌هاي درسي صحبت مي‌كنيم بايد چند چيز مهم را بررسي كنيم؛ كاربردي بودن آن زبان، تقاضا براي آن زبان، متناسب به فرهنگ بودن آن زبان است. زماني كه ما زبان عربي و انگليسي را در دروس به صورت اجباري گنجانديم چه نتيجه‌اي داشت؟ اگر آن زبان‌ها را توانستيم آموزش بدهيم پس اين زبان چيني را هم مي‌توانيم آموزش بدهيم اما بررسي ما نشان مي‌دهد اين اتفاق نيفتاده است. بچه‌ها در خصوص زبان‌هايي كه در سيستم آموزشي ما تدريس مي‌شوند به نتيجه درستي نمي‌رسند مگر اينكه در كلاس‌هاي بيرون آموزش ببينند.» صادقي معتقد است اگر هر زبان ديگري هم در اين سيستم گذاشته بشود و با همين سيستم آموزش داده بشود به يك واحد درسي پوچ خواهيم رسيد: « شايد مي‌توانستیم اين فضا و اين دروس را به موسيقي و هنر اختصاص بدهيم هر چند من معتقدم تكثر هيچ مشكلي ندارد به‌شرطي كه بعدا تبديل به اجبار نشود.»
هر چند خبر تدريس اختياري زبان چيني موجب واكنش‌هايي شده است اما وقتي به سرنوشت ديگر زبان‌هايي كه در ليست دروس قرار گرفته‌اند نگاه مي‌كنيم به‌نظر مي‌رسد اين مصوبات به هيچ جايي نمي‌رسند. آموزش و پرورش با انبوهي از اين مصوبات درگير است و در حالي كه مسوولان از كمبود معلم براي تدريس درس‌هاي عمومي مي‌گويند بايد پرسيد چطور مي‌خواهند معلم‌هايي براي تدريس زبان‌هاي مختلف خارجي تربيت كنند؟ با كدام فضاي آموزشي و با چه امكاناتي مي‌خواهيم چنين دروس سختي را تدريس كنيم؟ ابهامات زيادي در چنين مصوباتي وجود دارد.