خلازير به وقت حادثه

گروه حوادث
روز ۱۵ مرداد ماه ۱۴۰۲ يك ساختمان در جريان تخريب غيراصولي بناهاي فاقد مجوز و غيرقانوني، در برخورد دومينووار ۳ ساختمان مجاور شمالي در شهرك احمديه محله خلازير ناحيه ۳ منطقه ۱۹ شهر تهران به‌طور كامل فرو ريخت كه ساختمان جنوبي آن نيز دچار تخريب و در نهايت منجر به كشته شدن ۵ نفر شد.
طبق بررسي‌هاي كارشناسان؛ در جريان تخريب غيراصولي به روش كششي در منطقه خلازير ساختمان بتني با دهانه كوچك در حدود ۷ متري دچار واژگوني ناقص شده كه بر اثر آن ضربه به ساختمان بتني ديگر مجاور جنوبي آن نيز وارد شده است. ضربات دومينويي ساختمان به ساختمان پنجم (۵ دستگاه ساختمان به هم برخورد داشتند كه ساختمان پنجمي دچار فروريزش كامل شد) كه از نوع اسكلت فلزي بوده، اثر كرده و اين ساختمان دچار فروريزش ناگهاني كامل مي‌شود. ۵ ساختمان مجاور كه به هم برخورد كرده، وسعتي به عرض ۲۳ متر و طول ۸۰ متر را در كوچه گل‌ها اشغال كرده بودند. «اعتماد» در مورد بررسي جزييات رخداد ۱۵ مرداد ماه جاري با رييس بخش زلزله‌شناسي و خطرپذيري مركز تحقيقات راه به گفت‌وگو پرداخته است.
عامل اصلي فروريزش ساختمان


كه منجر به كشته شدن ۵ نفر شد
«علي بيت‌اللهي» در مورد جزييات فروريزش ساختمان‌هاي خلازير به «اعتماد» مي‌گويد: «ساختماني كه به‌طور كامل فروريزش كرد، از نوع اسكلت فولادي، داراي ۷ سقف از سطح زمين (پيلوت ساختمان فاقد ديوارهاي داخلي) بود. ابعاد اين ساختمان حدود ۲۳ در ۲۲ متر از روي تصاوير ماهواره‌اي برآورد شده است. زمان حادثه فروريزش ساختمان روز يكشنبه ۱۵ مرداد ماه ۱۴۰۲ بود و ساعت اعلام به اورژانس ۱۲ و ۲۷ دقيقه اعلام شد. تلفات جاني حادثه فروريزش ساختماني ۴ نفر (بنا به برخي مصاحبه‌هاي مسوولان آتش‌نشاني ۵ نفر) و تعداد مصدومان بيش از ۱۱ نفر اعلام شد. عامل اصلي فروريزش ساختمان منجر به فوت، ضربه ساختمان مجاور و علت ضربه نيز تخريب غيراصولي به روش كششي ساختمان اول بود. هرچند كه عامل اصلي وقوع حادثه ضربه ساختمان‌ها به هم بر اثر روش تخريب بود، اما كيفيت بسيار نازل ساختمان‌ها و به‌ويژه ساختمان فروريزشي پنجم در بروز حادثه نقش موثري داشته است. با توجه به نوع رفتار ساختمان فروريزش كرده كامل، احتمال داده مي‌شود كه ساختمان پيش‌تر براي جلوگيري از ادامه ساخت و امكان تخريب، تضعيف شده باشد (بريدن ستون‌هاي ساختمان‌هاي فاقد مجوز در تعدادي ديگر از ساختمان‌هاي بتني و فولادي نيز مشاهده شده است) جابه‌جايي صورت‌ گرفته در ساختمان چهارم، حدود ۵ سانتي‌متر تخمين زده شد كه اگر حتي درز انقطاع مرسوم ساختمان‌ها (ساختمان‌هاي ۷ تا ۹ طبقه) زمان احداث رعايت مي‌شد (صرف نظر از ساير نقايص ديگر) جابه‌جايي ساختمان ۴ به ساختمان ۵ منتقل نمي‌شد، لازم به ذكر است كه ساختمان ۴ در اين حركات دومينويي پابرجا مانده و آسيب خاصي نديده بود (بر اساس بازديد ميداني) . پايداري ساخت ساختمان ۵ چنان نازل يا پايين آمده بوده كه با ضربه ساختمان ۴، به صورت طولي (در راستاي ارتفاع ساختمان از سقف پيلوت تا سقف طبقه آخر) دو رديف ستون‌هاي مياني (رديف‌هاي شمالي و جنوبي مياني) از هم گسيخته و ساختمان قبل از فروريزش از هم جدا و به دو قسمت گسيخته مي‌شود. با توجه به نتايج ارزيابي‌ها، در بيان علت حادثه (بر اساس مستندات و موارد قابل ارزيابي) مي‌توان احتمال عوامل زير را در بروز سانحه فروريزش ساختمان و جان باختن چند نفر در خلازير منطقه ۱۹ تهران را به شرح زير دانست:
1- عدم اعلام هشدار و عدم اقدام به تخليه كليه عوامل (مردم، پرسنل نيروي انتظامي و…) از محدوده در دست تخريب از سوي عوامل مجري تخريب و مديريت اجرايي كار.
2- انتخاب روش كششي تخريب كه موجب افتادن و ضربه ساختمان اول به دومي و در ادامه منجر به فروريزش ساختمان پنجم مي‌شود.
3- پايداري كم ساختمان فروريزش كرده به دليل ضعف‌هاي سازه‌اي، احتمالا به دليل تضعيف ساختمان (به دليل ممانعت از ادامه ساخت يا تسهيل تخريب) بر اثر برش ستون‌ها (با استفاده از ترميت) يا كيفيت پايين ساخت كه منجر به عدم تحمل ضربه توسط ساختمان ۵ از طرف ساختمان ۴ شده است.
4- كيفيت ساخت پايين ساختمان ۵ و البته ساير ساختمان‌هاي ديگر قبلي (سمت شمالي ساختمان فروريزش كرده).
5- عدم رعايت درز انقطاع بين ساختمان و به‌ويژه ساختمان ۴ و ۵ كه موجب انتقال نيروي ضربه ساختمان ۴ به ساختمان ۵ شد.»
خاك منطقه متاثر از زلزله‌هاي گذشته
رييس بخش زلزله‌شناسي و خطرپذيري مركز تحقيقات راه در ادامه در مورد زلزله اخير اين منطقه توضيح مي‌دهد: «محدوده خلازير، پيش‌تر روستايي بود از بخش آفتاب كه در آن كاشت محصولات كشاورزي رونق داشت. اين محدوده، در تراز ارتفاعي مظهر قنوات رو به جنوب عبوري از تهران نيز واقع شده است. در اين ناحيه، در سنوات گذشته، آب‌هاي سطحي تجمع پيدا مي‌كرد. استنباط مي‌شود كه ساختگاه محدوده از نوع خاك نرم با قابليت بزرگنمايي امواج زلزله و تاثيرپذير به‌ويژه از زلزله‌هاي دور نيز باشد. همچنين به لحاظ امتداد قنوات در اين ناحيه، احتمال فروريزش‌هاي ناگهاني زمين نيز وجود دارد كه ضرورت ارزيابي‌هاي دقيق‌تري را فراهم مي‌كند. شروع ساخت‌وساز از اوايل دهه ۸۰ در اين ناحيه (محدوده خلازير و اطراف) از سمت غربي و جنوبي آغاز شده و كم‌كم كل محدوده زير پوشش ساخت‌وساز واقع شده است. با توجه به روند توسعه در جنوب منطقه ۱۹ از ساليان دور تا زمان حاضر ضرورت توجه به كيفيت ساخت امري بسيار جدي است. برخي شرايط و مخاطرات در اين منطقه «ريسك» را در اين ناحيه بالاتر برده است. زمين محدوده خلازيل و اطراف آن ريزدانه و خاك نرم است. بر اساس داده‌هاي گمانه‌هاي ژئوتكنيكي كنترل مضاعف شده مركز مطالعات ژئوتكنيك و مقاومت مصالح شهر تهران و نقشه‌اي كه آن مركز براي شهر تهران ارايه كرده است، در دو افق عمقي از ۰ تا ۱۵ متر و از ۱۵ متر تا ۳۰ متر، محدوده خلازير و اطراف آن داراي خاك ريزدانه است. خاك‌هاي ريزدانه نرم، معمولا ساختگاه با ريسك لرزه‌اي نسبي بالاتري نسبت به زمين‌هاي متراكم و سفت هستند. محدوده شمالي خلازير شاخه‌هاي انتهايي قنات‌هاي با راستاي شمال به جنوب تهران بوده و احتمالا در همين نواحي مظاهر قنات‌ها نمايان مي‌شدند. اين امر از دو جنبه در ساخت‌وساز اهميت دارد؛ الف- پتانسيل فروريزش زمين. ب- بالا آمدن سطح ايستابي و احتمال وقوع روانگرايي و ناپايداري ساختگاه، هر دو مورد مذكور، ريسك مخاطرات را به‌طور بالقوه در منطقه خلازير و جنوب منطقه ۱۹ بالا مي‌برد و از اين نظر نيز در ساخت‌وسازها و به‌ويژه ساختمان‌هاي متوسط و بلندمرتبه بايد نهايت سختگيري و دقت وجود داشته باشد.»
خطر زلزله و بازديد ميداني كارشناسان
بيت‌اللهي در خصوص وجود گسل‌هاي محدوده خلازير مي‌گويد: «گسل شمال ري نزديك‌ترين گسله به محدوده خلازيل است كه از جنوب منطقه ۱۹ و خلازيل عبور مي‌كند. در فاصله 0.5 درجه (حدود 50 – 60 كيلومتر) از محدوده خلازير تعداد 95 زمين‌لرزه مكان‌يابي شده است از آن ميان، 4 زلزله با بزرگي 4 و بالاتر و 28 زلزله در بازه بزرگي 4-3 واقع مي‌شوند. رخداد 95 زلزله در شعاع 50 كيلومتري منطقه خلازير معرف فعال بودن گسله‌هاي اطراف و اهميت در نظر گرفتن رخدادهاي لرزه‌اي در ساخت‌وسازهاست. اين سرشت لرزه‌اي زمين، تحت هيچ شرايطي امكان عدول از مقررات و آيين‌نامه‌هاي ساخت‌وساز مقاوم در برابر زلزله مجاز نمي‌كند، خطر زلزله با تلفيق خطر فرونشست زمين و شرايط ساختگاهي منطقه خلازير حاوي پيام خوبي براي ايمني جاني ساكنان منطقه نيست و نبايد با توجه به خطرات بالقوه موجود كوچك‌ترين اغماضي در ساخت‌وسازهاي غيرمجاز وجود داشته باشد. با توضيحات و اطلاعات زمينه‌اي از شرايط محيطي و سطح مخاطرات دربرگيرنده محدوده خلازير بايد انتظار سختگيري و رعايت جدي ضوابط و مقررات و آيين‌نامه 2800 در محدوده خلازير داشت كه متاسفانه واقعيت‌ها خلاف آن را نشان مي‌دهد. با توجه به ارزيابي مستندات مختلف به دست آمده از اين سانحه از جمله عكس‌ها، فيلم‌ها، گفت‌وگو با شاهدان محلي و همچنين ارزيابي‌هاي فني موارد مختلف در صحنه حادثه و همچنين بررسي آثار به جاي مانده از تخريب ساختمان اسكلت فلزي در محدوده، اين‌گونه مي‌توان استنباط كرد كه سازه اوليه (سازه اسكلت بتن آرمه قاب خمشي) با تكنيك كشش ستون طبقه اول توسط سيم بوكسل، در دست تخريب قرار گرفته است كه موجب شده تا ساختمان مورد نظر پس از سقوط ناشي از شكست ستون، به ساختمان اسكلت بتن آرمه مجاور برخورد كرده و ضربه و جابه‌جايي ناشي از آن به ساختمان‌هاي مجاور انتقال يافته است كه پس از ۵ ثانيه ساختمان اسكلت فلزي (ساختمان پنجم در مجاورت سازه اوليه) بر اثر آن ويران شده است. جابه‌جايي ناشي از اثر ضربه تخريب سازه اوليه، پس از 5 ثانيه از سمت ساختمان‌هاي مجاور (ناشي از جابه‌جايي ايجاد شده بر اثر ضربه سازه اسكلت بتن آرمه اوليه) به ساختمان شماره ۵ (پنجمين سازه در جنوب سازه اوليه) رسيده و موجب جابه‌جايي در بدنه سازه شده كه با توجه به روند تخريب صورت گرفته، اين‌گونه به نظر مي‌رسد كه در ابتدا ستون‌هاي ضلع جنوب شرقي سازه (احتمالا به دليل ضعف اتصالات در جابه‌جايي اعمال شده) منهدم شده كه پس از آن سازه به سمت جنوب متمايل شده و سپس بر اساس شواهد، نوعي گسيختگي قائم در بخش مياني سازه صورت گرفته است. بدين‌ صورت كه سازه پس از جابه‌جايي اعمالي، داراي دو بخش مجزا با آهنگ و جهت تخريب متفاوت شده و در طبقه همكف نيز ديوارها حذف شده است (كاهش سختي طبقه)، پس از جابه‌جايي اوليه، به فرم واژگوني درآمده و سپس در محل خط پنجره‌هاي سوم دچار گسيختگي داخلي شده است (احتمالا به دليل ضعف اتصالات بخش مورد نظر و نيز به دليل تضعيف ساختمان بر اثر برش با استفاده از ترميت تعدادي از ستون‌ها و به‌ويژه ستون‌هاي جنوب شرقي) در گام بعد اين‌گونه به نظر مي‌رسد كه كمانش ستون‌هاي ضلع جنوبي سازه ناشي از نيروي فشاري مازاد و همچنين خروج از مركزيت عضو، موجب انهدام اعضا شده و كنار ضعف اتصالات مياني، زمينه سازه واژگوني و تخريب كامل سازه را فراهم آورده است.» او در ادامه مي‌گويد: «يكي از موارد مهم كه در ارزيابي‌ها مشاهده شد، اجراي نامناسب اتصالات در اعضاي باربر برخي سازه‌ها از جمله اتصالات در محل تلاقي تيرها و ستون‌ها (اتصالات جوشي نامناسب اجزاي اتصال) و اتصالات مربوط به ستون‌هاي دوبل از حيث طول و ابعاد جوش‌ها، كيفيت جوش و فواصل بين خطوط جوش بوده است. به نظر مي‌رسد، موارد فوق‌الذكر، در ناپايداري سازه و بروز سانحه مورد نظر تاثير مستقيم داشته است. عدم رعايت ضوابط در اتصالات نشيمنگاهي تيرها و همچنين اتصالات مربوط به ستون‌هاي دوبل كاملا مشهود بود. موارد مربوط به سازه‌هاي فلزي واژگون شده موجب بروز تلفات انساني شده است. تمامي اين موارد در بروز يك حادثه تاثيرگذار هستند و بايد موارد ذكر شده را جدي گرفت.»