روزنامه خراسان
1402/07/19
این مدرسه بر اساس نقاشیهای بچهها ساخته شد
دیوارهای متفاوت، شکل دایرهای ساختمان این مدرسه، کلاسهای منحصر بهفرد و ... باعث شده تا شاهد حضور دانشآموزانی در حیاط این مدرسه باشیم که خندههای روی لبشان، توجه هر بینندهای را به خودش جلب میکند. دبستان روستای سیدبار جدگال در چابهار، صدمین مدرسه ابتدایی ساخته شده به همت پویش «ایران من» است. این پویش از سال 93 به همت یک سازمان مردم نهاد با هدف ساخت 100 مدرسه ابتدایی در استانهای کمتر برخوردار کشور شکل گرفت. قرار شده بود مدرسه سیدبار جدگال که در 100 کیلومتری شهر چابهار قرار دارد، نگاه متفاوتی به فضای مدرسه و توسعه درونزای روستا داشته باشد. رویکردی که بتواند به قطب روستا تبدیل شود و فضایی را برای آموزش و گردهمایی همه ساکنان روستا فراهم کند و جمعیت روستا بتوانند با تکیه بر تلاش گروهی به رشد روستا و همچنین دانشآموزان خود کمک کنند. با این هدف بود که «آرش علیآبادی» طراحی مدرسه جدگال را به عهده گرفت. این مدرسه نامزد جایزه جهانی معماری آقاخان 2022 شد و نامش در میان 20 نامزد نهایی این جایزه که توسط هیئت داوران مسابقه از میان 463 اثر ارسالی از 16 کشور انتخاب شده بود، قرار گرفت. در پرونده امروز زندگیسلام با طراح این مدرسه که به دلیل ساخت و معماری متفاوت آن، شهرتی جهانی دارد و یکی از متفاوتترین مدارس ایران است، گفتوگویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند.سال 96 کلنگ این مدرسه زده شد
در سال 1396 کلنگ یک مدرسه با شکل و شمایل و کاربرد متفاوت در روستای سیدبار به زمین زده شد و 3 سال بعد دانشآموزان آنجا صاحب مدرسهای بسیار متفاوت شدند. از «علیآبادی» درباره شروع این پروژه میپرسم که میگوید: «ما یک تیم معماری هستیم که سعی میکنیم پروژههایمان را خاص طراحی کنیم و اینطور نیست که طبق الگوی مرسوم بازار یا به اصطلاح ساختمانسازها، حالت بساز و بفروشی در دستور کارمان باشد. آن زمان، یک سری نیکوکار بودند که نزدیک 90 و خردهای مدرسه در جاهای مختلف کشور ساخته و به این نتیجه رسیده بودند که برای صدمین مدرسه، یک کار متفاوت انجام دهند. معمولا در چنین مواقعی به جنبه معماری ساختمان کمتر توجه میشود چون به هر حال، هزینه بر است و گاهی هزینه یک پروژه را تا دو یا حتی سه برابر بیشتر میکند. اما آنها به این جمعبندی رسیده بودند که باید به این مسئله یعنی کیفیت معماری توجه کنند بنابراین به سراغ من به عنوان یک طراح معمار آمدند. پس از روز اول قرار بود که یک مدرسه خاص در آن جا بسازیم و سال 96 کلنگ این مدرسه زده و سال 99افتتاح شد.»
از بچهها خواستیم مدرسه مورد علاقهشان را نقاشی کنند
از طراح این مدرسه که معماریاش در جهان سروصدا کرده، میپرسم که بعد از انتخاب روستا و مشخصشدن زمین مدرسه، مرحله بعدی چه بوده که میگوید: «سپس در مرحله مطالعاتی، نشستیم با مردم آنجا گپ زدیم تا طرز فکرشان را بفهمیم، با بچهها حرف زدیم، حتی از بچهها خواستیم مدرسهای راکه مدنظرشان است ، با گلهای آن جا بسازند یا نقاشی کنند، انگار که خودشان را درگیر طراحی مدرسه کردیم. حس و حالشان جالب بود اما بیشترشان به واسطه اینکه اطرافشان پر از مدرسه تیپیکال بود به خصوص بچههای بزرگتر، همان مدرسهای را که قبلا دیده بودند، میکشیدند. اما بچههای کوچکتر خلاقتر بودند و دید انتزاعیتری به مدرسه داشتند. یکی از دلایلی که این مدرسه آزادانهتر نسبت به دیگر مدارس ساختهشده، بر اساس برداشت ما از همین نقاشیهای بچهها بود.»
هر نفر از اهالی روستا، 10 روز در ساخت مدرسه مشارکت کرد
«بعد از مرحله مطالعاتی، مرحله طراحی مدرسه شروع شد که البته آن هم طولانی شد و بنا بود که این پروژه زودتر افتتاح شود.» «علیآبادی» ادامه میدهد: «ساخت و ساز در مناطق محروم از لحاظ به کارگیری تیمهای فنی، بردن مصالح، خرید یک سری لوازم از تهران و اصفهان و ... و انتقال به آنجا، هم زمانبر بود و هم سخت. در ضمن، تلاش ما هم این بود تا جایی که میشود، نیروی فنی را از همان جا پیدا کنیم و این هم خودش کار پرچالشی بود. میخواستیم اشتغال هم در روستا شکل بگیرد و اگر فردی از اهالی کاری را بلد نیست، برود در حین همین کار یک حرفه و مهارت جدید یاد بگیرد. در بعضی قسمتهای ساخت مدرسه این کار انجام شد ولی بعضی قسمتها نشد. مثلا از خانوادههای آنجا خواسته بودیم که هر نفر در طول پروژه، 10 روز به صورت داوطلبانه مشارکت کند. حالا هر کاری که از نظر خودش میتواند. این هم قسمتی از ماجرای مشارکت بود و درست است که پول ساخت مدرسه را افراد دیگری میدادند اما میخواستیم مردم هم متوجه نقش خود در ساخت این مدرسه بشوند و مدرسه را از خودشان بدانند. درباره طولانی شدن روند ساخت باید بگویم در اواسط کار به تورم هم خوردیم که پیشبینی نکرده بودیم و برآورد پروژهمان یکهو 2 تا 3 برابر شد و دوباره درگیر پول جمعکردن از نیکوکارها شدیم.»
این مدرسه،
4 کلاس و فضای اقامتگاهی دارد
این دبستان 1100متری، 470مترمربع زیربنا دارد. از طراح این مدرسه میخواهم که جزئیات بیشتری درباره آن برایمان بگوید: «این ساختمان در تعریف استانداردش، یک مدرسه ابتدایی 4 کلاسه است البته یک سری فضاهای دیگر مثل سرویس، اتاق مدیر و معلمها هم دارد. ما 2 تا فضای جانبی هم به آن اضافه کردیم که یکی کتابخانه بود که میتوانست سالن چند منظوره باشد و مثلا گاهی امتحانات در آن برگزار شود، گاهی کارگاه سوزن دوزیشود و ... . یک فضای اقامتگاهی هم تعریف کردیم که اهالی آنجا باتوجه به این که در مسیر گردشگری سیستانوبلوچستان هستند، به گردشگرها برای اقامت اجاره بدهند. ایده اصلی این بود که از آنجا یک پولی دربیاید تا اگر برای مدرسه اتفاقی افتاد، جایی از آن خراب شد، یا نیاز به هزینه داشت، از درآمدهای این محل تامین شود که البته آنجا راه نیفتاده است.»
چندین گروه
پای ساخت این مدرسه بودند
«کار معماری این مدرسه به صورت گروهی انجام شد. یک نفر به عنوان سرگروه و طراح کلی مدرسه بود و بقیه هم با او همکاری نزدیکی داشتند». «علیآبادی» با این مقدمه ادامه میدهد: «چندین گروه پای ساخت این مدرسه بودند. گروه معماری این مدرسه سه نفر بودند که وظایفشان از طراحی بگیرید تا نظارت و ... بود. یک نفر هم مسئول کارهای اجرایی بود که پیمانکار به حساب میآمد. غیر از طراحی، کارهای مطالعاتی و اجتماعی آن هم یک گروه داشت که همه اینها هم ارزش با یکدیگر بودند. بنابراین یک تیم به عنوان تسهیلگر اجتماعی بودند که کارهای مطالعاتی را انجام میدادند. یکی از رموز موفقیت چنین پروژههایی این است که آدابورسوم و فرهنگ مردم منطقه مدنظر را بشناسید.»
کارمان با بررسی روانشناسانه
و جامعهشناختی شروع شد
«علیآبادی» درباره یکی از مراحل کمتر شنیدهشده برای ساخت این مدرسه متفاوت و زیبا میگوید: «شروع ماجرای ساخت این مدرسه با تحقیقات برای پیدا کردن روستایی بود که چنین مدرسهای در آن ساخته شود. پیدا کردن چنین روستایی جدا از نیازمندیهای استانداردی که براساس تعداد جمعیت و ... است، به خاطر این که طراحیمان مشارکت محور بود و باید اهالی محلی درگیر پروژه ساخت این مدرسه میشدند، چالشهایی داشت. این طور نبود که ما برویم مدرسه را بسازیم و به آنها هدیه کنیم و برگردیم. به نظرمان این اشتباهترین کاری است که یک فرد نیکوکار میتواند انجام دهد، چون در آینده نه برای این پروژه دلسوزی خواهد شد و نه نگهداری لازم از آن اتفاق میافتد. بنابراین باید یک زیرساختی فراهم شود تا آن مدرسه ماندگار شود و البته مردم باید آن مدرسه را دوست داشته باشند. حالا مدرسه یا هر پروژه دیگری. بنابراین یک بررسی روانشناسانه و جامعهشناختی انجام شد که کدام روستاها که نیاز به مدرسه دارند، مردمشان بیشتر اهل مشارکت و پای کار هستند. حالا یک قسمتی مادی است، یک قسمتی نیروی کار و ... . منظور ما از این مشارکت، فاکتورهای زیادی دارد. بنابراین روستای سیدبار جدگال انتخاب شد و زمین را اهالی روستا به ما دادند.»
اهمیت باهمبودن
در شکل دایرهای مدرسه
بهتر محقق میشود
یکی از ویژگیهای خاص این مدرسه، شکل دایرهای آن است. «علیآبادی» در این باره میگوید: «خیلی نمیخواهم به صورت تخصصی و از لحاظ معماری درباره این موضوع صحبت کنم. همه ما شنیدیم در زمان گذشته، وقتی یک نفر میخواسته صحبت کند، همه به صورت دایرهای دور او جمع میشدند. اهمیت تجمیع و با هم بودن در فرم دایرهای بیشتر محقق میشود. بنابراین ایده حیاط مرکزی و فرم دایرهای مدرسه به این خاطر بود که ما این مدرسه را بهعنوان فقط یک مدرسه برای دانشآموزان در نظر نگرفتیم. به عنوان محلی در نظر گرفته شد که همه بتوانند به داخل آن بیایند. شکل دایره را اجرا کردیم تا بچهها بتوانند کنار هم باشند و بدون سلسله مراتب خاصی کنار هم یاد بگیرند. در این طراحی، حیاط را برای تجمع و فرهنگ تجمع و گفتوگو و کلاس را برای پرسشگری و از بین بردن سلسله مراتب طراحی کردیم. در واقع تلاش کردیم این مدرسه به فضایی برای پرورش فکر، خلاقیت و آزاداندیشی تبدیل شود. بیشتر مدارس اینطور است که در دارد و تا زمانی که درس تمام نشود، باز نمیشود و امکان خارجشدن وجود ندارد. البته باید این را بدانیم که مدرسه در شهر با مدرسه در روستا فرق میکند، شما در شهر مسائل ترافیکی، امنیتی و ... دارید و نمیتوانید کپی این مدرسه را در وسط تهران بسازید. اینها در بستر روستاست که قابلیت بروز دارد. ما دیدیم که در روستا، آموزش الزاما از معلم به دانشآموز نیست. مثلا مکتبخانه است که بچهها میروند پیش یک فرد دیگر و قرآن یاد میگیرند. ما اینطور به مدرسه فکر کردیم که همه میتوانند به آن جا بیایند، با هم تعامل کنند و ... تا چیزی یاد بگیرند. شاگرد دبیرستانی به بچههای کوچکتر، مادربزرگ به بچهها و ... . به همین دلیل، آن را دایرهای و دیوارها را هم آزاد طراحی کردیم تا حضور افراد در مدرسه اختیاری باشد و احساس بهتری بابت لحظات حضور در آن جا داشته باشند.»
از نقش معماری مدرسه در خلاقیت دانشآموزان غفلت کردیم
از «علیآبادی» میپرسم چرا معماری مدرسه مهم است و آیا روی کیفیت یادگیری هم تاثیر دارد یا نه که میگوید: «مدرسههای ما معمولا یک سری زمینها به شکل مستطیل هستند و پنجرههایی دارند که همهشان با حفاظ است. ما در گذشته میرفتیم در آنجا و از نظر معماری هیچ کیفیتی نداشت. در این حالت یا معلم ما خوب بود و او را دوست داشتیم و درس او را یاد میگرفتیم یا برعکس دوستش نداشتیم و از آن درس زده میشدیم. بنابراین کیفیت فضا هیچوقت مورد توجه نبود. ما به جز زمانهایی که سر کلاس هستیم، در حیاط مدرسه با هم کلاسیها معاشرت داریم و ... بنابراین هرچه کیفیت بخشهای مختلف مدرسه از لحاظ معماری بیشتر باشد، در روند یادگیری و خلاقیت دانشآموزان تاثیر مستقیم و مثبت خواهد داشت. نه تنها مدرسه که معماری شهر هم مهم است و روی زندگی ما تاثیر دارد. اینطور به نظر میرسد که از نقش معماری مدرسه در خلاقیت دانشآموزان غفلت کردیم.»
این مدرسه باعث افزایش اعتمادبهنفس اهالی شد
«یک چیزی که خیلی برای من در ماجرای ساخت این مدرسه جالب بود، تاثیرات مثبت روانی آن روی اهالی بود.» طراح این مدرسه ادامه میدهد: «در روستایی که تقریبا 500 نفر جمعیت دارد و خودشان در ابتدا فکر میکردند قرار است ما یک مدرسه مثل مدرسه روستای بغلی بسازیم، بعد از ساخت چنین مدرسه خاصی، احساس کردم که اعتماد به نفس و عزت نفس اهالی روستا بالاتر رفته است. اهالی آن جا احساس میکردند در جایی زندگی میکنند که پروژهای اجرا شده که شهرت کشوری و حتی جهانی پیدا کرده است و خیلیها دوست دارند این مدرسه را از نزدیک ببینند بنابراین احساس میکنم که این مدرسه، حس خیلی خوبی به اهالی آن جا داد.»
هیچ پولی برای انجام این پروژه نگرفتم
از «علیآبادی» درباره هزینههای تقریبی ساخت این مدرسه و پولی که بابت معماری آن دریافت کرده، میپرسم که میگوید: «ما معماری این مدرسه را به صورت داوطلبانه طراحی کردیم و هیچ هزینهای دریافت نکردیم. بچههای تیم تسهیلگری اجتماعی هم هیچ هزینهای دریافت نکردند. بقیه پروژه اگر اشتباه نکنم، آن زمان نزدیک یک میلیارد تومان هزینه شد. قرار بود روی حیاط دایرهای آن جا یک سقف پارچهای بزنیم که پولمان کفاف نداد. اگر روزی یک نیکوکار پیدا شود، این پروژه را تکمیل خواهیم کرد.»
از ضد زلزلهبودن
تا جایزه معمار سال 1400
سازه مدرسه سیدبار با استفاده از پنلهای پلی استایرن، پروفیلهای گالوانیزه و بتن مسلح و بدون ستون ساخته شده است، ضدزلزله و با رنگ و بافت محیط، یکی است. جالب این که پوشش نهایی و بیرونی آن از مواد نیمه بومی با ترکیبی از سیمان و خاک همان منطقه ساخته شده تا جلوی خوردگی سنی نما توسط باران و سیلابهای فصلی را بگیرد. «علیآبادی» در پایان به جوایزی که معماری این مدرسه هم برده، اشاره میکند و میگوید: «اصلیترین جوایزی که برده، یکی جایزه معمار سال 1400 بود که در آن اول شد. در سال 1401 هم ساختمان سال ایران از منظر معماری شد. برای جایزه بینالمللی آقاخان هم فینالیست شد. در وب سایت تخصصی معماری(archdaily) به عنوان ساختمان برتر سال 2022 معرفی و در چند جشنواره دیگر هم فینالیست و برنده شد.»
سایر اخبار این روزنامه
دانشمندان نوبل اسلامی
فوتبالیستهایی که زود خداحافظی کردند
احتمال محرومیت خالق سنجاب پرنده از المپیک پاریس
ترکیه، رقیب صنعتی دست نیافتنی!
خودروهای بی پلاک یا احتکاری؟!
محاسبات غلط اسب بازنده
شکست ترمیم ناپذیر
این مدرسه بر اساس نقاشیهای بچهها ساخته شد
حصر غزه کامل شد
چگونه میتوان به آینده «تقریب» امید داشت؟
۱۶ سال زندگی وحشت آلود !
دست نه چندان پُر تلویزیون در پاییز