مناديان صلح دروني و جهان آرماني

آبان‌ماه در تقويم هنرهاي تجسمي ايران با هنرهاي خودآموخته گره خورده است. نزديك به سه دهه پيش، يعني در سال ۱۳۷۳ مش اسماعيل (اسماعيل توكلي) درگذشت. هنرمند خودآموخته‌‌اي كه با «بزها»يش در جهان شناخته شده است. مجسمه بزهاي او در رويدادهاي هنري دنيا به نمايش درآمده‌اند. جايگاه و اهميت او موجب شد تا نگاه بسياري از هنردوستان و منتقدان هنري معطوف به هنرمندان خودآموخته شود و زمينه‌اي را فراهم كند تا علي عزتي در سال ۱۳۸۵ به‌طور رسمي انجمن هنرمندان خودآموخته ايران را تاسيس كند و به واسطه آن در گرداگرد ايران دور بچرخد و به كشف و معرفي هنرمندان خودآموخته ايران بپردازد. هنرمنداني كه هر يك در انزواي خود با ابزار و امكاناتي كه از زندگي‌شان وام گرفته‌اند تلاش كرده‌اند كه به‌ زيبايي‌هاي جهان بيفزايند. اتفاقا يكي از اين هنرمندان نيز مكرمه قنبري است كه 2 آبان‌ماه سال ۱۳۸۴ چشم از جهان فرو بست اما با گذشت ۱۸ سال از درگذشتش هر روز بيش از گذشته به شهرتش در عرصه ملي و بين‌المللي افزوده مي‌شود و خانه محقر و ساده‌اش كه با نقاشي‌هاي او آراسته شده است به ثبت ميراث فرهنگي رسيده و سال‌هاست كه به‌ عنوان‌ موزه، علاقه‌مندان را به روستاي دريكنده بابل مي‌كشاند تا براي ساعتي هم كه شده در هنر و زيبايي كه اين‌ پيرزن عامي و بي‌سواد روستايي خلق كرده غرق شوند و جز زيبايي چيزي نبينند. همزمان با هجدهمين سالروز درگذشت مكرمه قنبري سراغ موسس انجمن هنرمندان خودآموخته رفتيم و با او گفت‌وگو كرديم. علي عزتي بيش از يك‌ونيم دهه است كه انجمن هنرمندان خودآموخته را تاسيس و يك‌تنه تلاش كرده تا هنرمندان خودآموخته را از جاي‌جاي ايران كشف كند و با برپايي نمايشگاه‌هاي انفرادي و گروهي به معرفي آنها بپردازد. تلاش‌هاي عزتي و تني چند از هنرمندان و پژوهشگران كه بخشي از توجه و تمركزشان را روي هنرمندان خودآموخته گذاشته‌اند، موجب شده تا در دهه‌هاي اخير نگاه ويژه‌اي در ايران نسبت به هنرمندان خودآموخته پديد آيد. اين قشر از هنرمندان كه تا پيش از اين جايي در مناسبات هنري نداشتند و فرصتي براي ارايه آثارشان در فضاهاي هنري و گالري‌ها نبود، امروزه آثارشان در نمايشگاه انفرادي و گروهي در داخل و خارج از كشور به نمايش درمي‌آيد و به مجموعه‌هاي خصوصي راه مي‌يابد.
 
‌چه شد تصميم گرفتيد انجمن هنرمندان خودآموخته ايران را تاسيس كنيد؟
انسان از ابتداي بدويت تا به مدنيت، مرزهاي تمدن بي‌شماري را طي كرده و مقوله «خودآموختگي» همواره موضوعي بوده كه تمامي ابعاد شخصيت و سرشت انسان را درگير خود كرده و تنها حوزه‌اي است كه براي اثبات چرايي و چيستي خود دلالت بر پيشينه معطوف به درازاي بيش از40هزار ساله خود دارد كه در هيچ مقطعي از تاريخ تا بدين اندازه به‌طور پايدار مركز توجه جهانيان نبوده است.


اغلب مطالعاتي كه تاكنون در رابطه با ژانرهاي هنري انجام شده؛ يا محدود به ابعاد زيباشناختي و مسائل نظري مربوط به آن بوده يا از نظرگاه كاربردي مورد بررسي قرارگرفته، اما آنچه ما به دنبال آن هستيم علاوه بر اعتقاد به آن موارد مذكور، پرداختن به جنبه‌هاي بكر و عيار نهفته‌اي است كه به نام ژانر خودآموختگي معرفي كرده‌ايم و تاكنون كمتر مورد توجه‌ محققان و پژوهشگران تاريخ فرهنگ و هنر جهان قرار گرفته است. يكي از اهدافي كه با راه‌اندازي انجمن هنرمندان خودآموخته دنبال مي‌كرديم؛ معرفي ژانر هنر خودآموخته با اتكا به مباحث نظري و ارجاع به مولفه‌هايي كه مبناي شكل‌گيري آن بوده است.
به گواهي تاريخ هنر خودآموختگي ريشه در ديناميسم تاريخ هستي انسان داشته كه جبرا در دايره سيكل تضادها به دلالت‌هاي بي‌شمار و ممكن به آزادسازي نيروهاي نهفته و انرژي‌هاي متراكم‌شده‌اي پرداخته كه معطوف به حوزه‌هاي اجتماعي به مثابه ظرف ظهور هويت‌هاي بشري بوده تا انسان را به سمت يك ناگهان، ناگهاني بي‌واسطه در بياني انتزاعي فراتر از ظرفيت‌هاي متعارف عصر خويش سمت و سو دهد. امروزه اين ژانر هنري بسيار مورد‌توجه قرار گرفته و گويي هنر خودآموخته توانسته پاسخگوي نيازهاي انسان سرگشته امروز باشد و او را تا مرز شكوفايي رسانده است. براساس همين ضرورت‌ها انجمن هنرمندان خودآموخته ايران تشكيل شد تا به وظايف تاريخي خود عمل كند.
‌ژانر خودآموختگي چه جايگاهي در تاريخ فرهنگ و هنر جهان داشته و اساسا در عصر مدرن چنين هنري تا چه ميزان مي‌تواند پاسخ‌گوي نياز انسان امروزي باشد؟
متاسفانه طرز تلقي ما نسبت به اهميت موضوعي به نام «خودآموختگي» از حيث پديده‌اي كه ناشناخته است شايد به مذاق و مزاج خيلي‌ها خوش نيايد. اگر از دريچه تاريخ به عيار آثار هنرمندان خودآموخته نگاه كنيم، درمي‌يابيم كه چگونه بارقه‌هاي شگفت‌انگيزي در آنان به دليل نومايگي و غناي مضمون آن نمود پيدا كرده كه زبان گوياي زمانه خود شده و به سرنوشت و سرشت يگانه انسان پاسخي پرمهر داده.
بي‌شك ژانر خودآموختگي «نقطه عطف و تبلور» همه هنرهاي جهان بوده و از آغاز دستاوردهاي گونه‌گوني از تجربيات خود را به رايگان براي ما به اشتراك گذاشته است و آثار هنرمندان خودآموخته ترجمان هزارتوي زمانه و انسان، انسان و طبيعت، طبيعت و تاريخ تا در تعامل و تعادلي متقابل يك نظام همزيستي را تصوير كرده است. مي‌توان گفت كه خودآموختگي در عصر مدرن گنجينه پنهان دستاوردهاي بشري است كه با مكاشفه دقيق علمي مي‌توان به رازهاي شگفت‌انگيز نهفته آن پي برد و برآيند آن را در خدمت رفاه بشريت به خدمت گرفت. حتي مي‌توان يك قدم فراتر رفته آن را محملي براي تحقق صلح و گفت‌وگوي انسان‌هايي كه غم اكنون و فرداي بشري دارند، اعلام كرد تا براي يگانه رهيافتي ماندگار، فهم معنا شود. در واقع ورود به دنياي اينگونه هنري، مدخلي براي ورود به دنياي ناشناخته انسان است كه با پيشينه‌اي به درازاي تاريخ هستي‌اش نموداري از درون‌مايه‌هاي بخشي از قلمرو او را برمي‌تابند كه در انبوهي از نشانه‌هاي سرگردان شناورند، قلمرويي كه به او اعتبار بخشيده اما هنوز فرصتي براي پروانگي به دست نياورده است.
‌تعريف شما از هنرمند خودآموخته چيست؟
هنرمند خودآموخته، گونه ديگري از هنرمندان جهان است كه در زمره خودانگيخته، خودشكوفا، خوديافته، خودساخته و... در نهايت شوريدگي و شيدايي با آرايش وآرامشي بديع در نهايت عشق به زندگي به شناسايي مهين قلمروهاي گمشده، به مكاشفه جغرافياي هزارتوي انسان، آن نيمه پنهان او مي‌پردازد. آنان همچون پيشاهنگي فراگستر منادي صلحي دروني در جهاني آرماني‌اند كه به نمايش مفهوم ديگري از اكنون انسان بازباني يگانه به كنش بي‌قراري او واكنش نشان داده تا از سيكل باطل تكرار و زمانه رها تا در ژرفاي سرشتي خلاقه به شكوه رستني زلال دست يابد.
‌در نگاه نخست آثار هنرمندان خودآموخته چگونه است؟
آثار هنرمندان خودآموخته مثل كشيدن آب از چاه مي‌ماند. ابتدا به نظر مي‌آيد كه گل‌آلود است و چيز دندان‌گيري در آن نيست اما آرام آرام صاف و زلال مي‌شود. سپس خواهي ديد چگونه تو را به سفري شگفت‌انگيز دعوت مي‌كند كه در نظر اول مقصدي در پي آن متصور نيست اما پس از ورود به لايه‌هاي ژرف و پنهان آنان خواهي ديد بي‌آن‌كه به سيم خاردار و ديوار و هر حايلي انديشيده باشند تورا همراه آزموني سخت و شورانگيزتر از لايه‌هاي نانوشته و ناگفته شگرف و تعيين‌كننده تاريخ مي‌گذراند.
‌امروزه نگاه جهان هنر نسبت به هنرمندان خودآموخته چگونه است؟
جهانِ امروز در مواجهه با هنرمندان خودآموخته نه‌تنها از موضع بالا نگاه نمي‌كند بلكه حتي از هنر آنان الهام هم مي‌گيرد و از آنان اقتباس مي‌كند؛ طوري كه موزه‌هاي جهان آثار هنرهاي ديگر را در كنار آثار هنرمندان خودآموخته قرار مي‌دهند.
‌انجمن هنرمندان خودآموخته ايران چه زماني تاسيس شد و چه اهدافي را دنبال مي‌كند؟
نطفه‌هاي شكل‌گيري ابعاد نظري و اجرايي تشكيل انجمن پيرو درگذشت توكل اسماعيلي يا همان «مش اسماعيل» اولين هنرمند خودآموخته ايران گذاشته شد كه آبان 1373 درگذشت و پس از برگزاري نمايشگاه‌هاي مختلف با دستاوردهاي نوين آن، انجمن در تاريخ20/11/1385 به‌طوررسمي تاسيس شد و با پيشينه‌اي به مدت سه دهه در نهايت وفاداري و امانت به مثابه يك ميانجي بينافرهنگي به حفاظت و صيانت از اين ژانر خودآموختگي پرداخته تا ضمن به نمايش گذاشتن آثار و معرفي خودآموختگان به ترجمان زبان و ادبيات اينگونه هنري بپردازد. خوشبختانه تلاش‌هاي ما در معرفي هنرمندان خودآموخته با برپايي نمايشگاه‌ها و نشست‌هاي متعدد به بارنشسته است و جاي بسي خوشحالي است كه بسياري از پژوهشگران تعدادي پايان‌نامه‌هاي خود را بر اساس رفرنس‌هايي كه انجمن به ثبت رسانده، نوشته‌‌اند.
‌آيا در طول سه دهه فعاليت مستمر و پايدار انجمن، فروش آثار هنرمندان و كسب درآمد و تشويق و تقويت آنان در راستاي بخشي از اهداف انجمن، برآيند مطلوبي هم داشته است؟
انجمن قبل از اين كه به دنبال مرجعي معتبر براي ماركتينگ اين گونه هنري باشد به دنبال تثبيت و تحكيم پايه‌هاي نظري و مباني ژانر خودآموختگي است، در همين راستا يكي از دستاوردهاي انجمن ضمن صيانت از بن‌مايه‌هاي اين گونه هنري در تلاش مدام براي ايجاد بستري كاربردي به منظور حمايت مادي ازخودآموخته‌ها به عمل آورده و گاه خود آثار آنان را خريده و گاه آثار را به علاقه‌مندان جهت حمايت همه‌منظوره آنها معرفي كرده است.
‌وجه تمايزخودآموختگان با هنر‌آموختگان چیست؟
هنرمندان خود آموخته با هوشمندي ‌منحصربه فرد خود، تحت يك قوه خلاقه ذاتي آن‌هم تحت يك كنش بي‌بديل و كاملا بديع در عميق‌ترين باورهاي فخيم و آركاييكي در كمال خلوص برگرفته از درون، توانسته‌اند با حفظ رسالت ذاتي‌شان در بزنگاه‌هاي مقتضي موجبات تجسم دقيق‌تر آن را فراهم كنند. به باور من در آثار آنان يك «موسيقي بصري» هست كه «شنيده» نمي‌شود اما «ديده» مي‌شود و تو را در يك ارتباط ارگانيكي در انبوهي از ناشناخته‌ها كه معصومانه به بند تقدير و تكرار مهروموم شده‌اند فرا مي‌خواند يا به تعبير ديگر، نيمه‌اي از ما را كه در گذشته‌هاي دور جا گذ‌اشته شده بود به ياد مي‌آورد. به واقع در همين گشت و واگشت‌ها و همين فرازوفرودها است كه همگان در گهواره خودآموختگي شكوفا مي‌گردند و جدا از جذابيتي كه ذات آثار آنان دارد بي‌آنكه الگويي از پس پشت آن وجود داشته باشد همواره تمايزات برجسته و كاربردي خود را به نمايش گذاشته است. از طرف ديگر به عنوان نمونه بارز تشابهات متقن خودآموختگان مي‌توان سرزمين امريكا را نام برد كه حدود 500 سال پيش از سوي «اسپانيايي‌ها و پرتغالي‌ها» در قرن شانزدهم كشف شد كه دو امپراتوري عظيم به نام آزتك‌ها در مكزيك با داشتن تمدن قديم قوم ماياها، و اينكاها در پروكه دستاوردهاي بي‌نظير چشمگيري در هنر، معماري، ستاره‌شناسي و رياضيات داشته‌اند. بسياري از مولفه‌ها و مشخصه‌هاي هنري آنها بي‌شباهت با هنر خودآموختگي ديگر قاره‌ها نبوده، به ويژه با ايران باستان، مصر باستان و يونان باستان. آثار باقي‌مانده در سنگ‌نگاره‌هاي كشف‌شده در نقاط سرزمين ايران كه نقطه عطف و سرفصل رويكرد جديدي بود با تمام افق‌هاي باز «ژانر خودآموختگي» ديگر مردم جهان نسبتي جاودانه داشت.
‌مانيفست ژانر خودآموختگي كه سال‌هاست مشغول نگارش آن هستيد چه زماني ارايه خواهد شد؟
انجمن براساس درك مادي ضرورت تاريخي نه براساس نظريه‌هاي جزمي كه در جهت حفاظت از حريم و حرمت پاك اين گونه هنري شكل گرفته و مانيفست ژانر خودآموختگي كه نوعي مهندسي خلاقه است؛ تحت عنوان «سرسويدا» به ترجمان خاستگاه تاريخي آن پرداخته كه به پنج زبان جهاني درحال ترجمه است و به زودي در دسترس عموم مردم جهان قرار خواهد گرفت.
‌پيش‌تر عنوان كرده بوديد قصد داريد روز جهاني خودآموختگي را در تقويم ايران ثبت كنيد. اين كار در چه مرحله‌اي است؟
به هزاران دليل روشن ايران فرهنگي در طول حيات ديرينه خود داراي پشتوانه‌هايي بسيار قدرتمند در حوزه تمدن، تاريخ و فرهنگ بوده كه به دليل داشتن هزاران سال پيشينه تاريخي «ويژه» در مقوله خودآموختگي به شرح نموداري از تصاوير الفباي هستي پرداخته كه مكانيت كرانمند هستي انسان را نمايندگي كرده و همواره همزاد او بوده است. انجمن با وجود همه پشتوانه‌هاي نظري تجربه شده و رزومه نظري و اجرايي خود در جهت تحقق آرمان‌هاي ديرينه اين ژانر هنري كه زبان مشترك همه انسان‌ها است به تعريف مفهوم تازه‌اي از ظرفيت‌هاي نوين آن پرداخته تا تحت يك دپارتمان متعارف جهاني و طبق يك فرآيند ميداني يك روز را به عنوان روز هنرمندان خودآموخته در تقويم ايران ثبت كنيم. اميدوارم اين كار به زودي به سرانجام برسد.
   آثار هنرمندان خودآموخته مثل كشيدن آب از چاه مي‌ماند. اول به نظر مي‌آيد گل‌آلود است و چيز دندان‌گيري در آن نيست اما آرام‌آرام صاف و زلال مي‌شود. سپس خواهي ديد چگونه تو را به سفري شگفت‌انگيز دعوت مي‌كند كه در نظر اول مقصدي در پي آن متصور نيست؛ اما پس از ورود به لايه‌هاي ژرف و پنهان آنان خواهي ديد بي‌آن‌كه به سيم خاردار و ديوار و هر حايلي انديشيده باشند، تو را همراه آزموني سخت و شورانگيزتر از لايه‌هاي نانوشته و ناگفته شگرف و تعيين‌كننده تاريخ مي‌گذراند.
   متاسفانه طرز تلقي ما نسبت به اهميت موضوعي به نام «خودآموختگي» از حيث پديده‌اي كه ناشناخته است شايد به مذاق و مزاج خيلي‌ها خوش نيايد. اگر از دريچه تاريخ به عيار آثار هنرمندان خودآموخته نگاه كنيم، درمي‌يابيم كه چگونه بارقه‌هاي شگفت‌انگيزي در آنان به دليل نومايگي و غناي مضمون آن نمود پيدا كرده كه زبان گوياي زمانه خود شده و به سرنوشت و سرشت يگانه انسان پاسخي پرمهر داده.