در رثاي مردم‌شناسي انسان‌مدار

روز (چهارشنبه 22/9/1402) مشغول انجام كارهاي خانه بودم كه ياد گفته چند روز پيش دوستي افتادم كه از هم‌نسلي‌هاي خودم است. گفت در مراسم ختم مادرم، يادداشت تو را خوانديم. يادداشت «مادران طلايي» كه نوشتن آن بدون پيش‌زمينه ذهني بود. روزي پس از گذشت مدتي از فوت مادرم فكر مي‌كردم كه اگر من يادداشت‌نويس هستم چرا درباره مادرم ننوشته‌ام؟ قدري به خانواده، خودم و ديگران فكر كردم و از خلال آن موضوع مناسب را براي نوشتن يافتم. اينكه ارزش افزوده فراوان نسل بزرگسال كنوني عموما از ذره‌ذره وجود و ازخودگذشتگي مادران ما بوده است و آن را به دقت توضيح دادم كه چگونه مادراني بي‌سواد توانستند چنين ارزش افزوده‌اي را فقط با دركي غريزي و تاريخي ايجاد كنند. آن يادداشت خيلي ديده و استقبال شد و خيلي‌ها هم، مستقيما تشكر كردند. در فكر اين بودم كه بخش دوم آن را بنويسم كه قولش را داده بودم. در اين فكر بودم كه دوستي اطلاع داد كه دكتر سيدمهدي ثريا صبح سه‌شنبه فوت كرده است. خبر تاثرآوري بود ولي غيرمنتظره نبود، چون از آخرين باري كه با ايشان تلفني صحبت كردم حس نمودم كه اين بايد آخرين گفت‌وگوها باشد. به ذهنم رسيد كه اكنون نوبت نوشتن درباره «استادان طلايي» است. استادان نسل اول و دوم كه ترويج‌كننده علوم گوناگون و قوام‌دهنده دانشگاه در اين جامعه بودند. دكتر ثريا از خانواده‌هاي اصيل طالقان است. او استاد مردم‌شناسي دانشگاه تهران بود كه سال‌ها پيش بازنشسته شد. بنده افتخار آشنايي با آن مرحوم را از حدود 37 سال پيش دارم. هيچ يك از اعياد ملي و مذهبي نبود كه اول وقت زنگ تلفن من يا ايشان براي تبريك گفتن شنيده نشود. او را مي‌توان الگوي استادان محترم، متواضع، خيرخواه، وطن‌پرست و باسوادي دانست كه هيچ‌گاه از همنشيني و هم‌صحبتي با او خسته نمي‌شديد. گمان ندارم كه زيانش به كسي رسيده باشد. او عاشق فرهنگ و ادبيات و شعر بود و خودش هم شعر مي‌گفت. ولي در عين حال خيلي صريح ايرادات فرهنگ استبدادي در ايران را نقد مي‌كرد. يكي از كتاب‌هاي خوبي كه دكتر ثريا ترجمه كرد «جوامع سنتي و تغييرات فني» جورج فاستر مردم‌شناس مشهور است كه نكات جالبي هم درباره ايران دارد. 
دكتر ثريا به صفت علاقه و نيز حوزه تخصصي خودش به شعر و ادبيات و سنت ايراني تسلط كافي داشت همچنين با فرهنگ جوامع گوناگون به‌ويژه جوامع اوليه به خوبي آشنا بود. مقالات و كتاب‌هايش كه حدود ۵۰ عنوان است، معرف اين ويژگي‌هاي او است. منزلش محل تجمع بسياري از اهل فرهنگ و انديشه حتي در حوزه‌هاي ديگر بود. مرحوم دكتر ثريا درويش‌مسلكي واقعي و اخلاق‌گرا بود كه فروتني بي‌اندازه و صداقت و صميميت او موجب علاقه هر كسي مي‌شد، به ويژه اگر براي اولين‌بار وي را ملاقات مي‌كرد. در خيرخواهي و علاقه‌اش به فرهنگ همين بس كه املاك ارثي خود در طالقان را براي تاسيس كتابخانه‌اي مجهز درنظر گرفته است. اميدواريم با كوشش وصي ايشان و همكاري علاقه‌مندان بتوان در اين منطقه زيبا و خوش آب و هوا و مشرف به سد طالقان اثر ماندگاري از استاد ساخت تا فرزندان اين كشور از آن بهره‌مند شوند. او كتابخانه بي‌نظيري از حيث كتاب‌هاي علمي در حوزه تخصصي خود دارد و براي اين كتابخانه درنظر گرفته است كه مي‌تواند محلي براي پژوهشگران و حتي سكونت موقت آنان باشد. اميدواريم كه در چهلمين روز درگذشت استاد برنامه‌اي شايسته و درخور و با مشاركت فعال انجمن‌هاي علمي جامعه‌شناسي و مردم‌شناسي برگزار شود. چرا اين نسل به‌رغم دانش و تخصصي كه داشتند براي نسل جديد علوم اجتماعي كمتر شناخته شده‌اند؟ اين نكته را مي‌شود به نقش نهادهاي علمي ربط داد كه يكي از كارهاي آنها برقراري چنين ارتباطي‌ است. براي مثال، جايي در دانشگاه براي حضور منظم هفتگي يا ماهانه داشته باشند. 
او اولين فارغ‌التحصيل ايراني در رشته مردم‌شناسي از ايالات‌متحده است، مردم‌شناسان قبلي عموما در سنت فرانسوي اين رشته تحصيل كرده بودند. دكتر ثريا خدمات شاياني از طريق تدريس و به ويژه ترجمه و كتاب به دانش مردم‌شناسي در ايران كرد. وي يكي از استادان بسيار مشهور اين رشته يعني خانم مارگارت ميد را براي آشنايي به ايران آورد. خوشبختانه ذهن خلاق او تا آخرين روزهاي حيات پربار ۹۵ ساله‌اش به خوبي كار مي‌كرد و اين شعر را ۲۰ روز پيش از فوت سروده‌اند.
در آدميان عشق شبيه است به بازي
يك رشته طنابي به ضخامت به درازي


در هر سر آن دستِ يكي زوركشان است
آنسوي دگر نيز همان رسم و نشان است
هر يك بكند سعي كه با جاذبه خويش
آن فرد دگر را كند از جا بِكشد پيش
در ضمن كند سعي كه خود طعمه نگردد
گامي كه شود طعمه نپويد و نوردد
او فقط مردم‌شناس نبود، بلكه مردم‌مدار هم بود. خدايش رحمت كند، روحش شاد و منش و رفتارش سرمشق استادان جوان باشد.
دكتر ثريا و مارگارت ميد مردم‌شناس بزرگ در سفر به ايران و استفاده از كرسي كه در آن زمان بسيار رايج بود.
سایر اخبار این روزنامه
خودرو سازی زیانبار توسعه براي مقابله با تروريسم واگرايي ساختاري چالش اصلي دستگاه ديپلماسي ايران وقت زيادي نداريم تا منابع نفت و گاز را به سرمايه‌هاي پايدار تبديل كنيم عصر تازه همكاري گزينشي تهران- مسكو جنگ اسراييل و فلسطين و بحران كانال سوئز اقتصاد جهاني را تهديد مي‌كند مالكيت مشترك پرسپوليس و باشگاه‌هاي اصفهاني؟ بمباران میراث بشری در غزه روايت نوبخت از توقف متناسب‌سازي حقوق بازنشستگان در رثاي مردم‌شناسي انسان‌مدار علايمي كه ديده نمي‌شوند! درباره احكام انضباطي سنگين تعدادي دانشجو لطف‌الله ميثمي به مثابه آيينه تاريخ معاصر معضلی به نام سوخت‌كشي و ... مميز؛ مردي براي تمام فصول در جست‌وجوي خوشبختي از دست‌ رفته حديث بي قراري بامداد! رويايي كه محقق شد مهم اما مهجور ديكتاتوري و آدم‌خواري وقتي حراج تهران فيل هوا كرد در رثاي مردم‌شناسي انسان‌مدار لطف‌الله ميثمي به مثابه آيينه تاريخ معاصر درباره احكام انضباطي سنگين براي تعدادي از دانشجويان علايمي كه ديده نمي‌شوند! معضلی به نام سوخت‌كشي و سوخت در سيستان و بلوچستان