روایت روزنامه اصلاح‌طلب از دوشقه شدن اصلاح‌طلبان

جوان آنلاین: هر چه به زمان برگزاری انتخابات مجلس نزدیک می‌شویم، اختلافات داخلی جبهه اصلاحات بیشتر رخ می‌نماید. اصل اختلافات بر سر چگونگی ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات مجلس است؛ اینکه مشارکت بدون لیست داشته باشند یا کلاً مشارکت نداشته باشند. این میان یک نظر هم می‌گوید مشارکت کنیم و لیست هم بدهیم که البته نظر کم طرفداری هم نیست و برخی احزاب جبهه اصلاحات از جمله کارگزاران سازندگی اعلام کرده‌اند در انتخابات لیست خواهند داد.
این خط اختلافی در انتخابات مجلس سال ۹۸ و در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ هم وجود داشت. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اصلاح‌طلبان تندرو علاقه‌ای به حمایت از عبدالناصر همتی که سبقه کارگزارانی داشت، نشان ندادند. این عدم حمایت باعث شد که کسانی مثل حسین مرعشی، دبیر کل حزب کارگزاران حتی الان هم منتقد آن باشند و دلیل شکست در انتخابات ۱۴۰۰ را همین رویکرد تندرو‌ها بدانند.
روزنامه آرمان امروز در گزارشی با اشاره به دو شقه شدن جناح چپ در انتخابات مجلس می‌نویسد: «اصلاح‌طلبان تندرو یعنی آن‌هایی که سعی می‌کنند تا به‌نوعی با حضور یا عدم حضور در انتخابات رفتار سیاسی و مدنی خود را با حاکمیت مرزبندی کنند، در مورد حضور در میدان انتخابات ۱۱ اسفند که قرار است چهره مجلس دوازدهم را مشخص کند سه سناریوی مد نظر دارند. ۱) در انتخابات شرکت نکنند؛ ۲) لیست ندهند، اما از برخی چهره‌ها حمایت کنند و ۳) تحریم انتخابات. این طیف از اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند در این فاصله تا انتخابات دیگران را در صف خود قرار دهند.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «در مقابل طیف تندرو این اردوگاه طیف دیگری حضور دارند که نه‌تن‌ها تلاش می‌کنند برنامه‌های انتخاباتی خود را ادامه دهند حتی به‌دنبال کسب کرسی‌های بیشتری در مجلس شورای اسلامی هم هستند. البته ناگفته نماند که این طیف همانند قشر رادیکال مطالباتی از حاکمیت دارند و اعتراض خود به نگاه استصوابی و ... را هم مطرح می‌کنند، با این حال در انتظار نرمش شورای نگهبان برای ورود دوباره به بهارستان هستند.» گرچه اصلاح‌طلبان موضوع ردصلاحیت‌ها و عدم آزادی در انتخابات را به عنوان دلیل تردید برای نحوه مشارکت در انتخابات مطرح می‌کنند، اما در واقع می‌دانند که اقبالی برای پیروزی در انتخابات ندارند. هم از این روست که یک روزنامه اصلاح‌طلب می‌نویسد: «بسیاری بر این باورند که شاید امروز خود سید محمد خاتمی در قامت رهبر اصلاحات نیز می‌داند که شرایط جامعه و انتخابات به نحوی است که دیگر تَکرار سال ۹۶ نیز امروز مؤثر نمی‌افتد و باید چاره دیگری اندیشید.»


مرتضی الویری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب هم در عین اذعان به اینکه «تن‌ها راه نجات کشور حضور مردم در انتخابات است» معتقد است که «خاتمی صد بار دیگر هم تکرار کند اثری ندارد».
او در گفت‌وگویی بیان کرده که «ارزیابی بنده از سکوت خاتمی، عبدالله نوری و موسوی خوئینی‌ها به این ترتیب است که آن‌ها هم نسبت به روند برگزاری انتخابات معترض هستند و احساس می‌کنند شرایط نامساعد است و نهاد‌های حاکمیتی به اندازه‌ای بد عمل کردند که اگر همه این بزرگواران مردم را تشویق به انتخابات کنند، مردم به همچین تقاضایی لبیک نخواهند گفت... خاتمی که یکبار کلمه تکرار را به کار برد و منجر به شور و هیجان در انتخابات شد، اگر الان صد بار هم کلمه تکرار را تکرار کند، یقیناً هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.»
سخنان الویری البته نکات بامزه‌ای دارد؛ اول اینکه آیا در سال ۹۶ تکرار خاتمی بود که منجر به حضور مردم شد؟ یا آنکه خاتمی، چون می‌دانست که مردم در انتخابات شرکت می‌کنند، روی موج حضور مردم بازی تکرار را راه انداخت تا بگوید مردم به خاطر او آمده‌اند؟
دوم اینکه نهاد‌های حاکمیتی بد عمل کردند یا دولتی که به قول الویری با تکرار خاتمی شکل گرفت، بد عمل کرد و با ناامیدی مردم باعث کاهش حضور مردم در انتخابات شد؟ آیا اصلاح‌طلبان که سال‌ها در دولت‌های مختلف بخش‌های مهم کشور را در دست داشتند، بد عمل نکردند؟!