آغاز پرالتهاب قصه «ترور ،» عا رفانه های یک شاعر عاشق و غول اسطور ههای مربیگری

آغاز پرالتهاب قصه «ترور» سریال امنیتی جدید شبکه یک با بازی محمدحسین لطیفی، هدایت هاشمی و فرهاد قائمیان  چگونه آغاز شد؟     مائده کاشیان- پس از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، سال 1400 تولید مینی‌سریال «ترور» به کارگردانی خیرا... تقیانی‌پور در دستور کار تلویزیون قرار گرفت. این مجموعه که به تلاش‌های شهید سلیمانی برای تامین امنیت منطقه و همچنین ترور نافرجام این شهید در کرمان می‌پردازد، پس از تغییر در سازندگان اولیه، به تولید رسید و همزمان با چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم آماده پخش شد. حادثه تروریستی دردناک در مسیر گلزار شهدای کرمان، باعث شد تغییراتی در جدول پخش تلویزیون ایجاد شود و مینی‌سریال «ترور» به جای 14‌دی‌، از چهارشنبه‌ 13 دی روی آنتن رفت. به بهانه آغاز پخش این مجموعه، در ادامه مطلب درباره سابقه سازندگان «ترور» و کیفیت شروع سریال می‌خوانید.     تغییر کارگردان و تهیه‌کننده ابتدا قرار بود حمید زرگرنژاد سریال «ترور» را کارگردانی کند، اما مدتی بعد یعنی شهریور 1401 اعلام شد که سیروس مقدم در مقام کارگردان با همکاری حامد عنقا به عنوان تهیه‌کننده، این پروژه را جلوی دوربین خواهد برد. مهرماه امسال بار دیگر خبر تغییر عوامل این پروژه به انتشار رسید و خیرا... تقیانی‌پور کارگردان «ترور» معرفی شد. مجتبی امینی هم که سریال سیاسی و امنیتی «گاندو» را در کارنامه دارد، جایگزین حامد عنقا شد. دلیل این تغییر، مشغله عنقا برای تولید فیلم «غریب» اعلام شد. تقیانی‌پور پیش از این دو فصل مجموعه «نجلا» را تولید کرده بود، اما «ترور» با توجه به مضمون سیاسی و امنیتی‌اش، تجربه متفاوتی در کارنامه این کارگردان است.   شروع خوب قصه روایت قصه «ترور» از نقطه‌ای آغاز شد که ماموران امنیتی، تروریست‌هایی را که قصد داشتند عملیاتی در برج میلاد انجام بدهند، شناسایی کرده بودند و موفق شدند عملیات آن‌ها را خنثی کنند. موازی با عملیاتی که در داخل ایران، جان مردم را به خطر می‌انداخت، شاهد مبارزه با داعش در سوریه نیز بودیم. قصه «ترور» با تلاش ماموران برای خنثی کردن عملیات تروریست‌ها و تعقیب و گریز برای دستگیری عاملان این عملیات، شروع ملتهب و خوبی داشت. سکانس‌های مربوط به مبارزه با داعش در سوریه که طبق گفته مجتبی امینی در کرمان شبیه‌سازی و تصویربرداری شده نیز قابل باور از آب درآمده است. موسیقی متن و تیتراژ سریال «ترور» که توسط حبیب خزاعی‌فر آهنگ ساز خوش‌سابقه ساخته شده با فضای قصه تناسب دارد و به التهاب و هیجان آن کمک می‌کند، اما تم موسیقی آن شباهت زیادی به یکی دیگر از ساخته‌های خزاعی‌فر، یعنی موسیقی سریال امنیتی «سقوط» اثر سجاد پهلون‌زاده دارد و موسیقی «ترور» یادآور این مجموعه نمایش خانگی است.   پرداخت غیرمستقیم به شخصیت شهید سلیمانی قرار نیست «ترور» به صورت مستقیم، به زندگی و شخصیت شهید حاج قاسم سلیمانی بپردازد، نقشه موساد برای ترور این شخصیت، شکست آن‌ها در عملی کردن برنامه‌هایشان، همچنین مبارزه با داعش در ایران و سوریه برای تامین امنیت، نشان دهنده اهمیت جایگاه شهید سلیمانی و مبارزات اوست، بنابراین «ترور» به صورت غیرمستقیم به این شهید و جایگاه والای او می‌پردازد و بازیگری نقش این شخصیت را در سریال ایفا نکرده است.   ضعف در دیالوگ‌ها قصه «ترور» در دو قسمت اولیه با فضایی پرالتهاب و ریتم مناسب، شروع خوبی داشت، اما دیالوگ‌های این مجموعه ضعف‌هایی دارد. به عنوان مثال در سکانس جلسه افسران موساد و فرماندهان نظامی آمریکا، دیالوگ‌های کاراکترها درباره موضوعاتی مانند هدف از شکل‌گیری داعش، جنگ در سوریه، حمایت آمریکا و اسرائیل از داعش، صدور انقلاب اسلامی و قدرت ایران در منطقه، کاملا مستقیم و گل‌درشت مطرح شد. توضیح چنین موضوعاتی در قالب دیالوگ، برای مخاطب چندان قابل باور نبود و دوبله کاراکترها نیز ضعیف بود.   حضور متفاوت هدایت هاشمی بازیگران شناخته‌شده مینی سریال «ترور» چهره‌هایی مانند فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدحسین لطیفی، مهدی سلوکی، رامین راستاد، انوش معظمی و جعفر دهقان هستند. چند چهره جدید و جوان نیز در این مجموعه ایفای نقش کرده‌اند. در قسمت‌های اولیه، محمدحسین لطیفی و هدایت هاشمی حضور پررنگی در سریال داشتند و هنوز همه بازیگران «ترور» وارد قصه نشده‌اند، به همین دلیل فعلا برای ارزیابی نقش‌آفرینی آن‌ها زود است، اما لطیفی که پیش از این هم تجربه‌های مختلفی در زمینه بازیگری داشته، در نقش فرمانده ماموران امنیتی بازی قابل قبولی داشت. هدایت هاشمی نیز که بیشتر با نقش‌های کمدی کارنامه‌اش نزد مخاطبان تلویزیون شناخته می‌شود، در «ترور» نقش یکی از افسران موساد را برعهده داشته و حضور متفاوتی در این مجموعه داشته است.         ---------------------------------------------------------------------------------         مکاشفه‌های عارفانه یک شاعر عاشق به مناسبت زادروز «جبران خلیل جبران» شاعر و نویسنده نوگرای لبنانی نگاهی گذرا به آثار و اندیشه او داشته‌ایم         دکتر نعمت ا... پناهی-calture@khorasannews.com-«تنهایی از ویژگی‌های آدمی است اما برای کسی که می‌خواهد گوش بسپارد، فریاد زندگی آن جاست. دو چیز وجود دارند که هرگز نباید از یاد بروند: بردباری؛ بدان معنا که بگذاریم رخدادها مسیر خود را پی گیرد و وفاداری به آن چه در آرزویش هستیم.»(نامه‌های عاشقانه یک پیامبر) جِبران خلیل جبران (۱۸۸۳ –۱۹۳۱) Gibran Khalil Gibran از نویسندگانی است که پس از 93 سال از درگذشتش همچنان نسیم روح‌بخشی در نوشته‌هایش می‌وزد؛ متن‌هایی در حال و هوای عارفانه‌ها و عاشقانه‌ها که به بیشتر زبان‌های زنده دنیا و در میلیون‌ها نسخه ترجمه‌شده و طی صدسال هواخواهان بسیاری یافته است. همان کودک درون‌گرایی که در ناحیه کوهستانی شمال لبنان متولد می‌شود و با مهاجرت مادرش به بوستون آمریکا، دهه دوم زندگی پردرد و رنجش را به مدت 3 سال ساکن شهری می‌شود که مرکز مهاجرنشینان اتباع سوریه در ایالات‌متحده است. نقاشی و طراحی نخستین استعداد هنری‌اش را رقم می‌زند به‌طوری‌که در 17 سالگی چهره (پُرتره) شخصیت‌هایی مثل عطار، ابن‌سینا و ابن خلدون را نقش می‌زند.   کودکی در هجوم فقر و مرگ پس از بازگشت دوباره به لبنان در 16 سالگی تحصیلاتش را پی می‌گیرد و شیفته سبک نگارش و مفاهیم کتاب مقدس (انجیل) و نهج‌البلاغه می‌شود. در آستانه 20 سالگی، زبان عربی و فرانسوی را آموخته است و از ذهن و ضمیرش سیل‌آسا شعر می‌جوشد. همان دوره‌ای که با فقر پنجه در پنجه انداخته و از طرفی شنیدن خبر بیماری خواهرش و رنجوری برادر ناتنی خود و از همه دردناک‌تر سرطان مادر، روحش را می‌آزارد. سال 1902 در بازگشت به آمریکا، طی چند ماه سه واقعه ناگوار صفحه زندگی‌اش را سیاه می‌کند؛ مرگ خواهر 14 ساله‌اش، چند ماه بعد درگذشت مادر و سپس برادر ناتنی‌اش!   پناهگاهی به نام نوشتن برای تسکین خاطر حزین خود به عالم نویسندگی پناه می‌برد. غرق نوشتن به زبان عربی و انگلیسی می‌شود. با برگزاری نمایشگاه هنری، روحش آرام می‌گیرد تا آن‌جا که با مدیر مدرسه‌ای به نام ماری هَسکل (Haskell) آشنا می‌شود؛ زنی 30 ساله که 10 سال بزرگ‌تر از خلیل جِبران است و صیقل دهنده نوشتارهای  او. سال 1908 از بوستون به پاریس می‌رود و یک سال بعد خبر درگذشت پدر نامهربان و بی‌مسئولیتش را می‌شنود. پس از تجربه‌های مختلف نویسندگی در مجلات و تألیف کتاب‌های ادبی، سال 1918 نقطه عطف زندگی جبران خلیل جبران با نوشتن کتاب «پیامبر» شکل می‌گیرد.   پیامبر؛ شاهکار خلیل جبران هر نویسنده‌ای شاهکاری دارد و «پیامبر» شاهکار ماندگار خلیل است. کتاب‌های دیوانه (۱۹۲۰) و پیامبر The Prophet (۱۹۲۳) از مشهورترین کتاب‌های انگلیسی خلیل جبران و پر خواننده‌ترین آثار او هستند. خلیل جبران در کتاب «پیامبر» درباره 26 موضوع شاعرانه مختلف مثل عشق، مرگ، خودشناسی، شادی و غم، جنایت و جزا و عقل و اشتیاق از زبان پیامبری به نام «المصطفی» نکته‌های بدیع و ظریفی می‌گوید. چاپ اول این کتاب که به زبان انگلیسی نوشته‌شده بود، طی 2 سال نایاب شد و تا سال ۲۰۱۲، تعداد ۹ میلیون نسخه انگلیسی از این کتاب به فروش رفت. کتاب «پیامبر» تاکنون به 50 زبان ترجمه‌شده و جبران را به نویسنده‌ای جهانی و مشهور تبدیل کرده است. سبک نوشتاری خلیل جبران به‌گونه‌ای است که با حکایت‌های تمثیلی و شعرهای منثور، مرز بین شعر و نثر و فلسفه و عرفان را درمی‌نوردد. از سوی دیگر بسیار کم‌گوی و گزیده گوست. همچنان که «پیامبر» کتابی کم‌حجم است و تعداد واژه‌هایش به ۲۰ هزار کلمه هم نمی‌رسد.   «برگزیده دُردانه» زنده‌یاد نجف دریابندری که «پیامبر و دیوانه» را ترجمه کرده، می‌گوید: «آن چه نام جبران را زنده نگه‌داشته است، کتاب کوچکی است به نام پیامبر که به‌هیچ‌وجه مستند یا تاریخی نیست، بااین‌حال، دریافت نویسنده را از «پسرِ انسان» روشن‌تر بیان می‌کند. پیامبرِ جبران، عیسای مسیح نیست. در چهره «المصطفی» که سخنگوی نویسنده است، شباهت‌هایی به مسیح دیده می‌شود؛ به‌ویژه سخنان او با مردمان اُرفالِس، موعظه بر بالای کوه را، چنان‌که از قولِ مسیح در انجیل‌های چهارگانه آمده است، به یاد می‌آورند؛ ولی آن «برگزیده دُردانه» درواقع ترکیبی است از همه انبیای ابراهیمی در طولِ تاریخ چند هزارساله ادیان... پیامبرِ او درباره همه مسائلِ حاد جامعه مانند کار، دادوستد، قانون، آزادی، شادی و اندوه، خوبی و بدی، دیانت و... سخن می‌گوید. هم این سخنان بر این پایه استوارند که سرشت انسان ذاتاً خوب است و دشواری‌های زندگی او از این‌جا ناشی می‌شوند که او هنوز تعارض‌های اساسی زندگی را به جا نیاورده و ماهیت کار و نظامِ زندگی را چنان‌که باید دگرگون نکرده است... اما انسان هنوز به سرانجامِ خود نرسیده است؛ او در آغاز راه و در مسیرِ تکامل است و دیر یا زود به روشنایی خواهد رسید.»   علی (ع)؛ شهید عظمت خویش خلیل جبران که در آثارش می‌کوشد وسعت نگاهش را به افق‌های دوردست بکشاند و خوانندگانش را نیز همواره به داشتن بینش وسیع و شرح صدر فرامی‌خواند، در مقام یک مسیحی، به توصیف سیرت و فضیلت امیر مؤمنان علی (ع) می‌پردازد و می‌گوید: «به عقیده من علی بن ابیطالب (پس از پیامبر) نخستین مرد از قوم عرب است که وجودش، همه فضایل کامل بودن را در قوم خویش دمید و آهنگ آن را به گوش مردمی رسانید که پیش از آن مانند آن را نشنیده بودند و در بین تاریکی‌های جاهلیت از روش روشن او متحیر ماندند. دو طایفه شیفته روش علی (ع) بودند؛ یکی خردمندان پاکدل و دیگری نیکوسرشتان با ذوق، علی بن ابیطالب شهید عظمت خویش گشت. او از دنیا رفت درحالی‌که نماز بر زبانش جاری و دلش از شوق خدا لبریز بود. مردم عرب، حقیقت مقام او را درک نکردند تا گروهی از مردم کشور همسایه آن ها (ایران) برخاسته، این گوهر گرانبها را از سنگ تشخیص داده و او را شناختند.»(الانبیاء الباصرین)   رو به سوی ابدیت «خدایان زمین» آخرین اثر خلیل جبران بود که دو هفته پیش از مرگش چاپ شد؛ چراکه پس از سال‌ها مدارا و شکیبایی با بیماری، سرانجام حالش رو به وخامت نهاد و اجل امانش نداد. خلیل جبران ۱۰ آوریل ۱۹۳۱ در 48 سالگی بر اثر سیروز کبدی و سل در نیویورک چشمانش را رو به ابدیت بست و همان سال پیکرش به زادگاهش بشِرّی لبنان منتقل شد. سال ۱۹۳۱ میلادی در خیابان‌های نیویورک دو روز برای او سوگواری کردند و تمام خوانندگانش در آمریکا و لبنان و سراسر جهان یادش را گرامی داشتند. روزنامه «نیویورک سان» در پاسداشت مقام خلیل جبران نوشته بود: «پیامبری مرده است. امروز نام و آثار جبران خلیل جبران در ردیف افتخارات مردم لبنان است.» بعدها یعنی سال 1999 بنیادی تأسیس شد که هر سال به یاد این نویسنده و شاعر بزرگ، جایزه «روح بشریت خلیل جبران» را به افراد برگزیده اهدا می‌کند.       ------------------------------------------------------------------------------------------       غول اسطوره‌های مربیگری ماریو زاگالو مردی که به‌عنوان بازیکن و مربی حضور در 5 فینال جام‌جهانی را تجربه کرد در 92 سالگی فوت کرد  به‌بهانه درگذشت این مربی بزرگ، مروری داریم بر نامدارترین اسطوره‌های زنده دنیای مربیگری فوتبال   سیدمصطفی صابری  |  روزنامه‌نگار -پررنگ‌ترین تصویری که زاگالو در ذهن بسیاری از ما دارد، مربوط به فینال معروف جام 98 فرانسه است. دیداری که ساعتی قبل از برگزاری آن رونالدوی 22 ساله که آن‌روزها ستاره تیم زاگالو بود دچار تشنج عصبی شد و چون ساعتی بعد راهی زمین شد هیچ‌کس علت آن اتفاق را نفهمید. رونالدو که از کار افتاد انگار تیم زاگالو زور بردن را نداشت. ماجرا وقتی جالب‌تر شد که زیدان دو گل با ضربه سر زد. آن‌هم در شرایطی که هیچ‌کس به‌یاد ندارد زیزوی دوست‌داشتنی اهل سرزنی باشد. امه‌ژاکه مربی فرانسه مقابل زاگالوی پیر برنده شد و دشام کاپیتان خروس‌ها جام قهرمانی را بالای سر ببرد تا زاگالو که یک‌بار در 27 سالگی و بار دیگر در 31 سالگی به‌عنوان بازیکن و سه‌بار در سال‌های 1970، 1994 و 1998 به‌عنوان مربی و سرمربی حضور در فینال جام‌جهانی را تجربه‌ کرده بود؛ در آخرین فینال عمرش بازنده بزرگ باشد.  تا آن زمان کمتر به‌یاد داشتیم برزیل 3 بر صفر ببازد، اما آن فینال با نتیجه ای یک‌طرفه رقم خورد. زاگالو بعدها در نقش‌های دیگر به تیم ملی بازگشت، اما ما که سرمربی و ستاره‌ها را جلوی دوربین می‌دیدیم با پیرمرد وداع کردیم تا روزی که خبر درگذشتش آمد. زاگالو از معدود مربیان بزرگی است که در دوران بازی هم ستاره بوده. فراموش نکنید بسیاری از فوق‌ستاره‌های تاریخ مثل مارادونا، پلاتینی، پله، ماتئوس، فن‌باستن، باجیو، روماریو و... مربیان خوبی نشدند و خیلی از اسطوره‌های دنیای مربیگری مثل مورینیو، آریگو ساچی و... هم بازیکنان مهم و مطرحی نبودند. برای همین جایگاه زاگالو در فوتبال دنیا و دستاوردهایش خاص می‌شود. به‌خصوص رکورد معروفش یعنی حضور در 5 فینال جام جهانی که البته در فینال جام 94 جایگاهش کمک کارلوس آلبرتو بود. خبر درگذشت او بهانه‌ای شد تا قبل از آن‌که با خبر فوت اسطوره‌ای دیگر از دنیای مستطیل سبز یادش بیفتیم، نام‌های بزرگ نیمکت فوتبال را مرور کنیم.   ویسنته دل‌بوسکه| 73 ساله مهم‌ترین افتخارات: قهرمانی با اسپانیا در جام جهانی 2010، 2 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، 2 قهرمانی در لالیگا و ...   مربی سبلیو که با رئال عناوین زیادی را درو کرد و با اسپانیا هم یک کار غیرممکن انجام داد. او از یورو 2008 که با تیمش قهرمان شد تا جام 2010 و بعدها یورو 2012 در سه تورنمنت معتبر پشت سرهم قهرمان شد تا رکوردی بی‌نظیر خلق کند. تیم رویایی او با ژاوی، اینیستا، کاسیاس، پیکه، پویول، راموس و... شگفت‌انگیز بود، اما در جام 2014 به پایان نزدیک شدند تا نسلی باشکوه با هدایت دل‌بوسکه به فوتبال جهان هیجان تزریق کرده باشد.  ویسنته دل‌بوسکه| 73 ساله مهم‌ترین افتخارات: قهرمانی با اسپانیا در جام جهانی 2010، 2 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، 2 قهرمانی در لالیگا و ...   مربی سبلیو که با رئال عناوین زیادی را درو کرد و با اسپانیا هم یک کار غیرممکن انجام داد. او از یورو 2008 که با تیمش قهرمان شد تا جام 2010 و بعدها یورو 2012 در سه تورنمنت معتبر پشت سرهم قهرمان شد تا رکوردی بی‌نظیر خلق کند. تیم رویایی او با ژاوی، اینیستا، کاسیاس، پیکه، پویول، راموس و... شگفت‌انگیز بود، اما در جام 2014 به پایان نزدیک شدند تا نسلی باشکوه با هدایت دل‌بوسکه به فوتبال جهان هیجان تزریق کرده باشد.     مارچلو لیپی| 75 ساله مهم‌ترین افتخارات: قهرمانی جام‌جهانی 2006 با تیم ملی ایتالیا، 5 عنوان قهرمانی سری آ، یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، 3 قهرمانی متوالی در سوپرلیگ چین و قهرمانی در لیگ قهرمانان‌آسیا در فصل  13-2012 و ... نمونه بارز فوتبالیستی معمولی و تاحدی گمنام که تبدیل به یک مربی نامدار و موفق شد. او غیر از عناوین باشگاهی یک معجزه را با ایتالیا در جام 2006 رقم زد. درحالی‌که آلمان میزبان قدرتمند بود؛ آرژانتین مدعی بود، برزیل مثل همیشه برای قهرمانی آمده بود و فرانسه هم با زیدان بازی‌های چشم‌نوازی ارائه می‌کرد، ایتالیا که درگیر فساد مالی در لیگ و خودکشی یکی از بازیکنان معروف این کشور بود با امید کمی پا به رقابت‌ها گذاشت. تیمی که فوق ستاره نداشت، اما متکی به اندیشه‌های لیپی و ساق بازیکنانی مثل کاناوارو، بوفون و پیرلو بود. آن فینال دراماتیک، پنالتی چیپ زیدان، دعوای ماتراتزی و زیزو و اخراجی که شب خداحافظی ستاره دوست‌داشتنی را خراب کرد تا ایتالیا در پنالتی‌ها قهرمان شود.    لوئیس فلیپه اسکولاری| 75 ساله مهم‌ترین افتخارات:  کسب ۲۶ جام  مانند قهرمانی  در جام‌جهانی  ۲۰۰۲ با  برزیل،  قهرمانی در  سری آ، ۳ قهرمانی در سوپرلیگ چین و قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا  فیل بزرگ لقب جالب مربی است که در جام 2002 با ریسک‌های بزرگی که کرد تیمش را قهرمان جهان کرد. اسکولاری که تا آن مقطع مربی تیم‌های باشگاهی معمولی بود با کنار گذاشتن روماریو پا به سن گذاشته، ریسک کردن روی رونالدویی که تازه از مصدومیت رهایی پیدا کرده بود، اما درباره آمادگی‌اش تردیدهای زیادی بود و دادن نقش محوری به عناصر تهاجمی مثل ریوالدو و رونالدینیو، از برزیل که در آن جام مجموعه‌ای از بازیکنان معمولی بود تیمی جذاب ساخت که قهرمان شد. او با پرتغال هم نتایج خوبی گرفت،اما در کارنامه‌اش معماهای بزرگی هم هست؛مثل حضور در باشگاه‌های سطح پایین و البته رقم زدن بدترین نتایج چند دهه اخیر برزیل در جام  2014 به میزبانی خود این ‌کشور. وقتی که تیم او با نتیجه 7 بر یک مغلوب آلمان شد و در رده‌بندی هم با 3 گل به هلند باخت تا طی دو دیدار حساس 10 گل خورده باشد و با نتایج فاجعه‌ای در خاک خودشان چهارم شوند.       پپ گواردیولا| 52 ساله مهم‌ترین افتخارات:  کسب 32 جام شامل 3 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، کسب سه گانه با بارسلونا و منچسترسیتی، مربی سال جهان به انتخاب مجله ورلد ساکر 2011 و ...  برای مرور اسطوره‌ها نیازی نیست سراغ بازنشسته‌ها برویم، گاهی کسی چون گواردیولا آن‌قدر در فوتبال جهان اثرگذار بوده که می‌توان نامش را حتی در سن و سال کم جزو اسطوره‌ها آورد. واقعیتش این است که فوتبال دنیا طی یکی دو دهه اخیر بدون اندیشه‌های انقلابی پپ چیزی کم داشت. او کسی بود که تاکتیک قدیمی فوتبال هلند در دهه 70 میلادی را ارتقا داد و به لیگ اسپانیا برد. تیکی تاکا شاید امروز با نام او و اسپانیا شناخته شود، اما این فوتبال شناور که مبتنی بر پاسکاری مثلثی و مالکیت بالای توپ است از هلند و کرایوف شروع شد؛ کرایوف که به بارسا آمد مربی پپ شد و گواردیولا که هافبکی خوش اخلاق اما معمولی بود ناگهان با ارتقا و امروزی کردن این شیوه از فوتبال، بارسا، بعدها بایرن و چند سالی است که سیتی را متحول کرده .   اوتمار هیتسفلد| 74 ساله مهم‌ترین افتخارات: کسب ۲۵ جام اعم از 2 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، ۵ قهرمانی بوندس‌لیگا و ...  بازهم یک بازیکن گمنام که روندی دیوانه‌وار و جذاب را در دوران مربیگری طی کرد و از تیم‌های گمنام به سطح اول فوتبال دنیا رسید و عناوین زیادی را کسب کرد. هیتسفلد بعد از شهرت و چهره شدن در لیگ سوئیس دیگر اهل حضور در تیم‌های معمولی یا لیگ‌های گمنام، برای کسب درآمد بیشتر نبود، برای همین جزو دورتموند و بایرن و تیم ملی سوئیس، تیم دیگری را تجربه نکرد. او نمادی از فوتبال منظم و تاکتیکی آلمان بود که تیم‌هایش از دقیقه اول تا آخر به ایده‌های مربی وفادار بودند و سراغ بازی احساسی و نمایشی نمی‌رفتند.     
ژوزه مورینیو| 60 ساله مهم‌ترین افتخارات:  کسب ۲۵ جام اعم از قهرمانی با پورتو و اینتر در لیگ قهرمانان اروپا، 3 قهرمانی در لیگ جزیره، قهرمانی در سری آ و لالیگا و ...  یک هافبک معمولی در تیم‌های درجه دوی لیگ پرتغال که به عنوان کمک مربی خودی نشان داد و ناگهان با پورتو قهرمان اروپا شد تا نامش سر زبان‌ها بیفتد. مربی جوانی که دو دهه قبل تیمی کم ستاره را به صدر فوتبال اروپا رسانده و مورد توجه باشگاه‌های متمول اروپایی بود. مورینیو صاحب رکورد طولانی‌ترین مدت زمان شکست‌ناپذیری در بازی‌های خانگی است. او از ۲۳ فوریه سال ۲۰۰۲ تا آوریل سال ۲۰۱۱، در مدت ۹ سال و طی ۱۵۰ بازی که با تیم‌هایش در زمین خانگی و در لیگ انجام داد، حتی یک شکست را هم تجربه نکرد، اما آقای خاص ورای نتایجش چندان دوست‌داشتنی نیست. در لیگ اسپانیا و رقابت رئال و بارسا، بازیکنان هر دو تیم او را متهم می‌کردند که خشونت، جنگ روانی و حاشیه را سرلوحه کارش قرار داده و نتیجه گرفتن به هر قیمتی را ترجیح می‌داده.   فابیو کاپلو| 77 ساله مهم‌ترین افتخارات:  یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، 7 قهرمانی در سری آ، 2 قهرمانی در لالیگا، سرمربی تیم‌های ملی انگلیس و روسیه در جام‌های‌جهانی  مرد اخمو و منظم ایتالیایی طی 58 بازی با میلان هیچ‌ شکستی را تجربه نکرد تا تیمش به شکست‌ناپذیران معروف شود. کاپلو با میلان، یووه و رئال نتایج شگفت‌انگیزی رقم زد؛ به‌طور مثال در دو فصل حضور روی نیمکت بانوی پیر ایتالیا یعنی یوونتوس طی 76 بازی در 53 بازی پیروزی را تجربه کرد تا به رکورد جالب بُرد در 70 درصد بازی‌ها برسد، اما در رده ملی با انگلستان چندان موفق نبود.     زین‌الدین زیدان| 51 ساله مهم‌ترین افتخارات:  3 عنوان قهرمانی پیاپی در لیگ قهرمانان اروپا، انتخاب به‌عنوان برترین مربی سال ۲۰۱۷ فوتبال جهان از طرف فیفا، 2 قهرمانی در جام باشگاه های جهان، بهترین سرمربی سال لالیگا 2019 و ...  زیزو در دنیای مربیگری یک نمونه خاص است. او فقط روی نیمکت رئال نشسته و حتی وقتی در لالیگا موفق هم نبوده، توانسته قهرمانی اروپا را کسب کند. تیم او تهاجمی و جذاب بازی می‌کرد. حضور سه هافبک مرکزی نابغه مثل مودریچ، کروز و کاسیمرو، استفاده از وینگرهایی ویرانگر و حضور مهاجم نوکی مثل بنزما به این تیم کمک کرد، فوتبالی زیبا و نتایجی خاطره‌انگیز رقم بزند تا زیدان در مدت کوتاهی سه قهرمانی در اروپا کسب کند.   
کارلو آنجلوتی| 64 ساله مهم‌ترین افتخارات:  کسب 24 جام شامل 3 بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا، 3 بار قهرمان سوپرکاپ اروپا و 2 بار قهرمان جام جهانی باشگاه‌ها و ... کارلتو با آن صورت سنگی و اخلاق خاص شباهتی به ایتالیایی‌های پرشور که زبان بدن‌شان پر است از حرکات زیاد ندارد، در آن تیم معروف ایتالیا در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90، همه بازیکنان خوش تیپ بودند غیر از دونادونی و آنجلوتی. اگر قرار بود تصور کنیم از آن تیم دوست‌داشتنی یک‌ نفر مربی بزرگی بشود باره‌زی، مالدینی، زنگا، باجیو، آلبریتینی و خیلی‌های دیگر در اولویت بودند، اما آنجلوتی مربی بزرگی شد با افتخاراتی بی‌نظیر و تکرارنشدنی.                         دیدیه دشام| 55 ساله  مهم‌ترین افتخارات: قهرمانی جام جهانی 2018 با فرانسه، نایب قهرمان لیگ قهرمانان اروپا با موناکو، یک قهرمانی در سری آ و ...  تجربه سه فینال در کارنامه مربی که ویژگی‌های خاصی دارد. او که با فرانسه جام 98 را بالای سر برد به‌لطف درخشش امباپه و گریژمان در جام 2018 به عنوان مربی قهرمان جهان شد و در جام 2022 قطر هم در دقیقه 120 اگر خوش شانس بود، می‌توانست دومین قهرمانی پیاپی را جشن بگیرد، اما سیو تماشایی امیلیانو مارتینز دروازه‌بان آرژانتین کار را به فینال کشاند تا یاران مسی قهرمان شوند. دشام در بیشتر روزهای مربیگری‌اش روی ستاره‌ای چون بنزما خط قرمز کشید تا اولیور ژیرو گزینه او در خط حمله باشد؛ با این اوصاف اگر نتیجه نمی‌گرفت حتماً مسخره می‌شد.     
جووانی تراپاتونی| 84 ساله مهم‌ترین افتخارات:  ۱۰ عنوان قهرمانی لیگ در کشورهای ایتالیا، آلمان، پرتغال و اتریش، 2 قهرمانی جام باشگاه‌های اروپا، نوزدهمین مربی برتر تاریخ به انتخاب ورلد ساکر در سال ۲۰۱۳ و ...   یک استثنا در دنیای فوتبال، یکی از معدود مربیانی که در چند کشور دنیا، قهرمان لیگ داخلی شده و جذاب‌ترین نتایج دوران یووه را رقم زد، اما تراپ محبوب برخلاف دوران باشکوه باشگاهی، در چند مقطع که هدایت تیم‌های ملی ایتالیا و ایرلند را به‌عهده داشت، نتوانست نتایج خوبی بگیرد تا این موضوع ثابت شود که با دو حیطه کاملاً متفاوت از نظر سبک هدایت، مدیریت تیم و استراتژی برای کسب نتیجه مواجه هستیم.      آرسن ونگر| 74 ساله مهم‌ترین افتخارات:  ۲۲ سال سرمربیگری آرسنال، صاحب تنها جام طلایی تاریخ لیگ برتر انگلیس بدون باخت با آرسنال، 3 قهرمانی در لیگ برتر انگلیس، قهرمان لیگ فرانسه، نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا و ... دوران طلایی منچستر را با فرگوسن به‌یاد می‌آوریم و روزهای خوب آرسنال را با آرسن ونگر. با این تفاوت که فرگوسن زمان خوبی را برای خداحافظی انتخاب کرد، اما آرسن ونگر در روزهایی که در اوج بود، نرفت تا پایانش خاطره‌انگیز نباشد، اما نمی‌توان این نکته را نادیده گرفت که او مربی صاحب سبکی بود و شکلی از فوتبال که تیمش ارائه می‌کرد در نوع خودش خاص و به‌یاد ماندنی بود.       سرالکس فرگوسن| 82 ساله مهم‌ترین افتخارات: 27 سال سرمربیگری منچستریونایتد، کسب ۴۹ جام شامل 2 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، ۱۳ قهرمانی در لیگ برتر انگلیس، کسب عنوان بهترین مربی تاریخ فوتبال در سال ۲۰۱۱ توسط فیفا و ... نیازی به معرفی ندارد؛ او یک مرد کاریزماتیک و خاص روی نیمکت منچستر بود. کسی‌که بعد از او دیگر شیاطین سرخ نامدار و موفق نشدند. فرگوسن جذابیت را به ‌لیگ جزیره برد، نام‌های بزرگی را به دنیای فوتبال معرفی کرد و فراتر از یک مربی، مدیر واقعی تیمش بود. مردی که بیشترین استمرار ممکن روی نیمکت یک تیم مطرح را داشت و باشکوه‌ترین دوران یک مربی و یک تیم را در تاریخ فوتبال رقم زد.