انتخابات؛ جلوه بی بدیل مردم باوری

گروه سیاسی - یکی از مختصات انحصاری ملت ایران حضور در صحنه‌های مختلف و میدان‌های سیاسی است که نمونه‌های بارز آن را می‌توان در پیاده روی اربعین، سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، روز قدس، مناسبت‌های مذهبی، نمازجمعه‌ها، سایر فراخوان‌های سیاسی و اجتماعی به ویژه انتخابات‌های مختلف مشاهده کرد، چراکه از منظر ملت ایران حضور در میدان‌های سیاسی، به ویژه انتخابات‌ها به علت کمیت‌پذیری و امکان محاسبه دقیق بیشترین تأثیر را بر نقشه‌های شوم دشمنان انقلاب اسلامی دارد. اکنون نیز  هرچه به انتخابات ۱۱ اسفند نزدیک می‌شویم فضای انتخاباتی پرشورتر و تحرکات انتخاباتی احزاب هم بیشتر و جدی‌تر می‌شود. خصوصا که با انتشار اسامی تأیید صلاحیت‌شدگان جدید از سوی شورای نگهبان تکلیف احزاب نیز برای آرایش نیروها و کنش‌گری رسمی‌تر در عرصه انتخابات روشن‌تر می‌شود.   از میان برداشتن فاصله میان حکومت و ملت با انتخابات برگزاری انتخابات در ایران عمری طولانی‌تر از انقلاب اسلامی دارد اما با پیروزی انقلاب، انتخابات از حالت نمایشی خارج و به عرصه رقابت جدی نیروهای سیاسی و اجتماعی برای جابه‌جایی مسالمت آمیز قدرت تبدیل شد. واقعیت این است که برای وقوع هر انقلابی علل و دلایل گوناگونی برشمرده می‌شود. توسعه نامتوازن، فساد و دزدی، فقدان آزادی‌های سیاسی، حکومت فردی شاه و... به احتمال زیاد همه این‌ها در شکل‌گیری انقلاب نقش داشته‌اند. ولی عامل فقدان انتخابات به معنای دقیق از یک حیث مهم‌ترین علت انقلاب در آن رژیم یا علت فروپاشی در رژیمی چون اتحاد جماهیر شوروی یا درگیری و خشونت در رژیمی چون لیبی بوده است. همه این اتفاقات اعم از انقلاب، فروپاشی یا جنگ داخلی، علل و عوامل گوناگونی دارند ولی در نهایت همه این علل و عوامل هنگامی منجر به این رویدادها می‌شوند که شکافی جدی میان حکومت و مردم شکل بگیرد. به‌عبارت دیگر اگر شکاف میان حکومت و مردم وجود نداشته باشد، هیچ‌کدام از عوامل و علل فوق منجر به انقلاب یا فروپاشی یا جنگ داخلی نخواهد شد. در غیاب شکاف دولت و ملت این مشکلات قابل تحمل و سپس قابل حل است. منظور از شکاف دولت ـ ملت این است که حکومت و عناصر تشکیل‌دهنده آن معرف میانگین و غالب مردم نباشند. در حقیقت مردم هنگامی که به حکومت‌کنندگان خود نگاه می‌کنند، اغلب آنان نماینده‌ای از خود را درون ساختار حکومتی مشاهده کنند. انتخابات سالم و کارآمد، وظیفه از میان برداشتن فاصله میان حکومت و ملت را دارد. در حقیقت از طریق انتخابات می‌توان نشان داد که آیا مردم می‌توانند کارگزاران خود را انتخاب کنند یا خیر؟ یکی از عللی که در جوامع غربی انتخابات پیش از موعد برگزار می‌کنند همین است. هنگامی که جامعه به این نتیجه می‌رسد که به هر دلیلی حکومت و دولت نماینده مردم نیستند، یا میان آنان اختلاف به وجود آمده است، منتظر زمان انتخابات بعدی نمی‌نشینند و پیش از سر رسیدن زمان مقرر قبلی، انتخابات زودرس را برگزار می‌کنند تا اگر مردم دولت و کارگزاران آن را قبول دارند رأی اعتماد مجدد دهند و اگر قبول ندارند، گروه یا حزب دیگری را به قدرت برسانند و شکاف میان دولت و مردم برطرف شود.   رژیم پهلوی و فقدان رقابت در انتخابات یکی از علل اصلی و مهم وقوع انقلاب فقدان نهاد انتخاباتی قابل قبول در رژیم پهلوی بود. اگر به اسناد آن دوره از تاریخ ایران مراجعه کنید، کمتر مطلب مهمی درباره رویداد انتخابات می‌بینیم. نگاه مردم به آن شبیه یک بازی مسخره بود. خیلی صریح پیشاپیش نامزدهای پیروز را انتخاب می‌کردند. مجلس نقش حتی اندکی نیز در تعیین وزرا یا نخست‌وزیر یا حتی قانون‌گذاری نداشت. همه کاره شاه بود. مردم نیز با فرایندی به‌نام رقابت انتخاباتی آشنا نبودند. چراکه رقابتی وجود نداشت. اصولاً پدیده‌ای به‌عنوان رقابت و فضای انتخاباتی شکل نمی‌گرفت. نه در دانشگاه و نه در رسانه‌ها و نه در هیچ جای دیگر. در تاریخ آن دوره مقاطعی که به‌عنوان انتخابات شناخته شود ثبت و ضبط نشده است. برای مثال اکنون حافظه تاریخی ما با مقاطع انتخاباتی عجین شده است. 1376، 1384، 1388، 1392، 1396 و... همه این‌ها یادآور خاطراتی هستند که حداقل در حدی از انتظار، رقابت و مفهوم انتخابات شکل می‌گرفت. درباره برخی از مجالس همچنین خاطراتی وجود دارد. هنگامی که نهادی به ‌نام انتخابات و رقابت نبود، در نتیجه حکومت نیز قادر نشد که فاصله شکل گرفته میان خود و مردم را ترمیم کند و این فاصله به مرور زیاد و زیادتر شد. هر حکومتی که نهاد انتخابات خود را از دو جهت حفظ کند، بدون تردید با خطر مهمی در آینده مواجه نخواهد شد و تمامی مشکلات را در پرتو این نهاد می‌تواند حل کند. اول از حیث سلامت و اعتبار و درستی انجام و نتایجش و دوم از حیث گستره در برگیری. به‌عبارت دیگر به میزانی که قشرها و گروه‌های جامعه بتوانند نامزدهای مطلوب خود را در انتخابات داشته باشند. این دو ویژگی تضمین‌کننده بقای هر حکومتی است. موضوعی که در رژیم گذشته سراب و خیالی بیش نبود.   انتخابات ؛شاخص اصلی برای مردمی بودن نظام اما در طول عمر 45 ساله جمهوری اسلامی، یکی از عوامل اصالت دهنده به انتخابات در ایران اسلامی، قانون اساسی جمهوری اسلامی به‌عنوان اصلی‌ترین سند تضمین حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی است که به طور صریح نقش مشارکت سیاسی مردم را به عنوان یک حق برای آن‌ها برمی‌شمرد و حدود آن را تعیین می‌کند. فصولی از قانون اساسی جمهوری اسلامی در برگیرنده حق ملت در اداره امور کشور است. اصل اول از فصل اول، نوع حکومت ایران را «جمهوری اسلامی» اعلام کرده که ملت ایران با رأی خود آن را تحقق بخشیده‌اند؛ بنابراین به لحاظ حقوقی این نظام مبتنی بر اراده، حضور و انتخاب ملت است. علاوه بر تعیین الگو و مدل حکومتی، تثبیت و تداوم ارکان مختلف آن در روند حیات جمهوری اسلامی نیز بر عهده مردم است. در اصل ششم فصل اول قانون اساسی آمده است که: «در جمهوری اسلامی، امور کشور باید به اتکا آرای عمومی اداره شود از راه انتخابات، مثل انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مجلس خبرگان، اعضای شورا‌ها و نظایر آن‌ها.» این اصل بیانگر آن است که رأی مردم در همه ارکان مهم نظام نافذ است. در اصل ۵۶ فصل پنجم همین قانون با عنوان حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن چنین آمده است: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است و هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می‌آید (یعنی انتخابات مختلف) اعمال می‌کند. بر اساس اصل ۶۲، مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به‌طور مستقیم و با رأی مخفی انتخاب می‌شوند، تشکیل می‌گردد و اصل ۱۱۴ نیز درباره رئیس‌جمهور است که با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شود.از این نظر باید گفت که قانون اساسی به عنوان یک میثاق ملی، در اصل ششم در این خصوص چنین بیان داشته است: در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید با اتکای آرای عمومی اداره شود. از راه انتخابات، انتخاب رئیس‌جمهور، انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مجلس خبرگان، اعضای شورا‌ها و نظایر آن..؛ و اصول دیگری مثل اصل شصت و سوم و شصت و هفتم و... که در ارتباط با انتخابات و نحوه آن، تبیینات دقیقی داشته‌اند. بنابراین از نظر اسناد بالا دستی انتخابات یک اصل مهم در جمهوری اسلامی ایران و حق و تکلیف مردم است. از طرف دیگر، بر همگان آشکار است که انقلاب اسلامی و الگوی حکومتی بر آمده از آن حاصل اراده یک ملت بود و این اراده، کماکان از طریق مشارکت در انتخابات اعمال می‌شود. به عبارت دیگر انتخابات در نظام جمهوری اسلامی یک شاخص اصلی برای مردمی بودن نظام است و مشارکت سیاسی حقی بنیادین برای احیای بسیاری از حقوق اساسی ملت محسوب می‌شود در بعد داخلی، انتخابات اراده ملی را به معرض نمایش گذاشته و نشان می‌دهد که مردم از اتحاد، یکپارچگی و عزم ملی برخوردارند و در بعد خارجی نیز اقتدار ملی و شوکت سیاسی آن‌ها را به جهانیان نشان می‌دهد. به همین جهت، کشور‌های دیگر بر اساس میزان آرا و حضور مردم و حساسیت‌های آن‌ها در اموری که قوام دهنده یک نظام مدنی است، روابط خود را با آن‌ها تنظیم می‌کنند.     انتخابات، تجلیگاه ظهور اراده جمعی از جنبه ملی نیز انتخابات مهم است؛ اگر ملتی خواهان عزت و سربلندی است، ناگزیر باید در اموری که به کشور مربوط می‌شود، اراده ملی و روح جمعی خود را به نمایش بگذارند و از هویت ملی خویش حراست کند. بی‌شک انتخابات تجلیگاه ظهور این اراده جمعی است و یکی از فصول مهم میثاق ملی جمهوری اسلامی ایران یعنی قانون اساسی، «انتخابات» است که ما را به حضور در آن ملزم می‌کند. علاوه بر این موارد، در جامعه ما که جامعه‌ای اسلامی است، مسئولیت و تکلیفی مهم‌تر و بالاتر نیز بر عهده مردم قرار دارد که عبارت است از تکلیف شهروندان مسلمان در برابر خدا، احکام و مقررات دینی. از این‌رو، با آن‌که شرکت مردم در انتخابات طبق قانون اساسی، یک حق قانونی، سیاسی و ملی است، اما از جامعه دینی یک وظیفه دینی محسوب می‌شود که سرنوشت جامعه اسلامی با آن رقم می‌خورد و زمامداران و کارگزاران شایسته برای تصدی مسئولیت‌ها از این طریق برگزیده می‌شوند.انتخابات نشان‌دهنده حساسیت مردم به سرنوشت کشوری است که در آن زندگی می‌کنند و به آن به عنوان مام وطن تعلق خاطر دارند و به جهت هویتی خود را با متعلق به کشور خود می‌دانند و اراده ملی را با حضور در انتخابات به معرض نمایش می‌گذارند و نشان می‌دهد که از اتحاد، یکپارچگی و عزم ملی برخوردارند و در نگاه دیگران، شرکت در انتخابات، اقتدار ملی و شوکت سیاسی آن‌ها را به جهانیان نشان می‌دهد. اما باید توجه داشت که همیشه مردم به یک میزان از حق انتخاب خود بهره نمی‌برند، بلکه غالبا وقتی از انتخاب خود راضی می‌شوند که احساس کنند حضور آنان به عنوان یک حق و اعمال آن باعث تغییر در سرنوشت و روی کار آمدن مسئولان کارآمد و مردمی می‌شود. این‌جاست که شورای نگهبان به عنوان امین مردم در تعیین صلاحیت انتخاب شوندگان دارای اهمیت مضاعفی می‌گردد و رهبری انقلاب در سخنانی با اشاره به انتخابات پیش روی مجلس تأکید کردند که «اگر مشارکت در انتخابات ضعیف باشد، مجلس هم ضعیف خواهد شد.»