نخستین سفر 87 شاعر معاصر ایرانی به پاکستان پس از 40 سال

  محمد بهبودی نیا -calture@khorasannews.com    انتشار شعر شاعران معاصر ایران به دیگر زبان‌ها و ضعف‌های موجود در این حوزه را می‌توان به عنوان یکی از مهم ترین آسیب‌های موجود در مسیر جهانی سازی شعر معاصر کشورمان به شمار آورد. موضوعی که اگرچه تا امروز بارها به آن پرداخته شده اما هنوز نهاد مشخصی برای تقویت این حوزه پیشقدم نشده وانگار قرار نیست حصار پیش روی معرفی شعر معاصر ایران به دیگر کشورها به این زودی‌ها درهم شکسته شود. اگرچه در حوزه ترجمه تا امروز اقداماتی جدی از سوی دولت انجام نشده اما فعالیت‌های فردی و گاهی دولتی در این زمینه همچنان شعله کم جان ترجمه شعر معاصر ایران را روشن نگه داشته است. ترجمه شعر 87 تن از شاعران معاصر ایران به زبان اردو توسط احمد شهریار شاعر و پژوهشگر پاکستانی را می‌توان جزو حرکت‌های ادبی دلگرم کننده‌ای دانست که خبر آن در روزهای گذشته رسانه‌ای شد. برای آگاهی از وضعیت شعر معاصر ایران در پاکستان و بررسی چالش‌های ترجمه شعر فارسی با این شاعر و پژوهشگر ادبی گفت و گو کرده‌ایم.   لطفاً مختصری درباره سابقه ترجمه شعر شاعران معاصر در پاکستان و کتاب «نئی رنگوی کی دهنگ»(رنگین کمان با رنگ‌های جدید) توضیح دهید. حدود 40 سال پیش یک کتاب با نام «جدید فارسی شعری» توسط «ن.م. راشد» یکی از شاعران مشهور پاکستانی منتشر شد که در آن کتاب تعدادی از شعرهای نیما یوشیج، احمدرضا احمدی و 15 شاعر دیگر ترجمه و توضیحاتی درباره سبک شعری هر شاعر نوشته شده بود. از همان زمان تا روزگار ما دیگر هیچ اثری از شاعران ایرانی در پاکستان در قالب کتاب منتشر نشد و اغلب ترجمه‌ها جسته گریخته بود تا این که چند سال پیش، حوزه هنری انقلاب اسلامی از بنده خواست ترجمه جامعی از شعر شاعران معاصر ایران به زبان اردو انجام دهم. بنده در این مجموعه از 87 شاعر از نیما یوشیج گرفته تا گروس عبدالملکیان شعرهایی ترجمه کرده‌ام. انتخاب اشعار این مجموعه به عهده سه تن از استادان شعر و ادبیات فارسی به نام های دکتر علیرضا قزوه، محمد جواد آسمان و مصطفی علیپور بود. پس از انتخاب اشعار، بنده با توجه به سلیقه ادبی مردم پاکستان شعرها را انتخاب نهایی وترجمه کردم. ترجمه این آثار از فارسی به اردو حدود یک سال طول کشید و به تازگی این کتاب با نام «نئی رنگوی کی دهنگ»(رنگین کمان با رنگ‌های جدید) در اختیار مخاطبان پاکستانی قرار گرفته است.   چه عواملی شما را ترغیب کرد تا به ترجمه آثار شاعران معاصر ایرانی بپردازید؟ هر شاعری همواره دوست دارد شعرهای خوبی را که از شاعران زبان‌های دیگر می‌خواند به گوش هموطنانش برساند و آن‌ها را نیز در این لذت شریک کند. از جایی که زبان اردو به زبان فارسی بسیار نزدیک است، نیاز است که شاعران و اهالی ادبیات زبان اردو با شعر فارسی ارتباط خود را حفظ کنند. ما اردو زبان‌ها نمی‌توانیم خودمان را از ادبیات فارسی جدا بدانیم. من همیشه آرزو داشته‌ام که 200 کتاب از 200 شاعر ایرانی را به زبان اردو ترجمه کنم تا این ترجمه‌ها در پاکستان دیده شود، چون معتقدم وقتی این کار را انجام دهم می‌توانم بگویم بخشی از دین خودم را به ادبیات فارسی ادا کرده‌ام اما برای انجام ترجمه‌هایی با این حجم بی تردید نیاز به همکاری‌های همه جانبه نهادهای ادبی، فرهنگی و هنری ایران است.   در فرایند ترجمه در کتاب «نئی رنگوی کی دهنگ» چه چالش‌هایی را تجربه و چگونه آن‌ها را حل کردید؟ ترجمه شعر به ویژه شعر فارسی از سخت‌ترین ترجمه‌هاست و همان گونه که برای نوشتن شعر جوششی نیاز به قرار گرفتن شاعر در حالت‌های روحی، عاطفی و فکری خاصی است برای ترجمه نیز نیاز است که مترجم به درک عمیقی از دریافت اندیشه و عاطفه شاعرانی که آن شعر را سروده‌اند، دست یابد، سپس شروع به ترجمه کند. نکته مهم ماجرا این جاست که ترجمه شعر فارسی به زبان‌های دیگر به دلیل وجود آرایه‌های ادبی فراوان کار دشواری است و همین موضوع برای بنده یکی از بزرگ ترین چالش‌های ترجمه این کتاب بود. در مسیر انتشار این کتاب گاهی با شعرهای نابی از شاعران ایرانی برخورد می‌کردم که بی نهایت زیبا و خواندنی بودند اما به دلیل وجود آرایه‌هایی مانند ایهام و دو پهلو بودن معنی یک کلمه یا واج آرایی پس از ترجمه از زیبایی شعر کاسته می‌شد و من مجبور بودم برای این که به روح شعر لطمه نخورد آن شعر را کنار بگذارم وشعرهای ترجمه پذیر دیگری را جایگزین کنم.   از نظر شما، ترجمه آثار ادبی ایرانی به زبان اردو چه تاثیری بر جامعه ادبی و شاعران پاکستانی دارد؟ بی تردید تاثیرات مثبت و بسیار پررنگی دارد. در سفر اخیر بنده به پاکستان، زمانی که در یکی از نشست های ادبی شرکت کردم، یکی از استادان شعرو ادبیات اردو خطاب به بنده اعلام کرد که «شعرهای شما به دلیل ارتباط‌های فراوان با شاعران ایرانی رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته، این ارتباط‌ها شعرهایتان را خواندنی کرده است» این استادان مثال‌هایی از شعر بنده آوردند و معتقد بودند این مثال‌ها و نمونه های شعری پیش از این در تاریخ ادبیات اردو وجود نداشته و این موضوع مهم را ناشی از همنشینی با شاعران ایرانی می دانستند. این استادان در آن نشست همه این موارد و پیشرفت ها را هدیه ای از ادبیات ایران برای شعر اردو قلمداد کردند. ترجمه هایی که بنده در این کتاب انجام داده ام قطعا در وسعت بخشی به جهان بینی شاعران اردو زبان نقش بسزایی دارد.   هنگام ترجمه شعرها، چه تغییراتی در ساختار آثار داده اید؟ ترجمه، معمولا هنری مفهومی است و تعداد زیادی از مترجمان یک مفهوم را از شعرها برمی دارند و در قالب مناسب ترین کلمات به زبان مردم کشور مقصد برمی گردانند. در بخشی از مقدمه کتاب که توسط دکتر افتخار عارف از شاعران بزرگ پاکستان نوشته شده، آمده است که «اگر من نمی دانستم این کتاب ترجمه است گمان می کردم این شعرها بر روح و ذهن یک شاعر پاکستانی نازل شده و آن ها را بر کاغذ نوشته است.» ترجمه لفظی به نظر من فقط در آثار دینی جایز است و در شعر باید ترجمه ها به سمت ترجمه های مفهومی برود و به نوعی برای مردم کشور مقصد بومی سازی شود.   تا امروز شعر کدام شاعران ایرانی به اردو ترجمه شده و جای شعر کدام شاعران را در کشور پاکستان، خالی احساس می کنید؟ تا امروز من کتاب «چشمهای جاری در فرات» اثر استاد علیرضا قزوه و «رنگین کمان در مه» اثر محمد جواد آسمان را ترجمه کرده ام، البته به صورت پراکنده آثار فروغ، سهراب و نیما هم به زبان اردو ترجمه شده است ولی جای خالی بسیاری از شاعران ایرانی از جمله، قیصر امین پور، حسین منزوی، گروس عبدالملکیان، مهدی اشرفی، لیلا کردبچه و ... با توجه به ترجمه پذیری بالای شعرهایشان، احساس می شود.   وسخن پایانی این کتاب توسط انتشارات «صریر» در پاکستان به تازگی منتشر شده و تا امروز با استقبال خوبی از سوی جامعه مخاطب پاکستان رو به رو شده است. در پایان این مصاحبه باید به این نکته مهم اشاره کنم که ادبیات فارسی و به ویژه شعر ایران دارای ظرفیت های فراوانی است که تا امروز کمتر در سطح جهان دیده شده و برای دیده شدن هر چه بیشتر شعر شاعران ایران در جهان باید موسسات و نهادهای فرهنگی و هنری پای کار بیایند تا روز به روز بیشتر شاهد دیده شدن هنر ایرانیان در شعر باشیم.