شرایط اقتصادی در همه بخش‌ ‌ها بهتر شده است

  [ملیحه محمودخواه] رشد اقتصادی در دو سال گذشته مسیر قابل‌قبولی را طی کرده است به‌طوری که به‌گفته کارشناسان رشد اقتصادی ایران هم‌اکنون از سال 1396که بالاترین میزان را پس از خروج از برجام داشتیم، بالاتر رفته است. این موضوع را رئیس دولت سیزدهم نیز در نخستین روز از بهار تأکید کرد. آمارهای نهادهای رسمی از نرخ رشد اقتصادی متوسط 6درصدی در سال 1402و نیز کاهش نرخ تورم، خبر می‌دهند اگرچه همچنان قیمت‌های بالا و تورم وجود دارد، اما شاخص‌ها نشان می‌دهد که ما با همراهی مردم و فعالان بخش‌های مختلف اقتصادی، مسیر اصولی و درستی را برای کاهش پایدار تورم و رشد اقتصادی انتخاب کرده‌ایم.

رشد اقتصادی در دهه90کمتر از یک درصد بوده است
براساس آمارهای اعلام شده، رشد اقتصادی در مجموع در سال 1402، براساس برآورد مرکز آمار، حداقل 6درصد بوده که هم‌اکنون سه سال متوالی است که کشور، رشدهای بالای 4درصد را تجربه می‌کند و این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دهه 90، کمتر از یک‌درصد بوده است.
 در ابتدای این دولت  برخی از افراد مدعی بودند که تورم 3رقمی خواهد شد! اما امروز که  تورم، در مسیر نزولی قرار گرفته. تورم نقطه‌به‌نقطه، از حدود 55درصد در ابتدای امسال به 35درصد در ماه پایانی کاهش یافت و تورم کل کمتر از 40 درصد. بسیاری از کارشناسان بر این موضوع تأکید دارند که رشد اقتصادی در کشور رقم خورده است. بسیاری بر این باورند که با وجود انتقادهایی   در برخی از حوزه‌های اقتصادی  اما واقعیت این است که هیچ بخشی در اقتصاد ایران وجود ندارد که شرایط آن نسبت به سال‌های گذشته بهتر نشده باشد. به زعم کارشناسان آمارهای مطرح شده به این معنا نیست که اقتصاد ایران شرایط خوبی دارد، اما با وجود آنکه شرایط سختی داریم، اما روندمان رو به بهبود است.  سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی و استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه شهیدبهشتی، در گفت‌وگو با «شهروند» درخصوص وضعیت رشد اقتصادی در کشور می‌گوید: «‌در واقعیت‌های آماری کسی نمی‌تواند تردید داشته باشد. واقعیت‌های آماری به روشنی نشان می‌دهد که رشد اقتصادی در کشور ما از اواخر بهمن ماه سال 1398در مسیر رشد قرار گرفته و آمارها نشان می‌دهد که رشد خوبی در این شرایط داشته‌ایم.»
او به این موضوع اشاره می‌کند که هم‌اکنون رشد اقتصادی در کشور ما از متوسط رشد اقتصادی در جهان و کل خاورمیانه ازجمله عربستان و امارات نیز بیشتر است و هر فردی اگر این واقعیت را انکار کند درواقع نقض‌غرض کرده است.

پیش‌بینی‌ها حاکی از این است که رشد 3تا 4درصدی خواهیم داشت



لیلاز با تأکید بر اینکه این رشد اقتصادی بسیار اهمیت دارد، ادامه می‌دهد آخرین آماری که از رشد اقتصادی کشور منتشر شده متعلق به اواخر پاییز سال 1402است که 5.1دهم اعلام شده است و پیش‌بینی می‌شود که در سه ماه آخر سال 1402این آمار بین 4تا 5درصد باشد. در سال 1403اگر تحول سیاسی مهمی اتفاق نیفتد 3تا 4درصد رشد داشته‌ایم که این بالاتر از متوسط منطقه و حتی جهان خواهد بود.

چرا پیشرفت‌های اقتصادی در زندگی مردم محسوس نیست
این تحلیلگر اقتصادی در پاسخ به این سؤال که چرا این پیشرفت‌های اقتصادی در زندگی افراد عادی جامعه احساس نمی‌شود، ادامه می‌دهد این جمله در واقعیت درست نیست و درواقع دولت، روایتگران خوبی از اقداماتی که انجام می‌دهد، ندارد. تولید خودروی ایران در سال ۱۳۹۷ بالغ بر ۷۰۰ هزار دستگاه بود. این آمار در سال ۱۴۰۲ به یک میلیون و ۴۰۰ هزار دستگاه رسید. علاوه‌ بر اینکه چند هزار دستگاه خودرو از خارج از کشور وارد شد. این حوزه رشد صددرصدی داشته است. نکته مهم این است که همه این خودروها را قشر بورژوا که خریداری نمی‌کنند و قسمت عمده این خریدها در دست قشر متوسط است چراکه سرمایه‌دارها که خودروی ایرانی خریداری نمی‌کنند. حالا با وجود آنکه در 5سال گذشته بیش از 3میلیون دستگاه تولید شده 500هزار نفر هم در صف خرید قرار دارند که تا 4ماه آینده آن را دریافت می‌کنند. هم‌اکنون ماهانه یک‌ونیم میلیون دستگاه تلفن همراه وارد کشور می‌شود که نیمی از آن ارزش گمرکی ۶۰۰ دلاری دارد که به معنی پیشرفته بودن این دستگاه‌هاست. مراجعه به آمارهای سینمایی و فروش بلیت‌های تئاتر نشان می‌دهد که این عرصه نیز با رونق بیشتری مواجه شده است. پس، اینکه گفته می‌شود این رشد اقتصادی در زندگی مردم تأثیر زیادی نداشته کاملا اشتباه است. درواقع دولت روایتگران درست و جامعی ندارد که خدمات خود را به مردم معرفی کند و این یکی از مشکلات به شمار می‌رود.

رشد اقتصادی عقب‌ماندگی‌ها را جبران کرده
اما لزوم یادآوری چند مورد ضروری است؛ اول اینکه در یک‌ونیم دهه گذشته فقر در کشور وجود داشته است و رشد 4.5درصدی رشد اقتصادی نتوانسته است این عقب‌ماندگی را جبران کند. درواقع این سرعت کافی نبوده و شتاب آن باید بین 6تا 7درصد برسد تا برای مردم محسوس‌تر شود.
او با اشاره به اینکه ما در دهه 90سقوط اقتصادی شدیدی را تجربه کردیم، ادامه می‌دهد: «تمام دهه 90در حوزه اقتصادی بر باد رفت به جز سال‌های 1393، 1395، 1396و 1399در بقیه سال‌ها رشد اقتصادی منفی بود به‌طوری که میانگین رشد اقتصادی در 10سال یعنی از شروع سال 90تا پایان سال 1399در حدود دو تا سه درصد بود. این در حالی است که دو تحریم بزرگ، اقتصاد کشور ما را به چالش کشید که دومین تحریم در تاریخ سیاسی جهان وجود نداشت، اما با وجود همه این تحریم‌ها از سال 1399تاکنون یعنی در حدود 4سال گذشته ما رشد اقتصادی خوبی داشته‌ایم، اما این رشد اقتصادی تنها جبران عقب‌ماندگی‌هایی بوده است که در سال‌های گذشته آن را داشته‌ایم. به همین دلیل است که این رشد آنطور که بایدوشاید در زندگی مردم محسوس نیست.»

شکاف طبقاتی عاملی برای عدم‌احساس رشد اقتصادی
او به بحث شکاف طبقاتی نیز اشاره کرده و ادامه می‌دهد: «شکاف طبقاتی در دوران اخیر بسیار افزایش پیدا کرده است. وقتی حرف از رشد اقتصادی می‌زنیم، طبقات فرادست، آن را بیشتر از طبقات فرودست احساس می‌کنند. علت اصلی این شکاف طبقاتی، تورم لگام‌گسیخته ۶ سال اخیر بوده است. بخشی از این شکاف طبقاتی به‌علت پرداخت یارانه‌های نقدی در حال ترمیم است.»
لیلاز به این موضوع اشاره می‌کند که تورم، قاتل فقرا و حقوق‌بگیران است و درواقع افزایش تورم سبب می‌شود که قدرت خرید فقرا پایین‌تر بیاید با وجود آنکه هر ماه به مردم یارانه پرداخت می‌شود، اما این ارقام نمی‌تواند ترمیم‌کننده شکاف طبقاتی باشد. درواقع با وجود رشد متوسط سطح عمومی رشد اقتصادی قدرت خرید افزایش پیدا نکرده است. واقعیت این است که وضعیت مادی مردم رو به بهبود است؛ اگرچه حقوق‌بگیرها به‌رغم تورم بالا به‌طور متوسط ۲۰ درصد افزایش حقوق داشته‌اند. این نشان‌دهنده آن است که شکاف طبقاتی در سال ۱۴۰۳ ترمیم نخواهد شد، اما در مجموع وضعیت رو به بهبود است. او توضیح می‌دهد که وقتی تورم یا همان رشد نقدینگی بالا می‌رود قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند، در پایان سال ۱۴۰۲ رشد نقدینگی  باز هم کاهش پیدا کرده است. تصور می‌کنم تورم نقطه‌به‌نقطه که هم‌اکنون ۳۲.۵ درصد است، خردادماه به زیر ۳۰ درصد خواهد آمد. افزایش لگام‌گسیخته تورم نیز کنترل شده است. شرایط  به‌طور مطلق مطلوب نیست، اما نسبت به دو یا سه سال قبل بهتر شده است. به‌طور خلاصه شرایط ما کاملاً نامطلوب اما روندمان مطلوب است.

 عدم‌توازن دستمزدها با رشد اقتصادی
این استاد دانشگاه شهید بهشتی توضیح می‌دهد که یک محاسبه سرانگشتی نشان می‌دهد که در حدود 14میلیون نفر بیمه تامین اجتماعی دارند، 3یا 4میلیون نفر هم اگر بازنشسته تامین اجتماعی داشته باشیم و به آن 4یا 5میلیون نفر بیمه سازمان بازنشستگی کشوری را اضافه کنیم، باید بگوییم چیزی در حدود 22تا 23میلیون نفر با تورم زیاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
لیلاز معتقد است که در کشور ثروت تولید می‌شود، اما این ثروت به‌دلیل برنامه‌ریزی‌های نادرست در حوزه دستمزدها آنطور که باید در سفره مردم احساس نمی‌شود، اما آنچه واضح و مبرهن است این است که نرخ تورم در سه سال گذشته کاهشی بوده و رشد نقدینگی هم سیر نزولی دارد که به‌نظر می‌رسد این شرایط ادامه پیدا کند، اما درواقع بخش اقتصادی و اتفاقات خوبی که در این حوزه به‌وقوع پیوسته در جنگ روایت‌ها، زمین را باخته است چراکه سلبریتی‌هایی که در ابتدا سعی شد روایتگر اقدامات دولت باشند پشت دولت را خالی کردند، این در حالی است که کار از دست کارشناسان هم بیرون کشیده شده بود.