روزنامه قانون
1396/05/10
ژست اپو زيسيون
جنجال ها و حاشیه های انجمن بهاری ها گویا نقطه پایانی ندارد. شاید اکنون در خوش بینانه ترین حالت به گعده احمدی نژادی ها و باقی همراهانش بتوان لقب انجمن داد و به هيچ وجه بعيد نیست که اگر این روند ادامه یابد این انجمن تا حد فرقه شدن سقوط نکند. دوري از قدرت و كانون توجهات براي كساني كه شيريني آن را حس كردهاند كاري سخت است، آنهم براي افرادي كه در روزگار حضور خود در راس قدرت، هرگونه توانستهاند بر مردم و جامعه تاخته و هزينههاي زيادي را براي نظام و كشور ايجاد كردهاند.احمدينژاد و نزديكانش كه روزگاري در راس قدرت و كانون توجهات بودند برايشان قابل هضم نيست كه بخواهند در گوشهاي بدون حاشيه و جلب توجه جامعه به بقاي خود ادامه دهند. از اين رو در هر مقطع و با استفاده از هر حربهاي كه اين امكان را براي آنها فراهم ميكرد تا در كانون توجهات قرار گيرند پا پس نگذاشته و با اهداف سياسي و بدون در نظر گرفتن منافع ملي آن را اجرايي كردند. در زماني با حضور در وزارت كشور و ثبتنام در انتخابات رياست جمهوري كانون توجهات را به سمت خود كشيدند و روزي ديگر با نامه نوشتن با عنوان خادم ملت براي ملت سعي كردند افكار عمومي را تحت تاثير خود قرار دهند و مراجع قضايي را مجاب كنند تا آنگونه كه آنها ميخواهند قدم بردارد. آخرين ترفند نزديكان احمدينژاد براي قرار گرفتن در كانون توجهات، اظهارات تندي بود كه بعد از آزادي بقايي مطرح شد، و بيشتر چنين سخناني را از زبان اپوزيسيونهاي خارج از كشور و ضد انقلاب شنيده بوديم.
7 نفره منفي
حواشي احمدينژاد و يارانش به همينجا ختم نشد، موضعگيري دوباره روي اظهارات فياض شجاعي، دادستان ديوان محاسبات آخرين اتفاقي بود كه منجر شد تا بار ديگر رييس دولت پاكدستان در كانون توجهات قرار گيرد. فياض شجاعي، دادستان ديوان محاسبات در گفتوگو با روزنامه اعتماد با بيان اينكه ٥ پرونده از ٧ پرونده احمدي نژاد درباره تخلفات نفتي است، اظهار داشت: در يك مورد از پروندهها ايشان به بيش از هفت هزار ميليارد تومان محكوم شده است و در اين مورد راي صادر و قطعي شده و به مجلس نيز اعلام شده است. شجاعي در سخنان خود با بيان اينكه تا به امروز هفت حكم براي احمدينژاد صادر شده است، اظهار داشت: تخلفات آقاي احمدينژاد كه منجر به ضرر به بيتالمال شده است رسيدگي شده و در خصوص آنها راي نيز صادر شده است.
سكوت بي مورد مجلس در قبال احمدينژاد
دادستان ديوان محاسبات با بيان اينكه تخلفات دولت احمدينژاد به مجلس اعلام شده است، گفت: موردي وجود ندارد كه تخلف منتسب به رييس جمهور وقت باشد و ما به مجلس اعلام نكرده باشيم.وي در خصوص نقش شخص رييس دولت نهم و دهم در تخلفات صورت گرفته، گفت: ايشان در بسياري از موارد دستور مستقيم داده است. براي مثال گردش كار گرفته اند و گفته اند فلان كار را نمي توانيم انجام دهيم اما ايشان نوشته: «بسمه تعالي اقدام شود!».فياض شجاعي در خصوص تخلفات صورت گرفته در حوزه پتروشيمي در دولت نهم اظهار داشت: در اين خصوص پروندهاي در سال 87 تشكيل شد و تا كنون رقم 600 ميليارد تومان تخلف قطعي شده است.
بازي جديد
مطرح شدن همين اتهامات در سطح رسانه كافي بود تا دوباره احمدينژاد فرصتي پيدا كند تا نام خود را به عنوان اپوزيسيون مطرح كند. در همين راستا احمدينژاد براي چندمين بار طي ماههاي اخير دست به قلم شد و خود را خادم ملت معرفي كرد و براي ملت نامه نوشت تا بار ديگر با اين حربه بتواند اهداف سياسي خود را پيش ببرد. احمدينژاد در اين نامه اظهارات دادستان ديوان محاسبات را سناریوی طراحی شده برای برخورد با خادمان ملت در دولت های نهم و دهم عنوان كرد و ادعاهای دادستان دیوان محاسبات را به شدت تكذيب و اعلام كرد به زودی ابعاد این سناریو را برای مردم ایران روشن خواهد کرد.
تهديد به افشا
رييس دولت نهم و دهم در اين نامه، دستگيري بقايي و اظهارات دادستان ديوان محاسبات را دو برنامه در راستاي تخريب خود و يارانش خواند و ادامه داد: بايدمانند 12 سال گذشته به دليل مصالح کشور در برابر این رفتارهای ضداخلاقی و ضد مردمی به سکوت خود ادامه دهم اما امروز احساس وظیفه می کنم تا پشت پرده این نقشه شوم و این اقدامات زشت را برملا كنم. احمدينژاد در قسمت پاياني اين نامه مدعي شد با توجه به اينكه شکایت ما از افترا و اتهام زنندگان تا کنون رسیدگی نشده است، به ناچار باید این مسائل را با مردم در میان بگذارد و به زودی شرح کاملی از اصل ماجرا و توطئه های غیر اخلاقی طراحی شده را با مردم در میان خواهد گذاشت.
تلاش براي امنيتي ماندن
جدا از اين موضوع كه احمدينژاد تمايل دارد در كانون توجهات و سرخط رسانهها باشد، بايد اين موضوع را مطرح كرد كه او براي ادامه حيات سياسي خود نيازمند به كارگيري يك برنامه و راهبرد جديد است. احمدينژاد به خوبي از وضعيت پروندهها و تخلفات اقتصادي خود آگاهي دارد و ميداند اگر قرار باشد روزي در دادگاهي با اتهامات اقتصادي محكوم شود، ديگر نميتواند هيچ جايگاهي در ميان بدنه اجتماعي كه روزگاري طرفدار او بودند داشته باشد. ذكاوت احمدينژاد در اين روزها ايجاب ميكند كه او با مطرح كردن سخناني كه فقط امكان خروج از زبان يك اپوزيسيون را دارد، در افكار عمومي جايگاهي شبيه به يك منتقد ايجاد كند تا بتواند محبوبيت و طرفداران خود را كه نسبت به روزگار گذشته ريزش فراواني داشته، حفظ كند.
پايان يك توهم
اما در پايان، نكته ديگري كه بايد آن را مد نظر قرار داد اين است كه راديكاليزم تيم احمدينژاد از قبل قابل پيش بيني بود. از آغاز دولت دهم، جريان اصولگرا به طيف نزديك به احمدينژاد حلقه انحرافي ميگفتند و بايد اين انتظار را داشت كه در آينده از سوي اين گروه حرفهای تندتری در رسانهها منتشر شود. اين قبيل رفتار، سرنوشت کسانی است که مسیر خودشان را از مسیر انقلاب و ملت جدا میکنند و توهم دارند كه رايي كه به دست آوردهاند متعلق به خود آنهاست.