احمد نقیب‌زاده ‌ استاد دانشگاه

چندی است که طرح « آشتی ملی» نقل محافل شده و موافقان و مخالفان بسیاری را هم به دنبال داشته است. در طلیعه بحث باید بگویم که هر زمان که ملت ها در برابر یک دشمن خارجی قرار می‌گیرند، مسئله «آشتی‌ملی» ضرورت می‌یابد. چرا که اگر اقشار یا طبقاتی از جامعه از شرایط موجود ناراضی باشند یا آنکه رضایت خاطر داشته باشند اما از دایره بیرون رانده شده باشند، طبعاً این اتفاق پدید آورنده موجبات ضعف اقتدار ملی است و در چنین شرایطی دیگر نمی‌توان در مقابل دشمن قد علم کرد. سالیان دراز است که جامعه ما تقریبا در یک حالت دو قطبی قرار گرفته است که یک قطب آن مترصد این است تا همه چیز را به دست بگیرد و قطب دیگر را به خارج از دایره قدرت پس براند. این موضوع سبب شده است تا یک ناامیدی بر اعضای قطب دوم که متشکل از اقشار تحصیلکرده و طبقات مفید جامعه هستند، مستولی شود. این امر بسیار خطرناک می نماید.
باید در نظر داشت که گروه دیگر، نمی‌تواند بی‌توجه به این نکته باشند که بدون فرهیختگان، مملکت اداره نمی‌شود. در نتیجه این فراخوانی که در خصوص «آشتی‌ملی» داده شده، ندایی بسیار به وقت بوده است و من امیدوار هستم که در نهایت در جامعه طنین‌انداز شود. کسانی هم که بیش از حد پافشاری می‌کنند بر مواضع غیراصولی‌شان به هوش آیند و به این ندا پاسخ مثبت دهند تا جامعه بین‌المللی هم در مقابل وحدت ملت ایران حد و مرز خود را بشناسد.
اما نکته‌ای که در این میان حائز اهمیت می نماید، آن است که تا چه میزان طرح آشتی ملی قدرت عملی شدن دارد. به نظر می‌رسد در مورد محقق شدن آن نمی‌توان به طور قطعی نظر داد. این موضوع بستگی دارد به اینکه جناح مقابل چقدر متوجه شرایط تاریخی کشور شده است. اکنون جناح مقابل اصلاح طلبان کشور باید بدانند که وقتی یک موجی در جامعه وجود دارد نمی‌توانند با تخریب چهره‌های شاخص آن، موج را از بین ببرند.
...چرا که آن موج، طبیعی است و در درون جامعه وجود دارد . چه بهتر که پرچم این موج در دست خودی‌ها و کسانی باشد که نظام و سیستم را قبول دارند و حد اعتدال را هم نگه می‌دارند. اگر غیر از این باشد افراط و تفریط روی می‌دهد و جامعه دچار از هم‌گسیختگی می‌شود.