حيله‌گري براي بحران‌سازي

سخنرانی نیکی هیلی درباره دیدگاه‌های همفکران ترامپ در دولت آمریکا راجع به برجام در مؤسسه امریکن اینترپرایس (یکی از مراکز اصلی نومحافظه‌کاران آمریکا) حائز اهمیت است. او در این سخنرانی جزئیاتی را درباره نگرش و مشی ترامپ و همفکرانش ارائه کرده که قبلا در چنین سطح و با چنین تفصیلی مطرح نشده بود. او به‌طور خلاصه مدعی شد «پایبندی تکنیکی ایران به برجام برای ادامه پایبندی آمریکا به این توافق کافی نیست» و اینکه «توافق هسته‌ای نمی‌تواند در انزوا بررسی شود و برعکس دشمنی ایران با آمریکا و رفتارش در خاورمیانه در محاسبات آمریکا برای تأیید یا رد پایبندی ایران به برجام مدنظر قرار می‌گیرد». هيلي گفت در صورت اعلام پایبندنبودن ایران به برجام، همه چیز در دست کنگره خواهد بود». یعنی چنین اقدامی به معنی خروج آمریکا از برجام نخواهد بود و تصمیم در این‌باره و اعاده تحریم‌ها بستگی به تصمیم کنگره خواهد ‌داشت. تمام تلاش هیلی در این سخنرانی این بود که توجیهاتی برای آنچه از چندی پیش به «گزینه سوم» شهرت یافته، بتراشد. مبحثی که در مصاحبه‌ای با روزنامه «شرق» در تاریخ 26 مرداد به آن پرداخته‌ بودم.  آنچه هیلی در سخنرانی‌اش گفت، در واقع بسط و تفصیل ادعای ترامپ مبنی بر نقض روح برجام از سوی ایران و کم‌اهمیت جلوه‌دادن پایبندی ایران به مفاد برجام بود؛ ضمن اینکه به تلویح، موافق بود ایران از نظر تکنیکی برجام را رعایت کرده ‌است. وی همچنین گفت ممکن است آمریکا نیز با رد پایبندی ایران، ضمن خودداری از اعاده تحریم‌ها، از نظر تکنیکی از نقض برجام خودداری کند. سخنان هیلی به این معنی است که او و همفکرانش در دولت در پی تشویق ترامپ به خودداری از تأیید پایبندی ایران به برجام و ارجاع تصمیم در مورد اعاده یا اعاده‌نشدن تحریم‌ها (یعنی خروج یا خروج‌نکردن از برجام) به کنگره هستند. ترجیح ترامپ نیز ظاهرا همین است. اما با توجه به موافق‌نبودن عناصر نسبتا واقع‌بین در دولت و کنگره و نیز مخالفت متحدان اروپایی، اتخاذ تصمیم قطعی همچنان با دشواری‌های زیادی مواجه خواهد‌ بود. توئیت سفیر فرانسه در آمریکا بلافاصله بعد از سخنرانی هیلی مبنی بر اینکه «برجام صرفا درباره مسئله هسته‌ای است و نه هیچ‌چیز دیگر و ایران تاکنون به تعهداتش پایبند بوده است» هم مهم است.  تأکید نیکی هیلی بر اینکه «هنوز هیچ تصمیمی گرفته نشده»، می‌تواند به این معنی باشد که فعلا نگرش و مشی ارائه‌شده از سوی او منعکس‌کننده نظرات تندروترین مخالفان برجام مانند خود او است، یعنی کسی‌ که در زمان فرمانداری کارولینای جنوبی نامه‌ای را به همراه 15 فرماندار دیگر امضا و در آن تعلیق تحریم‌های ایالتی علیه ایران را رد کرد و طی هفت ماه اخیر نیز محوریت مقابله با برجام را عهده‌دار بوده است. ضمنا، هیلی به نحو فزاینده‌ای در حال تبدیل‌شدن به صدای جناح تندرو در ارتباط با ایران و کره‌شمالی و بحران‌های مشابه است و موقعیت تیلرسون هر روز بیش از پیش در حال ضعیف‌شدن است. 
البته این احتمال نیز وجود دارد که موضع‌گیری‌های این‌چنینی در واشنگتن ترفندی برای واداشتن ایران به مذاکره مجدد یا کسب امتیازاتی از متحدان اروپایی درباره موشک یا وضع دوره بعد از خاتمه برجام باشد. سخنان رئیس‌جمهور فرانسه در 29 آگوست مبنی بر اینکه «برجام می‌تواند با کارهایی در مورد دوره بعد از 2025 و استفاده از موشک‌های بالستیک تکمیل شود» در این رابطه قابل توجه است. سخنان هیلی و سابقه اخیر انداختن توپ موضوع DACA (درباره اقامت کسانی که به‌طور غیرقانونی در کودکی همراه والدینشان به آمریکا مهاجرت کرده بودند) در زمین کنگره، می‌تواند به معنی بررسی جدی انجام اقدام مشابهی در ارتباط با برجام باشد. در چنین صورتی، ترامپ دست به اقدام علیه تصمیمات اوباما می‌زند و از این طریق رضایت پایگاه رأیش را تأمین می‌کند و درعین‌حال با توجه به وحشتی که از واقعیات عینی و مخاطرات پیش‌رو دارد، به نحوی غیرمسئولانه، از تصمیم‌گیری نهایی خودداری کرده و مسئولیت هر تصمیمی را که گرفته شود یا گرفته نشود، بر دوش کنگره می‌اندازد. البته این حیله درباره برجام می‌تواند با مشکلات متعددی مواجه شود. اول اینکه ترامپ در قبال کنگره نمی‌تواند به مشتی موضع‌گیری‌های سیاسی مشابه آنچه هیلی ارائه کرد، بسنده کند. او حداقل باید دلایل پایبندنبودن ایران و نیز دلایل مغایرت ادامه تعلیق تحریم‌ها با منافع ملی آمریکا را به صورت مستند و مستدل به کنگره گزارش کند.آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به کنار، حداقل سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا باید به صورت عینی به چنین نتیجه‌ای رسیده و آن را گزارش کرده باشند. چراکه اعلام تأییدنشدن پايبندی ایران به برجام باید مطابق بندC 4)) قانون مربوطه (یعنی قانون موسوم به INARA) همراه با گزارشی تفصیلی راجع به جزئیات فنی نقض مفاد برجام از سوی ایران (مثلا شمار سانتریفیوژهای غیرمجاز، خرید اقلام هسته‌ای غیر مجاز، اجازه‌ندادن به بازرسان آژانس و...) باشد. چراکه در غیر این صورت، مطابق این قانون کنگره قاعدتا بدون مستندات فنی نمی‌تواند دست به اقدامی بزند. دوم اینکه علاوه بر مخالفت 48 سناتور دموکرات با چنین اقدامی از سوی ترامپ، رابطه او با 12 تا 15 سناتور جمهوری‌خواه نیز به درجه‌های متفاوت تیره است. سناتور کورکر اخیرا با خروج نامدبرانه از برجام مخالفت کرد و سناتور کاردین نیز که یکی از سه دموکرات مخالف برجام در 2015 بود، واکنشی منفی به سخنان هیلی نشان داد. به این ترتیب، کار با چنین مجلس سنایی برای ترامپ بسیار دشوار خواهد بود. در چنین شرایطی، این خطر برای ترامپ وجود دارد که کنگره از هر اقدامی درباره برجام خودداری کند و توپ را به زمین او برگرداند. یعنی او را ملزم کند خود درباره تعلیق یا تعلیق‌نشدن تحریم‌ها مطابق قوانین کنگره تصمیم بگیرد. در این صورت، اگر ترامپ پایبندی ایران را تأیید نکند، معلوم نیست چگونه خواهد توانست تحریم‌ها را تعلیق کند، چراکه این هر دو بر معیارهای واحدی استوار هستند. ایران اکنون، به‌رغم یک دولت تندرو در واشنگتن، در موقعیت بهتری نسبت به دوره قبل از برجام قرار دارد. اکنون، مخالفت قدرت‌های جهانی با لغو برجام مانع شکل‌گیری جبهه واحد قدرت‌های بزرگ و کوچک علیه ایران خواهد شد؛ قدرت‌هایی که ترامپ برای مواجهه با بحران کره و بسیاری از بحران‌های دیگر به آنها نیاز دارد.