سر سکوت

آفتاب یزد – گروه سیاسی: وکیل ساکن صندلی شماره 184 بهارستان، همچنان مصلحت را بر خاموشی می‌داند و همچون شمعی در باد عمل می‌کند که به ناگاه شعله می‌کشد و فروزان می‌شود و به آنی، به خاموشی می‌گراید، تا مدت‌ها بی فروغ می‌نشیند و تحولات پیرامونش را نظاره می‌کند. محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و رئیس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی‌ همچنان به خاطر خاموشی‌های ممتدش در معرض انتقاد قرار می‌گیرد. اگر در نشست و گفتگویی هم درباره مسائل و مشکلات موجود، کلامی‌منعقد سازد یا آن را در لباس احتیاط می‌پوشاند و در قدم بعد به بیان آن می‌پردازد یا آنکه به شکلی گذرا در مورد طرح یا ایده ای موضع خود را اعلام می‌دارد و پس از آن مهر سکوت بر لبانش می‌زند و دلیل بایکوت خود را هم وحدت و انسجام ملی یا درون گروهی می‌داند. آخرین موضع گیری او مربوط می‌شود به مطرح شدن ایده عبور از گفتمان اصلاح طلبی و گذار به اصولگرایی که عارف تنها با اشاره به بیان این موضوع از جانب برخی اصلاح طلبان، اظهارداشت که« برای حفظ انسجام جریان اصلاح طلب، فعلا سکوت می‌کنم.»
به هر روی، این خاموشی دنباله‌دار مرد اخلاق سیاست، دستمایه انتقاد برخی افراد قرار گرفته و منجر به آن گشته است که حتی کنش‌های مثبت او در سایه سکوتش قرار گیرد و دیده نشود.

تاریخچه یک سکوت


«سکوت» همان رفتار اختیاری است که به موجب آن صدایی از حنجره فرد خارج نمی‌شود. از آن زمان که عارف این رفتار را سرلوحه کنش‌های سیاسی خود قرار داده است، بیش از چهار سال می‌گذرد. البته در گفتگو با «آفتاب یزد» اظهار داشت که «37است که در برابر هر فعل و انفعالی سکوت اختیار کرده است» اما سکوت‌های ممتد او از زمان انتخابات ریاست جمهوری 92 برای افکار عمومی‌ملموس شد؛ خاموشی‌هایی که ابتدا همراهی و مهر مردم را به دنبال داشت اما اکنون پس از گذشت چهار سال با انتقاد افکار عمومی‌همراه است.
سرآغاز سکوت‌های محسوس عارف، بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری 92 بود؛ زمانی که بنا به درخواست اصلاح طلبان وارد یک ائتلاف با حسن روحانی شد و به نفع او از میدان انتخابات کنار رفت و آرای خود را به سبد رای روحانی ریخت. عارف هیچ گاه در مورد مذاکرات سران اصلاحات با خود سخن نگفت و تنها شنیده‌هایی جسته و گریخته از عدم پذیرش او در ابتدای طرح این مسئله به گوش می‌رسید. در بحبوحه انصراف عارف هم گفته شده بود که سمت معاون اولی یا ریاست یکی از دانشگاه‌های پایتخت به او خواهد رسید و دولت روحانی از عارف بهره خواهد برد. اما چنین نشد و رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان هم تنها عنوان کرد که هیچ پیشنهادی از دولت دریافت نکرده است و سکوت اختیار کرد و اینچنین بود که با کناره‌گیری عارف از رقابت‌های انتخاباتی سال 92، روحانی پاستورنشین شد و عارف ماندگار.
خاموشی بعدی عارف اما بازمی‌گردد به پیروزی لیست امید در انتخابات مجلس دهم. پس از آنکه به دلیل ردصلاحیت چهره‌های شاخص اصلاح طلب، سران اصلاحات ناگزیر به ائتلاف با شخصیت‌های معتدل اصولگرا شدند، فهرستی در سراسر کشور تحت عنوان لیست امید شکل گرفت و افراد این لیست معاهده ای را امضا کردند که بر اساس آن، سرلیست تهران، یعنی محمدرضا عارف بر کرسی ریاست مجلس بنشیند. اما چنین نشد. پیش از انتخابات ریاست مجلس، امضاکنندگان آن معاهده که در بزنگاه انتخابات با عارف عکس‌های یادگاری می‌گرفتند، برای ریاست علی لاریجانی تبلیغ و لابی‌های گسترده انجام می‌دادند. به‌طوریکه محمدرضا باهنر، یکی از سران اصولگرایان و رئیس جامعه مهندسین کشور نیز به این موضوع اذعان کرد. در میانِ تکاپوی این افراد، برخی وزرا و دولتمردان دولت روحانی نیز برای جلوگیری از ریاست عارف همت گماردند. در چنین شرایطی که محمدرضا عارف با بی‌مهری برخی نمایندگان لیست امید و بعضی وزرای دولتی وابسته به حزب اعتدال و توسعه از ریاست مجلس بازماند؛ مهر سکوت بر لبان خود زد و در اینباره هیچ نگفت. وقتی هم که خبرنگار آفتاب یزد از او علت سکوتش در برابر این نامهربانی‌ها را جویا شد، عنوان کرد: «نمی‌دانم این حُسن من است یا ضعف من، بیش از اینکه منافع خودم یا جبه‌هام را در نظر بگیرم، منافع ملی را می‌بینم. یعنی تا حدودی درک کرده‌ام که در چه شرایط و چه زمانی صحبت ‌کنم و توجه کنم که اثر صحبتم چیست.
اما آیا می‌توانم دلایل آن را در حال حاضر مطرح کنم؟ آن هم در شرایطی که ما نیاز به آرامش و انسجام داریم؟ البته من از رسانه‌ها و مردم عزیز عذرخواهی می‌کنم که خیلی از حرفها را نمی‌زنم، اما این سکوت به خاطر خودم نیست!»
تا بدین جای کار افکار عمومی‌به همراهی با عارف می‌پرداخت و از بدعهدی نمایندگان و برخی وزرا انتقاد می‌کرد اما کم کم نگاه‌ها تغییر کردند و از له به علیه تبدیل شدند به طوری که این سکوت عارف شکل انفعال و سستی به خود گرفت. تصاویر و خبرهای به دست آمده از مجلس شورای اسلامی‌هم گواه آن بود که عارف همواره در صندلی شماره 184 به عنوان یک نماینده می‌نشیند. هر‌چه هم نمایندگان فراکسیون امید عنوان می‌کردند که بسیاری از طرح‌های این فراکسیون با مشورت عارف مطرح می‌شود و او در بهارستان لیدری جریان اصلاحات را عهده‌دار است، آنچنان تغییری در نگاه عامه ملت ایجاد نشد. در این بحبوحه تنها اندکی این جو منفی به حالت متعادل درآمد که سه وزیر پیشنهادی ارشاد، ورزش و جوانان و آموزش و پرورش به مجلس معرفی شدند و بسیاری از نمایندگان به تلاش عارف برای رای آوری هر سه وزیر اذعان کردند. اما پس از مدتی فضا دوباره به حالت قبل بازگشت و جوسازی‌های برخی از رسانه‌های اصلاح طلب که مخالف ریاست عارف در شورای سیاستگذاری بودند هم در این میان موثر واقع می‌شد. به طوری که زمانی که عارف مانع از استیضاح وزیر راه در مجلس شد، این اتفاق ظهور و بروز چندانی در میان افکار عمومی‌نداشت. به هرروی، انتخابات شوراهای شهر و روستا همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت ماه سال جاری فرا رسید و لیست امید در بسیاری از نقاط کشور از جمله پایتخت توانست به پیروزی دست یابد. چیدمان فهرست امید در زمان معرفی و همینطور پیروزی آن با حواشی فراوانی همراه بود. به طور طبیعی احزابی که سهم کمتری از نفرات فهرست برده بودند، اعتراضات بیشتری را عنوان می‌کردند و افتراهای فراوانی هم به شورای سیاستگذاری و رئیس آن زدند. در همین حال محمدرضا عارف باز هم مهر سکوت بر لبان خود زد و درباره حواشی و چیدمان لیست‌های شوراها تنها به بیان اظهارات کلی و تکذیب‌های کوتاه پرداخت.
تا اینکه در آخرین مورد رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان درباره طرحی که هفته‌نامه سازندگی چندی پیش در سرمقاله خود مبنی بر عبور از اصلاح‌طلبی و گذار به عملگرایی مطرح کرده بود، اظهار کرد که در مورد اهداف مطرح کنندگان این طرح، سکوت می‌کنم!

چرا سکوت می‌کند؟!
نزدیکان عارف بر این باورند که سکوت او پیرامون برخی مسائل ناشی از کم اهمیت بودن آن موضوعات است تا جایی که به سراغ علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات و یکی از نزدیکان محمدرضا عارف رفتیم. او علت سکوت کنونی عارف را کم اهمیت بودن برخی موضوعات عنوان کرد و به «آفتاب یزد» گفت: «هر موضوعی دارای یک وزن مشخص است و یک اعتباری دارد. من فکر می‌کنم اگر به موضوعاتی که در سپهر سیاسی ایران مطرح می‌شود کمتر بها دهیم یا آنکه بیش از اندازه برای آن‌ها ارزش قائل شویم، در هر دو صورت با مشکل رو به رو خواهیم شد. باید به اندازه خودش با موضوعی برخورد کنیم.» از صوفی در مورد سکوت عارف در قبال طرح عبور از گفتمان اصلاحات پرسیدیم. او در اینباره افزود: «طرح عبور از اصلاح طلبی، اکنون در سطحی نیست که اصلاح طلبان بخواهند درگیر آن شوند. یک نظر و عقیده است. معمولا از این قبیل نظرات هم وجود دارد. باید ببینیم جریانی که اصلاح طلبان را نمایندگی می‌کند چه تصمیمی‌خواهد گرفت. به هرحال شورای عالی سیاستگذاری در حال حاضر اصلاح طلبان را نمایندگی می‌کند و مجموعه‌ای است که ساز و کارهای لازم برای انتخابات را برنامه ریزی و اجرا می‌کند و دارای ضعف و قوت‌هایی است که باید آن‌ها بر طرف شود اما در حال حاضر همه اصلاح طلبان پذیرفته‌اند که شورای عالی سیاستگذاری نماد اجماع اصلاح طلبان است.» وزیر تعاون دولت اصلاحات با بیان اینکه نیازی نیست هر عضوی هر حرفی می‌زند، پاسخی به او داده شود، اظهار داشت: «نظرات مختلفی در میان اعضا وجود دارد. عبور از گفتمان اصلاح طلبی و توجه به عملگرایی هم به تازگی مطرح شده است و من فکر می‌کنم این نظر آنچنان حائز اهمیت نیست که اصلاح طلبان بخواهند وقت خود را صرف آن نمایند.»
احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و استاد دانشگاه نیز هم عقیده با صوفی است. او در گفتگو با «آفتاب یزد» اظهار داشته که سران و چهره‌های مهم نباید پیرامون هر موضوعی به ایراد سخنرانی بپردازند. او در اینباره به آفتاب یزد گفت: «بنا نیست که آقای عارف پیرامون هر مسئله‌ای موضع‌گیری کند و در صحنه قرار بگیرد.آقای عارف به عنوان یک شخصیت اجرایی در مجموعه اصلاح طلبان در بزنگاه‌های حساس و حیاتی می‌بایست به موضع‌گیری و اعلام نظر بپردازد ولی اینکه در مقام تحلیلگر، در هر مسئله‌ای بخواهیم نظرات ایشان را جویا شویم، این کار فشاری است بر او که در مورد هر مسئله خواه کم اهمیت، سخن بگوید. نمی‌توان انتظار داشت تا شخصیت‌هایی که در جریان اصلاحات دارای سمت و منصب هستند، حتما موضع بگیرند. برای من قابل درک است که آقای دکتر عارف به دلیل نقشی که دارند در هر مسئله‌ای ورود ننمایند و به اعلام موضع نپردازند.»

سکوت دردسرساز
سکوت عارف بیش از آنکه او را از حواشی دور بدارد برایش دردسرساز و حاشیه‌آفرین شده است، به طوری که پیرامون هر کنش و اظهار نظر او نقدهای فراوانی بیان می‌شود و شبکه‌های مجازی هم شرایطی را فراهم آورده‌اند تا کاربران در آن به انحای مختلف با روش‌های غیرمعمول پیرامون هر اظهارنظر او سخن بگویند. به عنوان نمونه، در هفته سینما عارف دیداری با اهالی فرهنگ و هنر داشت و در آن نشست از فشارها و تنگناهای موجود در سپهر فرهنگ کشور سخن گفت و در صفحه توییتر خود چنین نوشت: «جامعه‌ای که #هنر و #هنرمند آن در تنگنا و فشار و بی‌توجهی باشد، قطعا جامعه ای پویا، شاداب و توسعه طلب نخواهد بود.» این اظهارنظر او با واکنش کاربران این شبکه اجتماعی مواجه شد به طوری که شخصی در جواب، این چنین نگارش کرد: «یعنی عاشقتم مرد. تو پدر سوررئالیسم تاریخی. کی می‌تونه مثل تو آنقدر زیبا مهمل ترین بدیهیئت رو به یک اثر هنری تبدیل کنه؟ من به تو ایمان آورده‌ام ای مرد. به سکوتت. به سخن گفتنت که نماد بی مثال بسیار گفتن و چیزی نگفتن است. حیرت انگیزی تو که هرچه می‌فرمایی، خلقی نفس بریده به جان می‌آیند که این گفت تا هیچ نگوید...» یا آنکه در دومین دوره انتخابات ریاست مجلس، هنگامی‌که برخی خبرها حاکی از حذف علی مطهری از نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی‌بود و عارف از آن‌ها به عنوان خطوط قرمز فراکسیون امید یاد کرد، کاربران این واکنش او را نشان دادن فعلی از او بعد از یک دوره انفعال دانستند. به طوری که کاربری درباره او چنین توییت کرد: «#محمدرضا عارف : #مطهری و پزشکیان، خط قرمز #فراکسیون_امید در انتخابات هیئت رئیسه هستند *بالاخره عارف هم یه حرکتی از خودش نشون داد.» یا پس از نخستین نطقش در بهارستان پس از دو سال که اتفاقا درباره مسائلی چون حصر و ممنوع التصویری بود، شخصی درباره او در توییتر چنین نوشت: «مژده بده مژده بالاخره #محمدرضا عارف در مجلس نطق میان دستور کرد.» برخی هم هر کنش و واکنشی را به عارف مرتبط می‌ساختند و او را با سایرین مقایسه می‌کردند، به طوری که در جریان حمایت از شهیندخت مولاوردی برای ابقا در مسند معاونت زنان ریاست جمهوری، بسیاری میزان محبوبیت مولاوردی را با عارف مقایسه کردند به طوری که کاربری چنین نوشت: «تفاوت اسم و رسم #اصلاح‌طلب_مآبانه با عملکرد #اصلاح‌طلبانه را به وضوح میتوان در اسم و رسم #محمدرضا_عارف و عملکرد #شهیندخت_مولاوردی دید!»

تغییر نمی‌کند!
« تغییر نمی‌کنم» این جمله کوتاه را محمدرضا عارف در گفتگو با آفتاب یزد در پاسخ به این سوال که چرا همچنان سکوت می‌کنید، بیان کرده است.با این حال با تمام گلایه‌های صورت گرفته، او به انجام بسیاری از کنش‌هایی می‌پردازد که خیلی از کنشگران سپهر سیاسی ایران از انجام دادن آن‌ها ابا دارند. او در کسوت نماینده مجلس شورای اسلامی‌و یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در کنسرت‌های موسیقی به نشانه اعتراض از لغو کنسرت‌ها حاضر می‌شود، در جشنواره‌های فیلم به همراه خانواده اش شرکت می‌کند تا حمایت از اهالی سینما را نشان دهد. به دیدار خانواده‌ برخی زندانیان می‌رود و حتی وثیقه آزادی بسیاری از آنها را نیز تامین می‌کند؛ اتفاقاتی که ظهور و بروز چندانی در رسانه‌ها نداشته است.
با این حال عارف را می توان مرد گذشت، سکوت و ریاست دانست. او در طول سال‌های گذشته با همین منش، پیروزی‌های متوالی را نصیب اصلاح‌طلبان کرده است. پیروزی‌های 92، 94 و 96 حاصل همین رویکرد است. آیا چنین سیاستمداری حذف شدنی است؟