زمان به میدان آمدن

قرن‌هاست شیعه تلاش مي‌كند از واقعه عاشورا به تناسب زمان‌ها و زمینه‌های زیستی‌اش روشنایی بگیرد و از این توقف، انرژی حرکت به سوی آزادی، عدالت و انسانیت برگیرد. محرم واقعه غم‌انگیز و سترگی است که ظرفیت بازخوانی چندین‌باره را در تاریخ داشته و دارد و اگر به‌درستی فهم می‌شد، جهان تشیع نباید از بعد کمّی- از حیث پیروان - و کیفی – از حیث وضع فرهنگی، اجتماعی و...- در این نقطه‌ای باشد که الان در آن قرار گرفته است. یکی از نمادهای بنیادین و اساسی تشیع، حسین (علیه‌السلام) و محرم است که در سایه‌سار آن چه بسیار حرکت‌ها و جنبش‌های شیعی شکل گرفت و چه فراوان موقعیت‌ها و ظرفیت‌ها ایجاد شد و چه بسیار موقوفات که به نام حسین(ع) و محرم ثبت و چه اماکن – حسینیه‌ها و زینبیه‌ها و... - و مجالسی که برپا شد که برای دیگر بزرگان حتی پیامبر اسلام این‌گونه نبوده است. محرم تنها واقعه‌ای است که به‌راحتی ظرفیت تبدیل‌شدن به یک‌ دهه سوگ را در درازنای تاریخ اسلام و تشیع پیدا کرده و به‌دنبال خویش هویتی تاریخی به تشیع داده است. این همه پیامدهای این قطعه تاریخی محصول آن است که این واقعه - محرم – حتما پیامی سترگ داشته و این پیام و ره‌آوردش هم ظرفیت جهانی‌شدن داشته است. شکل‌گیری همه این ظرفیت‌ها در ذیل محرم این امید را ایجاد می‌کند که این قطعه تاریخ در تمامی ادوار تاریخی به‌عنوان مشعلی برای روشنایی و معبری برای رهایی باقی بماند......هرچند که بداندیشان تلاش کنند از آن حادثه‌ای برای حضیض خلق کنند. حقیقت آن است که به‌راحتی نمی‌توان از کارکرد دیرینه معرفت‌آفرینی و روشن‌اندیشی محرم در طول قرن‌ها حیات و تداومش گذر کرد؛ اگرچه همیشه خطر تولید جهل در این ظرف و موقعیت توسط جاهلان و معیشت‌اندیشان به موازات آن روشنایی بوده است. به نظر می‌رسد محرم در دوران معاصر نیازمند بازخوانی و تأمل است؛ چراکه چند صباحی است در یک موقعیت و پیچ خطرناکی افتاده است که ترس آن می‌رود نقش‌آفرینی مثبت آن تحت‌الشعاع معیشت‌اندیشی‌ها و مصلحت‌اندیشی‌ها قرار گیرد. از عالمان و اندیشمندان دغدغه‌مند انتظار می‌رود تا نگذارند برای این واقعه سترگ این خطر سترگ اتفاق بیفتد. به‌نام محرم و حسین (علیه‌السلام) گاه بذر غلو کاشته می‌شود. قرار بود مراثی و منابر در خدمت محرم باشند و حسین و پیام حسین را که رهایی بود و معنا، در گفتمانی اخلاقی به نسل‌های پس از حسین برسانند؛ نه اینکه ارزش استقلالی پیدا کنند و برخی مداحان به خویش بیندیشند و بس. وقتی ابزاری تغییر ماهیت بدهد و تبدیل به متن شود و مرثیه‌سرایی یک هویت ذاتی بیابد، نمی‌توان از آن نگران نبود. ابزارها تا زمانی ارزشمندند که در خدمت اهداف و مقاصد باشند؛ وگرنه ابزار هر اندازه مهم، باید کنار گذاشته شود. قرار بود محرم تولید روشنایی و دانش کند و نام حسین به آزادگی و انسانیت و حرمت گره بخورد؛ نه اینکه با استفاده از محرم و حسین برخی به منفعت بیندیشند و از این راه به حسین و محرم جفا کنند. آیا نباید از وضع برخی مرثیه‌سرایی‌ها، مجلس‌گردانی‌ها و... ترسید و بر خود لرزید و عالمان را به تدبیر دعوت کرد؟ به گمان نگارنده وقت آن است که همه کسانی که دغدغه محرمِ حسینی و خود حسین (ارواحنا له الفداء) را دارند، به میدان بیایند و نگذارنداین سرمایه عظیم شیعی دچار بحران شکل و معنا شود.