هدف‌های گمشده

این روزها در شرایط پسابرجام بازار برگزاری نمایشگاه‌های بین‌المللی صنعتی در ایران حسابی داغ است؛ نمایشگاه‌هایی که بیشتر آنها فقط نام بین‌المللی را یدک می‌کشند، اما نه در فرم و نه در قالب و نه حتی براساس ترکیب شرکت‌کنندگان بین‌المللی نیستند. به‌علاوه عمده این نمایشگاه‌ها به‌جز نمایش برخی دستاوردهای محدود نه بازده اقتصادی قابل قبولی برای برگزارکنندگان دولتی یا خصوصی دارند و نه به شرکت‌کنندگان عمدتا داخلی خود سودی می‌رسانند. برای ‌مثال اواخر شهریورماه امسال اولین دوره نمایشگاه بین‌المللی حمل‌ونقل هوایی و تجهیزات فرودگاهی به‌عنوان نمایشگاهی تخصصی در محل دائمی نمایشگاه بین‌المللی تهران برگزار شد؛  نمایشگاه کوچکی که در عمل سومین نمایشگاه بین‌المللی صنعت هوایی ایران شمرده می‌شود که ظاهرا ازاین‌پس به‌صورت دوره‌ای برگزار خواهد شد. دو نمایشگاه دیگر (نمایشگاه هوایی کیش و نمایشگاه هوا فضای تهران) یکی به‌صورت دو سال یک‌بار در پاییز هرسال با پشتیبانی گسترده سازمان‌های دولتی و دیگری به‌صورت سالانه بازهم در اواخر پاییز با شکل و قالبی بسیار مشابه اما زیرساختی متفاوت برگزار می‌شود. نقطه مشترک هر سه این نمایشگاه‌ها و البته عمده‌ نمایشگاه‌های بین‌المللی دیگر ایرانی به جز ضعف در طراحی قالب، غیراقتصادی‌بودن آنهاست. درواقع نه این نمایشگاه نه هیچ‌کدام از نمایشگاه‌های بین‌المللی ایران پشت خود تعریف مشخص و درستی ندارند. این نمایشگاه‌ها که عمدتا میزبان شرکت‌های دولتی یا پیمانکاران خصوصی و معدود شرکت‌های مستقل فعال در این حوزه هستند،  در بیشتر موارد بدون حضور جدی شرکت‌های خارجی برگزار می‌شوند که طبیعتا حضور آنها یکی از اصلی‌ترین دلایل برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی است. شرکت‌های ایرانی شرکت‌کننده نیز خارج از روال‌های بوروکراتیک عمدتا نه به‌درستی می‌دانند  چرا باید در چنین نمایشگاه‌هایی شرکت کنند و نه واقعا آمادگی شرکت در نمایشگاه‌هاي داخلی یا خارجی را دارند. این در حالی است که شرکت‌های بین‌المللی حداقل از یک سال قبل برای تمامی رویدادهایی که قصد شرکت در آنها را دارند، به‌صورت دقیق برنامه‌ریزی می‌کنند. همین می‌شود که حتی غرفه‌های معدود شرکت‌های ایرانی حاضر در نمایشگاه‌های خارجی نیز فاقد استانداردهای معمول دیگر شرکت‌کنندگان است. درعین‌حال برگزارکنندگان نمایشگاه‌های ایرانی نیز نه به‌خوبی از چارچوب نمایشگاهی که قصد برگزاری‌اش را دارند، مطلع هستند و نه می‌دانند  برای اهدافی که نمایشگاه را برای آن برگزار می‌کنند چه مسیری را باید بپیمایند، به‌همین‌دلیل هم عمده‌ نمایشگاه‌های بین‌المللی ایرانی بیشتر مثل نمایشگاه عکسی بزرگ از دستاوردهایی خارج از دسترس عموم هستند. به‌علاوه رقابت و لابی برگزارکنندگان نمایشگاه‌های مختلف موجب می‌شود  نمایشگاه‌ها در همین حد هم نتوانند برای برگزاری خود برنامه‌ریزی کنند. نمایشگاه‌های بین‌المللی صنعتی حالا چه در دنیای هوانوردی چه هر شاخه دیگری از صنعت بیش از آنکه محلی برای رونمایی از دستاوردها باشند،  مجال کوتاهی هستند... 
...در طول آن با گردهم‌آوردن شرکت‌های بزرگ فرصت گفت‌وگوی مستقیم بین مشتریان و شرکت‌های تولیدی یا خدماتی را فراهم می‌کند. درعین‌حال خود شرکت‌ها نیز فرصت می‌کنند تا شرکایی را در بین شرکت‌های بزرگ‌تر یا کوچک‌تر حاضر در نمایشگاه پیدا کنند. همه‌ اینها هم یعنی به‌وجودآمدن فرصت اقتصادی مناسب برای سرمایه‌گذاری که درنهایت طبیعتا به رشد اقتصادی و صنعتی کشور موردنظر منجر می‌شود. درعین‌حال موجب می‌شود تا شرکت‌ها برای حضور در نمایشگاه‌هایی که بیشترین پتانسیل را دارند با هم رقابت کنند. اینها همگی مؤلفه‌هایی هستند که نمایشگاه‌های داخلی ما از آنها بهره‌ای نمی‌برند. درواقع تقریبا هیچ‌کدام از نمایشگاه‌های بین‌المللی صنعتی ایران کارکردی در این سطح را در منطقه بازی نمی‌کنند. این در حالی است که ایران در شرایط پسابرجام کشوری با فرصت‌های سرمایه‌گذاری فراوان شمرده می‌شود. برای ‌مثال هر سه نمایشگاه هوانوردی که به آنها اشاره شد،  در فاصله زمانی بسیار کوتاهی از هم برگزار می‌شوند که گذشته از تفاوت در استقبال شرکت‌کنندگان که تا حدود زیادی به قدرت لابی برگزارکنندگان بازمی‌گردد،  هیچ تفاوت ساختاری مشخصی با هم ندارند و عملا هر سه نیازمند بازنگری اساسی در سیاست‌های برگزاری، نیازها و حتی اهداف برپایی خود هستند.